بوسنی، هرزگوین و گراژده، خوب؟ فکر نمی کنم جمعیتشون خیلی زیاد شه،میشه؟
حالا فکر کن این وسط 60 هزارتا بچه به دنیا بیان، با باباهای نامعلوم... یعنی نامعلوم ِ نامعلوم که نه ها... یه سری سرباز.... می فهمی چی می گم؟ها؟ خیلی وحشتناک تر از این حرفاس. 60 هزارتا تجاوز...زیاده،نه؟ بشمر... یک، دو، سه، ... خیلی طول می کشه تا به 60 هزار برسی، خیلی...
اگه همه مون نشنیده باشیم، بیشتریامون شنیدیم داستان اون زنه رو که از پاهاش خلخال در میارن، و بعدش هم اون خطبه حضرت علی رو که اگر کسی این خبر رو بشنوه و...
حالا فکرش رو بکن... 60هزارتا از این خبرا (تازه کلی هم بدترش ) که دونه دونه اش جای دق کردن داره... سخته دیگه. کلی داغون میشی.اونقدر وحشتناک هست که کل مسائل روزمره ات رو فراموش کنی. کلی درونت خالی میشه. اونقدی که اگه رو آب ولت کنن، راحت روش می مونی. اونقدر یه جوری هست که یکی که سر فوت عزیز ترین کساش هم چشاش تر نمیشه، بره تو اتاقش و نصف روز بغض کنه و چند ساعت برا خودش گریه کنه و ...
آره عزیز، این مدلیاس... می بینی؟ این مدلی داغون می کنن... این مدلی از ریشه می خشکونن. از خود ِ خود ِ ریشه. ضربه رو به جایی میزنن که تا بخوای به خودت بیای که چی شده، می بینی کار از کار گذشته. 60 هزارتا بچه که الآن هفت هشت سالشونه... نسل جدید مسلمونای تنها کشور مسلمون نشین اروپا، شدن یه سری بچه که ... فَلْیَبْکِ الْباکُونَ، وََلْتَذْرِفِ الدُّمُوعُ، وَلْیَصْرُخِ الصّارِخُونَ، وَیَضِجَّ الضّاجُّونَ...
حالا تو بیا و ساق پای دختره رو که شلوار مثلا برمودا پوشیده، به اون یه وجب 74 تا شلاق بزن... نه جونم، این رشته سر داراز دارد. عمرا این مدلیا درست نشه. عمرا.
به طرز خیلی باحال تری این داستان تو افغانستان تکرار شد و الآن هم توی عراق جریان داره...
یه کوچولو فکر کن...
Don't turn away
(Don't give in to the pain)
Don't try to hide
(Though they're screaming your name)
Don't close your eyes
(God knows what lies behind them)
Don't turn out the light
(Never sleep never die)
...
همین.
رضا.
حاج منصور که مارکوپولو شده و هنوز گرد راه نتکانده رفت به سفر دوباره
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
دیروز مشهد بودم و نایب الزیاره، جای همه دوستان خالی. ماجرای آنرا در وبلاگ خودم نوشتم.
برگشتنه یه د...!!!
ببخشید، اشتباه شد. برگشتنه روی صندلی جلوئی یک فقره آدمیزاد با فرهنگی یادگاری نوشته بود. نه یکی نه دو تا، سرتاسر صندلی را پر کرده بود. گل گفتند و در سفتند که هر چیزی فرهنگی می خواهد. اگر بلیط هواپیما اینقدر ارزان نبود که هر کسی بتواند سوار شود، این یادگاری هم آنجا نبود الان. البته خوب، فرهنگ فرودگاه داری و خدمات به مسافرین هم به همین تناسب قیمت بلیط باحالُ فکاهیُ دردآلود است.
بگذریم، غرض فقط عرض ادب بود و اظهار زنده بودن.
باقی بقایتان
محسن
فردا اول ماهه رجبه. همونطور که همه میدونید فضیلت این ماه خیلی خیلی زیاده و از پیغمبر(ص) روایت شده که فرمودهاند:
رجب ماه خداست و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است.
و همینطور در حدیث داعی که از معصوم(ع) نقل شده است میفرمایند:
در آسمان هفتم ملکی است به نام داعی. به مجرد اینکه ماه رجب وارد میشود ندا میدهد خوشا به حال ذاکرین؛ خوشا به حال توبه کنندگان
و خود خداوند هم می فرماید من همنشین کسی هستم که با من همنشین شود. گوش به فرمان کسی هستم که گوش به فرمان من باشد. آمرزنده کسی هستم که از من آمرزش بخواهد.
ماه؛ ماه من است. رحمت؛ رحمت من است و بنده؛ بنده من است. هر کس در این ماه مرا صدا بزند لبیک میگویم. هرکس درخواستی از من داشته باشد عطا میکنم. هرکس از من هدایتی بخواهد هدایتش میکنم.
این ماه را یک ریسمان قرار دادم بین خودم و بندگانم و اگر کسی این ریسمان را بگیرد به من رسیده است.
خلاصه اینکه دوستان از فردا خوان رحمت الهی پهن میشه و دیگه بسته به خودمونه که چهقدر بهره ببریم. روزه گرفتن در این ماه بسیار بسیار فضیلت داره. برای امشب و همین طور کل این ماه اعمال زیادی در مفاتیح ذکر شده که هرکس علاقه داره میتونه رجوع کنه و ببینه.
همین طور شب جمعه اول این ماه به لیلهالرغائب معروفه که شبی است بسیار با فضیلت و اعمالش هم در مفاتیح هست.
البته لفظ و ظاهر اعمال از نظر من خیلی مهم نیست. انشاالله که همه بتونیم به هر روشی که بیشتر درکش میکنیم اون توشهای که شایسته این ماه هست رو برداریم و نکنه که این ماه بگذره و بینصیب بمونیم.
از همگی التماس دعای مخصوص دارم.
راستی دوستانی هم که به سخنرانیهای آقای پناهیان علاقه دارند به اینجا مراجعه کنند:
چگونه با خدا حرف بزنیم؟؟ (شرح مناجات شعبانیه)
زنگ بزنید اسماتون رو بدید که از اواسط شهریور شروع میشه انشاالله.
*پیغمبر اکرم(ص)
آوای من
تا پنجشنبه نیستم. اعضای وبلاگ اینجا رو استاد کنن.
ممنونم از دوستانی که حضوری ٬ تلفنی ٬ ای میلی (!) ٬ پی امی (!) از من دلجویی کردن.
در رابطه با مطالبی که در دو پست اخیر نوشتم.
البته اینم بگم که بعضی ها هم سکوت کردند که برایم کلی معنی داشت !
بعضی ها هم از در «راه کار» و «روش حرکت » و « نصیحت» و « ارشاد» در اومدن که ممنونم ٬دستشون درد نکنه.
و چیزی که جالبه ٬ اینکه ٬ در مورد مطالب یادداشتهای اخیر٬ هر کسی از ظن خود شد یار من ! و این خیلی جالبه...
به یاد هق هق بی وقفه من
توی آغوش معصومانه باد
منصور