چند سال قبل به مناسبت سالگرد زلزله رودبار شعری از آقای بیوک ملکی خواندم که بسیار عاطفی بود.
یادآوری آن برای زلزله بم خالی از لطف نیست. اگر کلماتی از شعر با اصل مطابقت نداشت سراینده و خوانندگان ببخشاینند چرا که ازحافظه ام کمک گرفته ام.
شب رسید
مادر و مادر بزرگ
زهره و پروانه و ناهید و من
گرم بگو و بخند
سار پر
باز پر
جغد دل آزار پر
یا به غلط مار پر
شب گذشت
صبح شد
ناگهان
خاک دهان باز کرد
شهر پر
کوچه پر
سنگ و گل و شیشه پر
باغ از هم ریشه پر
ظهر شد
مادرم از گوشه ویرانه خواند
عشق پر
خانه پر
محسن و پروانه پر
نصیر
happy valentine's day
خیلی قشنگ بود .... و از اون قشنگ تر اینکه در نبود منصور جاش رو بزرگتر تیم ترنج داره پر می کنه ...... برقرار باشی نصیر خان .... باز هم ما را به فیض برسان .... یا حق
ببخشید آقا نصیر .... اگر از همون فونت قبلی استفادده کنی ممنون میشم چون این بد جوری چشم را اذیت می کنه .... اگر از همین فونت دوباره استفاده کردی به جای ی از shift+x استفاده کن چون ما که ویندوز XP داریم نمی تونیم درست بخونیم ..... پیشاپیش تشکر ....... یا حق