سلام به همه
اول از همه باید از تاخیر پیش آمده پوزش بطلبم. اینترنت یه مدت داغان بود.
خوب بگذریم. میرسیم به ملاقات آقای خرازی از آفریقای جنوبی که خیلی جالب بود. شب اول یه ملاقات داشت با ایرانیان مقیم تو هتل شرایتون که اولین ملاقات او محسوب می شد. کلی ایرانی دیدم که خیلی جالب بود. اینجا تو غربت. اما یه چیز ناراحت کننده این بود که 90% نسل جدید فارسی بلد نبودند با اینکه هم پدر و هم مادر ایرانی بودند. چیز دیگه اینکه تعداد افراد با حجاب به کارمندان سفارت و 2-3 نفر دیگه ختم می شد(که البته خیلی هم چیز غیر قابل انتظاری نبود) اما چیز جالب صفای ایرانی ها بود که هنوز دست نخورده مونده بود. همه اول اومدند و هم دیگه را کم و بیش می شناختند و خنده ها و خوشی ها به سبک خودمون. از اینکه بگذرم می رسیم به این نکته که اینا یا دکتر بودند یا استاد دانشگاه یا تاجر و یا هم دانشجو البته بعضی هم برا دولت اینجا کار می کردند و کلا از طبقات بالای جامعه بودند. طبق آمار دولت اینجا و دسنه بندی 10 گانه شهروندان ایرانی ها تو گروه 7 تا 10 قرار دارند( که بهترین گروه از نظر زندگی، رفاه ، تحصیل، پرستیج اجتماعی و غیره هستند) که خیلی خوب بود. آقای خرازی داخل شدند و سرود ملی پخش شد بعد سخنرانی مختصر آقای سفیر و بعد هم شام. در حین شام آقای وزیر با تک تک ایرانی ها (100 نفر حدودا) دست و احوالپرسی و خوش و بشو معرفی مختصر داشتند و هر کس مشکلی داشت مطرح میکرد.( به صورت خصوصی) . برای پرهیز از دوپهلو گویی ایشان فقط با جنس مذکر دست دادند. منم که اگه خدا قبول کنه از این گروه هستم و یه سلام واینایی داشتم. خیلی مهربون و دوستانه ازم پرسید: اسمم را، اینجا چی کار میکنم و اینکه چه برنامه یی برا آینده دارم و گذشت. نکته قابل توجه راجع به طرز برخورد ایشان با خانم ها بود. وقتی با ایشان صحبت می کردند، آقای خرازی به زمین نگاه نمی کردند و به اوشون نگاه می کردند.( نظر شخصی : من از این کار خیلی بدم می آید که با یکی که حرف می زنی در و دیوار را نگاه کنی، یه جورایی احساس اهانت می کنم، از ریشه این کار بگذریم) گذشت و خود آقای وزیر سخنرانی کردند و مراسم تموم شد. من تو کل مراسم می خوردم، بجز سر سخنرانی و دست. آخه به قول یکی از بچه ها مفت باشه، کوفت باشه . و مراسم تموم شد.
من نمیدونم کی این به دست شما میرسه اما پیشاپیش تشکر می کنم از نظرات مثبت شما که کمک می کنید من در امتحان قبول شم.
صادق