1- هوا قاراشمیشه! تیرماه تهران و این هوا ؟! بد روزگاری شده ننه ! هر چیزی زمان خودش روداره. باران الآن همون قدر بده که گرمای وسط زمستان. بیچاره کشاورزها. یک سال چشمشون به آسمونه تو این سالهای خشک ، اونوقت یه سرما یا بارون یا تگرگ بی موقع همه محصولاتشون رو از بین می بره . خیره ان شاءالله.
2- چند وقت پیش یک خبر ناخوشایند را در مورد یکی از دوستان شنیده بودم از منابع غیر رسمی. امروز از طریق خانواده ش تایید شد. خیلی حالم گرفته شد. پکرم حسابی. البته نه زیاد !
3- در حال نوشتن این سطور، موبایلم زنگ زد و یک نفر که خودش رو از گزینش اداره .... معرفی کرد در مورد یکی از دوستان که منو به عنوان معرف ذکر کرده بود سوالاتی کرد. من هم که حساس ! جواب دادم دیگه ! فکر می کردم این کارا دیگه ورافتاده و قدیما این گزینش بازی ها رسم بود .البته اگر دوستم متاهل نبود میگفتم خانواده دختر دارن تحقیق میکنن ولی طرف بچه هم داره ! در مورد تدین و تقید و انجام فرائض که پرسید گفتم :« راستش روزه خوردنش رو دیدم ولی نماز خوندنش رو تا حالا ندیدم!» به نظر شما خوب جواب دادم ؟!
4- بعضی از دوستان و خوانندگان که وبلاگ دارند٬ نظر دادنشون رو منوط میکنن به اینکه من هم برم در وبلاگشون نظر بذارم. یه کم به ما تخفیف بدین! من سعی میکنم این کار رو انجام بدم ولی اگر دیر شد و یا فراموش شد بر ما مگیرید. به حق نان و نمکی که با هم خوردیم!
یکسری از بازدیدکنندگان هم read only هستند! بیرون که منو می بینن میگن. خوب یک کامنتی بذارین که ما هم استفاده کنیم. و آخر اینکه جواب ندادن به کامنتها حمل بر بی اعتنایی نشود. ما قدم تک تک خوانندگان را سر چشم میگذاریم...
5- دیروز روز جالبی نبود ولی شب خاطره انگیزی داشت. رفتیم استخر . داخل استخر که بودیم دو تا از دوستان به ما اضافه شدیم. تصور کنید نشستی توی سونا و یکی از دوستان خیلی عزیز که اصلا انتظار نداری ، یکهو بیاد اونجا. حرف و گپ و مشت و مال (!) به همراه دلستر لیمویی ! بعضی ها هستن که آدم دوست داره در کنارشون باشه . شما چنین دوستایی ندارین؟ و بدین صورت است که شب میشود شبی فراموش نشدنی !
6- منحنی پابلیش کردن مطلب توسط اعضاء وبلاگ سینوسیه ! الآن هم توی منفی پی دومه ! یه شب چهارتا مطلب با هم پابلیش میشه و چند شب هم کلا بازار میخوابه. من به این اعضاء و همکاران وبلاگ رویای نیمه کاره افتخار میکنم. دوستان عزیزی که مطمئنم نظیر ندارن. دماغشان چاق و روزگار به کامشان باد...
منصور
سلام
دلم نمی آد به عنوان اولین نفر انتقاد کنم: بنابر این زیبا بود!!
سلام
شرمنده چند وقتی هست مطلب نزدم آخه خالم از ایران اومده اینجا سر بزنه با خانواده و اصلا پرتوریا نبودیم. عکس ها که ظاهر شد حتما میزنم تو وبلاگ.
این را شنیدم که بعضی ها برا مزاحمت ایجاد کردن و یا کسب اطلاعات و یا هر دلیل دیگری درباره بعضی آدمها زنگ میزنند به کسانی که اون آدم را میشناسند و خودشون را جا یکی جا میزنند و اطلاعات کسب میکنند. اون بابایی که از گزینش زنگ زده بود هم ممکنه یکی از این افراد باشه. البته به تیزی آقای رئیس من شک ندارم. حتما قبل از دادن اطلاعات مطمئن شدند که شخص راست میگه.
اومدم مطلب بدم حیفم اومد رو مطلب شما باشه. درس هام هم دوباره امروز شروع شد. سعی میکنم با نظم تر باشم. اما خیلی ها میگند این ترم از قبلی خیلی سخت تره.
ممنونم صادق جان . امیدوارم موفق باشی.
اون ادم هرکسی هم که باشه من اطلاعاتی ندادم!خیالت راحت!!
به نام خدا
سلام
فقط جهت اطاعت امر کامنت نوشته شد.چون مطلبتون جای هیچ حرفی نداشت به جز قسمت۵....(دارید که؟)
به خدا می سپارمتون
بله دارم !
جای حرفی نداشت کژتابی داره ! از کاردرستی یا از بی خودی جای حرف نداره؟!!
سلام
خلوت نشسته ام زین روی منحنی.
salam
che ghadr najavan mardin shoma
chera non ajor mikonim
migoftin hala nemidonam
chi mishod
سلام. بارون رحمته گرچه اگر رحمت هم سنگین باشه ممکنه آدم له شه :) خوبه حداقل ایران زمستون تابستون یه فرقی هست؛ اینجا که دریغ!
سلام
۱-اما من این هوا رو خیلی دوست دارم. دیشب با خودم فکر میکردم کاش میشد الان توی این هموا بالای پارک جمشیدیه نشسته بودم و چراغهای تهران رو تماشا میکردم.
۵-فقط صحبت کردن با بعضی دوستانه که آدم رو خالی میکنه و باعث میشه یادش بیاد که زندگی چه قشنگیهایی هم داره.
۶-شرمنده فرمودید:))
خواهش می کنم!
پس بگو چرا نیو مدی .یکی طلب ما .
شوخی کردم ...انشا الله بهت خوش گذشته باشه .شما خوش باشین انگار ما خوشیم.
یا حق
امیرحسین خان !
من ساعت ۹:۳۰ شب رفتم استخر و قرار با شما را ساعت ۷ نتونستم بیام- اون موقع کار برام پیش اومد نه اینکه رفته باشم استخر.
۱- منحنی هوای تهران هم سینوسی شده!!
۵- مشت و مال؟! جان؟!
۶- سببی ساز خدایا که پشیمان نشود!
سلام
شاید اعضای دیگه سینوسی کار کنند ولی کار شما همیشه اکیدا صعودی است(ما شا ا...)
شنیدید میگن اگه بچه رو زیاد بغل کنید بغلی میشه!!
حالا فکر کنم ویزیتور های شما هم چنین حالتی نسبت به نظر پیدا کردن