هی!
فلان به این بلاگ اسکای!!!!
مسخره! شده مثل بقیه چیزای مملکت... مثل مخابرات٬ مثل ایران خودرو ٬ مثل تامین اجتماعی! مثل ...
همش وعده ٬ همش وعید ...!
دیروز یه مطلب سوزناک نوشتم٬ پابلیش که نکرد هیچ٬ مطلب کلا پرید. خیلی دلم سوخت! اصلا یادم نیست چی نوشته بودم.
وضع وحالی ندارم- دل و دماغ نمونده.
فعلا در ایام یاس وبلاگی هستم...
بعضی از اعضای عزیز وبلاگ ٬ اینجا رو با باشگاه بدنسازی اشتباه گرفتن!
هر وقت حال داشته باشن میان و حوصله نداشته باشن نمیان! یه هفته٬ دو هفته...
نه نوبت٬ نه اساسنامه!
حتی این یادداشت های توبیخ آمیز من رو هم نمیخونن!
قشری و سطحی!
باز کردن ۱۰ صفحه با هم که وبلاگ خودمون هم یکیشونه!
می خوام اصلاحات کنم!
و ننویسم!
دات کام بشم!
که چی بشه؟
دیروز یه میتینگ(!) داشتیم با دوستان وبلاگی... فقط چیزی که راجع بهش حرف نزدیم وبلاگ بود! تبریک روز مادر و زن و...
سیراب شیردون یا شیراب سیردون!! من زبونم روی این کلمه نمی چرخیده از بچگی!
رانندگی با مزدا دو کابین هم باحاله!
تو می رسیدی و
خورشید می رسیدمنصور