سلام به همه
خوب بالاخره فهمیدم دوستان تو وبلاگ چی می خواند و چی مطالبی را می خونند. نوشته اگه انتقادی باشه خیلیها نگاشم نمی کنند، اگه توصیفی باشه هم کسی کاری به کارش نداره. مردم می خواند بخندند، طوری نیست یه زره آدم جدی میشه نظراتی که به نوشتش میاد یک سوم میشه، گله نمی کنم اما یادتون باشه که همیشه کسانی که انتقاد پذیرند پیشرفت بیشتری دارند.(اینجا باید از آقای آقاخانی تشکر کنم که در هر صورت مطلب را میخونند و نظر می دند، کاری ندارند به موضوعش، پیر هرات هم که دفعه قبل شرمنده کردند) دلیلش اینه که خیلیها به وبلاگ به عنوان یه سرگرمی نگاه می کنند که بعد از یک روز پر کار یه زره بخندند و بخوابند نه به عنوان یه وسیله برای تبادل نظر، برای رشد و لابد ما را هم به عنوان آدم هایی که وظیفه داریم اون ها را بخندونیم. (=دلقک) من با این مشکل ندارم، بزا مردم هر اسمی می خواند بزارند انتخاب کنند. شایدم درست بگند. آخه یکی بعد از اون همه کار دیگه حال خوندن نداره. خسته و کوفته دیگه حال گلایه، نظر و از این حرفها را نداره. مردم خنده کم دارند. خیلی ها تا دو خط اول متن را می خونند دیگه حوصلشون سر میره. تازه میفهمم نوشتن هم یه هنره. راستش را بخاید چند وقت پیش داشتم تو وبلاگ ها می گشتم یه وبلاگ بود که حدود 70 تا نظر فقط به یه مطلبش داشت. برام جالب شد مطلب را خوندم از بس خندیدم اشکم در اومد. بعد گفتم یه چیز خنده دار بنویسم و این سادیسم اومد تو ذهنم و نظرات دو برابر شد. چند وقت پیش کلی گشتم تا اون وبلاگه را دوباره پیدا کردم و بازم خندیدم. اگر این جوری می خواهید باشه منم زور میزنم خنده دار بنویسم. دیگه انتقاد بی انقاد.(خودم را دارم لوس میکنم؛ حالا پس فردا دوباره از زمین و زمان مینالم).
راستی تو تعطیلی ها بیکار شدم. چند وقت پیش فیلم پر پرواز را دیدم خیلی مسخره بود بعد "آواز قو". یه پیشنهاد، اگه حوصلتون کشیده تا اینجا خوندید حتما یه تک پی برید این فیلم را بگرید و دو سه باری ببینید. ارزش داره. آخر فیلم از خودتون بپرسید: "آخه چرا؟" منم پرسیدم اما جواب پیدا نکردم. با شرایط اینجا مقایسه کردم. چرا بزرگتر شد. راستی اگه فیلم را دیدید شما جواب بدید. چرا؟ اگه نمیدونید تو بخش نظرات بنویسید نمیدونم تا بفهمم فقط من نیستم که دلیل این کار را نمی فهمم. یه سوال دیگه بپرسم، چند نفر بعد از دیدن فیلم آن را فراموش کردند؟ چرا؟ چون فیلم را هم به عنوان یه وسیله بازی بهش نگاه میکنند غافل از اینکه هر کسی مینویسه یه دنیا پشت این خط مخفی میکنه تا خود خوننده بهش پی ببره که ارزشش خیلی بیشتره. (دارم مثله یه نویسنده حرفه ای حرف میزنم، راستش را بخاید قصه این دیدگاه طولانیه). خوب سوال بزرگ یادتون نره. حتی نمیدونم شما کلی ارزش داره.
قربون شما
صادق
اون پسر فامیل که در یادداشت قبل گفته بودم سرطان خون دارد، امروز فوت کرد. یعنی حدود 23 ساعت بعد از اینکه رفتم ملاقاتش . خبرش رو که شنیدم شوکه شدم. اون آدمی که من دیده بودم بهش نمی خورد که تا کمتر از یک شبانه روز دیگر بمیرد. مقاومت بدن خیلی کم شده بود ، و حرف هم نمی تونست بزنه چون اکسیژن بهش وصل بود ولی با سر جواب حرفای منو میداد. در وضعیت ناجوری هم خبرش رو شنیدم. سر شام لقمه تو دهنم بود که پرسیدم راستی حال مسعود چطوره که مادرم گفت هیچی ، مرد!!! لقمه تو گلوم گیر کرد ! نزدیک بود بهش ملحق بشم!!
الغرض، امروز دفنش کردن. خدایش بیامرزاد. الفاتحه...
ببینی برای پدر و مادرش چقدر سخته وقتی برای من مرگ یه جوون 18 ساله اینجور سنگینه...
بازار این حرفا داغ بود : " قسمت این بوده"، "خدا خواسته" ، "تقدیر این بوده" ، "خواست خدا بوده" ، "چرا خدا اینکارو کرد!" و...
همیشه یه جوون که بمیره یه جورایی پای خدا میاد وسط ! ولی یه پیر که می میره خودش مرده ! کسی را که جوون و سرحاله و یه دفه میمیره که انتظارش نمیرفت ، کار خدا بوده ! خدای ما گاهی وقتا " خدای جانشین علل مجهوله " است !!!
منصور
سلام به همه
خوب بالاخره یه چیز نوشتم که مورد علاقه خونندگان واقع شد و یه زره خندیدند که خیلی خوشحال شدم. از همه بیشتر از دیدن بخش نظرات خوشحال شدم. اگه نظرات به نوشته های من را خونده باشید می فهمید چی میگم. مطلب من مثلا درباره نقش سرطان در تولید پیکان بوده ولی دوستان تو نظرات نوشتند :
دوستانی هستند که نظرات درباره مطالب قبلی میدند که البته میتونه توجه شون را برسونه مثلا میگند: (فقط میتونه)
و بالاخره صد سال یک بار هم بعضی دوستان نظر درباره مطلب میدند یا نویسنده آن مثلا
و شاید تو عمرم چند تا نظر قشنگ ببینم که کمک میکنند تو نوشتن مطالبی بهتر.
خوب من بدبخت را تصور کنید که بعد از یه روز طولانی میام سر بزنم ببینم دوستان چی نوشتند خستگیم در بره و میبینم بعضی ها گفتند: نخوندم به من هم سر بزن یا چیزا این جوری. اولا کلی می خندیدم هنوزم همین طور اما خوب بالاخره یه چی نوشتم که توجه دوستان جمع بشه. از همه نظراتتون ممنونم(اشک شوق)، (رکورد شکست 6 نظر به مطالب من کلی حاله). دارم برا مالیخولیا فکر میکنم. اما خوب فعلا دو تا سایت معرفی میکنم که خیلی جالبند:
· www.iryahoo.com این سایت جستجوی فارسیه. چون جدیده میتونید(اگه بجنبید) یه میل داشته باشید به اسم کوچکتون و دیگه از دست میل هایی مثل javvad_poosemoz_20030304@.... .com خلاص شید. تازه 2 برابر yahoo میشه attach کرد. 100% فارسیه و برای بی سوادهایی مثل من که زور میزنند انگلیسی بخونند بدرد میخوره. اما خوب چون سایت خیلی جدیده یه سری مشکل داره که درس میشه.
· دومین سایت، سایت نسبتا معروف www.roshd.ac.ir هست که اخیرا امکان ترجمه متن انگلیسی را online و به صورت مجانی فراهم کرده. ترجمه هاش هم نسبتا دقیق و قشنگه. البته در ترجمه جملات ادبی انگلیسی مشکل داره که منطقی هست. اما خوب حتما چک کنید و نظرات را حتما بنویسید.
پیش بینی نظرات: ببخشید خیلی نظر نمی دم. میدونی آقا(؟؟؟؟) صادق، بلندگوی کامپیوتر کار نمیکنه نمیشه نظر داد.
تو این نوشته اصلا منظورم مسخره نبود ، من مخلص همه خوننده ها هم هستم(خالی بستم تابلو) فقط می خواستم یه زره بخندیم. همش شوخی بود. اما این را یادتون باشه همیشه به نظرات مردم احترام بگذارید، انتقادپذیر باشید تا پیشرفت کنید .( این جمله را خودم گفتم شک نکنید). اینم یه جک برا آخر کار:
زمان انقلاب شروع می کنند اسم خیابان ها و کوچه ها را عوض کردن. مثلا خیابان شاه را میکنند امام خمینی. همین طوری اسم خیابان ها را عوض میکنند تا میرسند به خیابان سوسنگرد میکنندش فاطمه قلمبه.
قربون شما
صادق