0- هیچکی عاشقت ، اینجور که منم ، نبود و نشد ، لاف نمی زنم
1- یک متن بلند بالا نوشتم دیشب ، ولی فرصت نشد upکنم. اومدم دیدم کلا save نشده بوده. حجمش صفر کیلو بایته. قسمت نبوده حتما . ولی از من به شما نصیحت ، روی desktop هیچی save نکنید. این بار چندمه که می پره.
2- آهنگ های جاودانه ایرانی ، سلطان قلبها از انوشیروان روحانی. چی ساخته که رسوخ کرده در فرهنگ ما. سازنده "مرا ببوس" ویگن نمی دونم کیه. جالبه که یکی آهنگ میسازه ، اصالت دار و عمیق ، موندگار میشه. سر چهار راهها و جلو تالار وحدت با آکاردئون( مخصوص روشندلان ) و ویولون ( بقیه مردم ) می نوازندش. آهنگهای واروژان. عجب چیزایی خلق می کردند. الان هم هستند! از نام بردن این عزیزان به علت شبهه تبلیغ خودداری میشود!
3- کفش های نارنجی تو ، زیباتر از خودِ غروب
اهل کجای بندری ، کجای آفتابِ جنوب
شبیه خاطره نیستی ، حوصله سر نمی بری
از خواب و از رویا سری ، حتی خوش سلیقه تری
4- این اتفاق سه بار پشت سر هم به فاصله یک ماه به یک ماه برایم افتاده . بی کم و کاست. قضاوت با خودتان.
"اینکه خروجی بلوار شهید صالحی به شیخ فضل الله رو که می پیچی ، پلیس به علت استفاده از موبایل متوقفت می کنه، افسر مربوطه مدارک رو ازت می گیره ، با لهجه غلیظ اصفهانی ، بسیار مودب باهات حرف می زنه ، نصیحتت می کنه و به ابعاد خطرات صحبت با موبایل در هنگام رانندگی واقفت می کنه، تو هم می گی من تو عمرم دو بار تصادف کردم و هر دو به علت صحبت با موبایل بوده ، و او می گه باریکلا ، ببین خودت هم قبول داری.با خط بسیار زیبا قبضت رو می نویسه و بعد که به اسم گواهینامه ت می رسه می گه با سعید آقاخانی نسبت نداری؟ و تو می گی چرا یک نسبت دوری داریم ( در حد اینکه همه فرزند ابوالبشریم! ) و او با یک استریپ (!) اصفهانی میگه نـــــــــــــه ! راس می گویی؟! و بعدش می گه جای هفت تومان ، چهار تومان نوشتم، کاری که از دست ما بر میاد. "
بی کم و کاست این سناریو سه بار تکرار شده. میخین باور کونین ، میخین باور نکونین!
5-
موی تو آرامش آب
بوی تو عطر صد کتاب
بوسه ی جادویی تو
کشف دوباره ی شراب
حرف تو گیلاس درشت
ناز تو ابریشم چین
اسم تو یاد گل یاس
بغض تو لرزش زمین
6-
امشب خاطرات رو ورق زدیم و صورت عکس تو آلبوم خیس شد. یادم اومد برای حفظ رفاقت با یکی از دوستان چه زحماتی متحمل شدم و او چه برخوردی کرد.توهین آمیز بود. بعدا فهمیدم که حفظ دوستی نه به هر قیمتی و همه کس.یک طرفه هم دوستی نکیند. خام بودم . مثلا یک رقم اینکه در مقابل تلفن های متعددی که بهش می زدم ، یک بار هم به من زنگ نزد. چند وقت پیش که دیدمش اومد زرت و پورت کنه بهش گفتم : "بیا سیاه و سفید برو رنگی بیا" ! البته ببخشید سانسور شد!
7-
خبرنگار از پوتین پرسید قول می دهید توی روسیه هم یک مصاحبه با ما بکنید؟ پوتین جواب داد "من فقط به مامانم قول میدم"
8-
من از تویی که بد کردی با من ، گله میکنم ، دل نمی کنم
منصور
شعری که به حال و روز من می خورد:
به قصه های غریبانه ام ببخشایید !
که من ـ که سنگ صبورم ـ
نه سنگم و نه صبور !
دلی که می شود از غصه تنگ ٬ می ترکد !
چه جای دل که در این خانه سنگ می ترکد !
در آن مقام ٬ که خون از گلوی نای چکد
عجب نباشد اگر بغض چنگ می ترکد
چنان درنگ به ما چیره شد ٬ که سنگ شدیم !
دلم از این همه سنگ و درنگ می ترکد
منصور
1- چه بوی خوبی میاد. بوی زندگی. پشت فرمون نشسته ای و داری توی چمران گاووار رانندگی میکنی. نفس عمیق تر می کشی.
2- تاراج شده ام . تمام شده ام . گم شده ام.
3- خبرنگار امریکایی ، جواب صریح می خواهد و اطلاعات و اخبارش به روز نیست.
4- کلاس می ری میای- اینور اونور میزنی- میری بیرون وبرمی گردی- برنامه دارید.تشنگی – ساعت 9 پست میدی.
5- مهمانید- مهمان دارید. مهمان دارند! فکر کردیم از عالم تجرد که در می آییم افطار ها می رویم خانه. تو این 12 روز که نشده تا بعد...
6- بعد افطار آب بازی می کنی. ترو خدا می بینید! بچه شدیم!
7- حس بودن میکنی. حس مهم بودن میکنی .حس میکنی احساس داری.
8- مثل یه رویا می آید و میرود.
9- هنوز از هرم تنت داره می سوزه تنم.
10- رئیس ، چه واژه غریبی!
11- حالت از هر چی آدم بد بهم می خوره !
عشقت بمن داد عمر دوباره
معجزه با تو فرقی نداره