چند روز پیش یکی از روزنامه های صبح ایران تیتر زده بود:
وبلاگ گردی بجای خیابان گردی
دو سه سطر اول آن را که خواندم فهمیدم که می خواهد بگوید وبلاگ ها رونق گرفته است.ولی من فکر می کنم که وبلاگ گردی مثل خیابان گردی همین طور هم شده هر روز هزاران بلکه بیشتر روی این خیابان های مجازی وقت می گذارند از روزی که این ستون را دیدم توی این فکر بودم طول وبلاگ ما چقدر است. عرضش چطور؟ پل هوایی دارد ؟چهار راه دارد؟ بلوار دارد؟مغازه ؟ سینما؟ آثار باستانی؟ اصلا آسفالته یا خاکی یا سنگفرش یا و....
ولی هر کجا هستم باشم آسمان مال من است...
---------------------------------------------
هفده ساله محکوم به اعدام
روی دیوار سلولش نوشته بود:
محمد امین
وب گردی پول میخواد ولی خیابون گردی نه!!
هیچکدوم سیاست یه بازی برای هر کی که فکر میکنه بزرگ شده! اما بازی قشنگیه!
شاید به نظر بعضیها ربطی نداشته باشه ولی یاد یه شعر افتادم که یه بار روی یه دیوار توی خیابون (از نوع واقعی نه مجازی) نوشته شده بود:
نزدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد!
زندگی هم یه بازی است
من نمیتونم بخونم این پست رو ! چرا ؟؟
قابل توجه رئیس وکادر فنی.
اگر اینهمه چیز رو نداره بجاش وبلاگتون یه دروازه از اینجا تا اونجایی که الآن توشی ... که درش به تموم ماسماسکهای تپنده خواننده هاش بازه ................................. خالی بندی ام بد دردیه ها ...
فکر نمیکردم اینقدر متفاوت از دیگران فکر کنی و بنویسی
بدون رودربایستی و تعارف بگم: کم اوردم!!!
خیلی قشنگ بود مطلبت
سلام. واقعا این جریده محترم چه تعبیر زیبایی انتخاب کرده. انسان از شعور و فهم این افراد لذت می برد. کما این که چندی قبل روزنامه ی کیهان از سر کینه ی ابطحی وبگردی را به ولگردی تشبیه کرده بود...
هوووووم .. عجب
سلام
از همین الان داره بوی سیاست از این وبلاک میاد...ترشی نخوری یه رییس جمهوری چیزی میشی!
طرفای ما نمیای...
:)
سلام امین عزیز ،بازیهای سیاست رو جدی نگیر ! ولی سعی کن که بازنده ی این بازیها هم نباشی .« هرچند الان زوده » این همون بازی قدیمی جناح چپ و راست... احتمالا اگر از جناح راست هم چند نفر به این کار اقدام کنند اون وقت وبلاگ میشه جستجو برای فردیت گمشده !!! من اعتقاد دارم که ادمهای دور و برمون خیلی عمیق تر و ژرفتر از این هستند که تنها به نقش بستن یک صورت ظاهری ازشون تو ذهنمون اکتفا کنیم ، وبلاگی فرصتی برای ارائه ی حرفهای بی مخاطب ! حرفهایی که جایی ، فرصتی و یا گوشی برای گفتنشون پیدا نمیکنیم به قول دوستی وبلاگ یه روزنامه ی پست مدرن ! راستی با توجه به سنت مطلبت عالی بود ... از دوستات که خیلی بهتر بود !!! پایدار باشی و موفق ...........مریم «شکیبا»
سلام٬مطلبت قشنگ بود.
تو هنوز رئیسها رو نشناختی! وبلاگ ما شبیه خیابونه؟ چهارراه داره ؟! با جاده خاکی مقایسش کردی؟! مگه دستم بهت نرسه ...
یه مقدار کار فنی کردم روی این پست تا خواناتر بشه. ببخشید.البته میدونین که هرگونه کاری در این وبلاگ برای رئیس مجاز است !!!
قشنگ بود ولی به نظرم جای کار بیشتر داشت.
وب گردی به جای ولگردی؟!!
یه دیالوگ تو فیلم شمعی در باد هست : میگه از وبگردی وبش گیرت اومد یا گردش ؟؟ جالب بود .... ! یا حق
راستی. نظر قبل ٬ هم نظرش رو من دادم ٬ هم پاسخش رو! اشتباه نشه...
دیگه اینکه یادم رفت بگم: دیروز توی سونا (!) کلی از نوشته ایندفه ات تعریف کردیم. و بحث و بررسی شد !
سیاست
یه لفظی که هیچی پشتش نیست
یه جور مسخ
چرا هیچکس تاثیر هنر رو ارج نمی ده
من یادم رفت نوشتتو تحسین کنم...نوشته های خوبی داری..امیدوارم که تداوم داشته باشه...
اتفاقا من هم اون مطلب رو خوندم.
تا هدف مشخص نشه به هیچ دردی نمی خوره.
تو وبلاگ ما ٬ نوشته های من معمولا بیشترین تعداد نظرات رو داشت . حالا دیگه اومدی رکورد مارو شکستی ! شاگرد بر استاد سر شده ! هیجدهمی رو هم نوشتم که خودم شکننده رکورد نظرات این پست باشم.
خوبه ٬ تشویق بسه ! مغرور نشی اینهمه تشویقت میکنن خوانندگان ! به فکر قوی کردن مطلب باش.
سلام
۱. گشتم نبود نگرد نیست.
۲. موفق باشی
به ۲ دلیل دارم نظر می دم اول اینکه بگم خیلی خوشحالم که یکی پیدا شد که تعداد نظرات را ببره بالا .... رو دست آقا منصور زدی .... دوم اینکه می خواستم تعداد نظرات رند بشه ۲۰ تا .... پس کسی دیگه نظر نده ! .... یا حق