یک کوه حرف دارم ٬ یک کوه...
از عاشورا ٬ محرم ٬روزگار ٬ انفجار کربلا٬مسافرت همدان که رفتم٬ماجراهای سفر٬ اتفاقات... که در شبهای آتی در این رابطه می نویسم...
دلم خیلی گرفته٬یک حالت عجیب وغریب...
افتخار من در شهادت است
این شهادتم خود سعادت است
سرم بر سنان روبروی تو
به پایان رسید آرزوی تو
حسین جان حسین جان برادرم
عاشورای امسال یک نقطه عطفی بود برای من٬ در دو زمینه ٬ یعنی به امید خدا و در سایه برکات وجود حضرت امام حسین علیه السلام ٬ نقطه عطفی خواهد شد.
شاید اغراق نباشد بگویم آدم دیگری شده ام...
پ. ن .
ممنون از نصیر که مطالب بسیار ارزشمندی پست کرده است.
صادق کجایی؟
منصور
سلام
۱.ای نقطه عطف راز هستی
بر گیر ز دوست جام مستی
۲.آدمی در عالم خاکی نمیآید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و ز نو آدمی
۳. دست ما را هم بگیر ای اشنا
ای دلت در بحر جان کرده شنا
سلام. توی این تحولات خوب مارو هم سهیم کنید...
مشتاقم این آدم جدید رو ببینم و با آدم قبلی مقایسه کنم
مس خواهم بگویم که فکر کنیم . اگر ما درآن زمان حضور داشتیم به یا لیتنا کنا معک عمل می کردیم؟
نمیدانم!!
سلام
سرم خیلی شلوغه تو امتحانامم. ببخشید مطلب نمیدم.
یا علی
آقا منصور .... دیروز شما را زیارت کردیم ولی سرتون شلوغ بود .... سعادت نداشتم !
هفته دیگه من میرم بم ..... تا ۱۲ فروردین .... از نظرات من محروم می مانید !!!! (یه علامت خنده :d)
یا حق
من خودمم از ۲۵/۱۲/۱۳۸۲ تا ۱۵ / ۱ /۱۳۸۳ نیستم. پس بی حسابیم!
سلام
آقا ما سر زدیم حالا نوبت شماست
فقط یه چیزی !! هدف شما از این کارو نمی فهمیم ؟ و نمی دونیم مطلب های شما مطابق اهدافتون یا نه ؟ معذرت میخوام ولی اصلا ترنج برای من جالب نیست .
سلام دوست من!
من کجا اهدافم را گفته بودم که اینها مطابق آن نیست؟
در ضمن٬ مطالب وبلاگ میتواند برای یکی جالب باشه و یا نباشه. این مربوط به سلیقه افراد میشه. اگه برای شما جالب نیست٬ به این وبلاگ سر نزنید.
چرا پرانتزا رو خوب نگرفت
نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویه های غریبانه قصه پردازم
به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار ....
این شعر را همینطوری از حافظ در اوردم ....
یا حسین بن علی
به معذرت در نارنجک مراجعه کنید ... ! ؟ ! @ $ % × & # | +
تو که دستت به نوشتن آشناست
دلت از جنس دل خستهی ماست
دل دریا رو نوشتی، همه دنیا رو نوشتی
دل ما رو بنویس
...
بگو از ما که به زندگی دچاریم
لحظه ها رو میکشیم، نمی شماریم