اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد
باقی همه بی حاصلی وبی خبری بود
کاشان ٬ یزد٬ اصفهان مثل ذره ای که از پنجره های مسجد شیخ لطف الله رقص کنان وارد می شد و ناگهان محو میشد گذشت. چه کنم که می گویند :مخور غم گذشته٬ گذشته ها گذشته به فکر آینده باش...
پس عزیز ٬ زندگی را سراسر تجربتی بین که از دیگران پند بگیری.عمر آدمی چون هدر گردد جبران پذیر نباشد.
مشت می کوبم بر در
پنجه می سایم بر پنجره ها .
من دچار خفقانم خفقان ٬ بگذارید تا هواری بزنم
هاهاهاهاهاهاهااهااهاهاها
-شنیدم
محمد امین
ولی چه چاره که عمر آنقدر طولانی نیست که تکافوی پند گرفتن ها رو بکنه. از یک جایی دیگر باید به کار بست و با قرائن تصمیم گرفت و بعدش شد منبع انتقال تجربه...
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند؟
ما که هر چی مشت و سر و کله کوبیدیم کسی برنتابید. من توصیه می کنم شما هم مثل ما بنشینید و به کارهای خودتون بپردازید.!!
از کجا معلوم کهمشت من باعث برتابیدن دیگران نشود؟
منظور از ما اعضای وبلاگتون است؟؟؟
اردو جهادی سال سوم و اردو مشهد تابستان هم اگه قسمت بشه برید و همچنین اردو شهریار و رامسر سال چهارم هم به همین زودی خواهد گذشت.
کسی دلش می گیره یا دچار خفقان می شه که دل به اون چیز ببنده و از دست بدتش.نباید به اون اردو ها دل می بستی...
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود و رفیق
این مهمترین چیزیه که نه محو میشه و نه میگذره.باقیه ، باقیه!
اما رفیق خوب سخت گیر میاد.سخت.حفظ کردنش سخت تر .سخت تر
جمله آخر رو متوجه نشدم...«شنیدم»؟!
پس خوش به خال هر کسی که توی این بزم مقرب نباشد این جوری جام بلا هم به دستش نمی دن .
اگه دوستت رو درست انتخاب کنی اون وقته که تمام زندگیت می شه اوقات خوش.
کاشانیزداصفهان . هر سفری با ۱۲۰ نفر دیگه خوش می گذره.
زیاد نمی فهمم دردت چیه بچه ای ( جوونی) به سن و سال تو و با امکانات تو (اگه مشکل حادی نداشته باشه ) با ید خیلی خوشحال تر از این حرف ها بنویسه ! لطفا لبخند بزنید!
یا علی
تمام چیزهای خطرناک رو از کنار دست این محمد امین ما بر دارید.
امروز همان فرداییست که دیروز نگرانش بودیم!
امروز همان فرداییست که دیروز نگرانش بودیم!
امروز همان فرداییست که دیروز نگرانش بودیم!
امروز همان فرداییست که دیروز نگرانش بودیم!
....
(از روی این جمله روزی یکبار مشق کنید.)