رویای نیمه کاره

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای نیمه کاره

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

طبیب ٬ حبیب

چو به گشتی طبیب از خود میازار
چراغ از بهر تاریکی نگه دار                             سعدی

طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند                    حافظ

سعدی و حافظ و شاعرای همتراز این دو - اگر داشته باشیم!! مولوی را جدا باید بحث کرد - چه خوب گفته اند و طبیبان دروغین و راستین را خوب نشان داده اند. 

یکی از بستگان پسر سه ساله تبدارش را ساعت 8 شب برده یک درمانگاه خیریه دندانپزشکی  چون بچه تب داشته و از صبح دندان درد نیز؛  دیگران لطف کرده اند و نوبت خود را به پسر بچه داداه اند و با این احتساب دومین مریض شده است.

گفت: اولین حرف دکتر این بود که بچه را نباید شب بیاورید! و بعد  اگر بچه بی تابی کرد باید ببریدش ! و از این حرف ها..

می گفت اگر مجبور نبودم بچه را بیرون می آوردم ولی چه چاره؟
گویا دکتر خوب معاینه کرده ولی غرهای خودش را هم زده است.

به قول سعدی عطایش را به لقایش بخشیدم.

آخر سر این فامیل ما موقع خداحافظی گفته است: ببخشید که آداب مطب را نمی دانستیم و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

می دانم همه دکتر ها این گونه نیستند ولی بعضی وقت ها یکی هم یکی است.
و به راستی واژه طبیب چه قدر زیبا و گوش نواز است تا دکتر.
به دکتر می شود گفت دستم به دامنت ولی به طبیب نه نمی دانم چرا. طبیب در دل خودش انگار دارای بار معنایی حبیب نیز هست.
 
پیامبر اکرم(ص) هم حبیب بود هم طبیب. طبیب روح و جسم. 
طبیب دوار بطبه
حالا این دوست ما حتما سوگند هم خورده است.
ای بابا نمی دانم.

سود بازار محبت ٬ همه آه سرد است
تا نکوشید، پی گرمی بازار کسی

نصیر

 

نظرات 5 + ارسال نظر
یاس یکشنبه 14 تیر 1383 ساعت 00:07 http://lovelyrose.blogsky.com

سلام ...
وبلاگ خیلی جالبی داری...
موفق و پیروز باشی

پیر هرات یکشنبه 14 تیر 1383 ساعت 11:27 http://pire-harat.blogsky.com

من ندانم کان طبیب اندر کجاست
می شناسم یک طبیب آن هم خداست

و چه زیبا گفته است حافظ که:

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد

یا علی مددی!

سلام
چند سال قبل کتابی چاپ شد به نام طبیبانه های حافظ
اگر تمایل داشتید در خدمتم.

صادق یکشنبه 14 تیر 1383 ساعت 21:51

آقا نصیر یکی نیست؛ یکیش را شما اونجا دیدید. همه جا هم همین طور هستند. اینجا برا در آوردن دندان عقل یه بیهوشی میدند و ۴ تا را با هم میکشند. من اینجا رفتم ۴ تا دندان عقلم را بکشم و یکیش کج در آومده بود و ... و از درد داشتم می مردم. خلاصه قبل امتحانام هم بود و تا جایی که جا داشت تحمل کردم کارش را عقب بندازم. خلاصه نشد. کار افتاد به قبل امتحانا. رفتم تو بیمارستان اولین سوالی که دکتر از پرستار کرد این بود: پول من را دادند! چی بگه آدم. وقتی همه چیز راجع به پول شد ... .
اومدم مطلب بدم اما نوشته قشنگی بود حیفم اومد روش بنویسم.

سلام
۱. ممنون.
۲. به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است.
۳. وجه تشابه خیلی خوبی بین ایران و آفریقا وجود دارد!

سارا دوشنبه 15 تیر 1383 ساعت 16:58

سلام.اقا نصیر واقعا درسته......

منصور سه‌شنبه 16 تیر 1383 ساعت 18:06 http://toranj.blogsky.com

آقا ببخشید! من بعضی وقتا یادم میره نظر بذارم... بر ما مگیر...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد