خوب حتما همه میدونید که قیمت حاملهای انرژی (بنزین و گازوئیل) آب و برق و گاز و تلفن و . . . قرار در ابتدای سال ۸۴ زیاد نشه.-(البته توجه داشته باشید که شهریور این اتفاق میوفته؛ چون انتخابات خرداد ماهه)- دلیل این کار هم به گفته نمایندههای محترم مجلس جلوگیری از تورم هست.
حالا من نمیدونم هنوز عید نشده و تازه ۳هفته هم مونده؛ کرایه تاکسیهای چهارراه پارکوی به دانشگاه شهید بهشتی چرا یک شبه از ۱۵۰ تومن شده ۲۰۰ تومن؟!!
تازه عید هم اگه بشه که قراره هیچ چیز گرون نشه . . .
واقعا ای کاش ما نفت نداشتیم. این حساب ذخیره ارزی که درآمدهای نفتی بالاتر از قیمت نفت بودجه میره توش شده بلای جون این ملت. از هر جا کم میاد میرند سر اونجا و ده بریز پول نقد توی کشور.
تازه استفاده از این حساب دقیقا کارکرد استقراض دولت از بانک مرکزی رو تو کشور داره. چون نظام ارزی ما یک نظام مدیریت شدهاست -(یعنی نرخ ارز نسبتا ثابت با تغییراتی که دولت کنترلش میکنه و نمیزاره از یه حدی بالاتر یا پایینتر بیاد)- دلارهای صندوق ذخیره ارزی نمیتونه توی بازار ارز به ریال تبدیل بشه. چون عرضه دلار زیاد میشه و قیمتش از حد مجاز میاد پایینتر. به همین دلیل بانک مرکزی مجبوره معادل دلارهایی که از حساب ذخیره ارزی برداشته میشه اسکناس چاپ کنه و دلارها بره به حساب دارایی خارجی بانک مرکزی. و این یعنی افضایش دوجانبه پایه پولی و تورم بالاتر و بالاتر. تورمی که برگشت ناپذیره و با یه تکون سه پله بالاتر میره. . . .
مگه تا چند سال دیگه نفت این قدر گرون خواهد بود؟ مگه حساب ذخیره ارزی که حساب سرمایه تک تک این ملته تا کی پر خواهد بود. حسابی که ۱ ریال خرج کردن از اون برای مخارج غیر سرمایهای خیانت به تک تک ماست. اون روزی که نفت بشه ۷ دلار . . .
تورم با ثابت نگه داشتن قیمتها هیچ وقت مهار نمیشه. تورم وقتی مهار میشه که بازده کار بالا بره. .قتی که افزایش سطح قیمتها و دستمزدها به نسبت افزایش بهرهوری نیروی کار باشه. وقتی که چرخی توی این مملکت درست بچرخه. وقتی که . . .
پ.ن: تحلیلهایی که نوشتم واضحه که مال خودم نیست. ولی تو همین دو سالی که اقتصاد میخونم از دکترهای تراز اول اقتصاد این کشور سر کلاس خرد و کلان و بخش عمومی و . . . یاد گرفتم.
فقط نمیفهمم وقتی من جوجه این چیزا رو میفهمم. چه طور از ما بهترون نمیفهمند؟ اگه توجیهی دارند لااقل بیاند برای ما دانشجوهای اقتصاد توضیح بدند که فکر نکنیم عجب درس چرتی داریم میخونیم ما! یعنی نیم مثقال حرفهای این همه دانشمند اقتصادی ارزش نداره و همهاش کشکه!
آوای من
کاش ما دو تا اقتصاد دان درست حسابی داشتیم که بی باند بازی می اومن و می شدن یه کاره تو این مملکت نه مثل این آقایون که.../ خوشم می آد هر جا یه تیمی تشکیل می شه یه مدیر پروژه ای هم وجود داره... صادق ۲۱ ساله از تهران؛ هم رشته ای عزیز...خیلی چاکریم!!!/ گروه خوبی دارین موفق باشین./
۱.خدا عاقبت این اقتصاد کشور و دنیا رو با این همه نظرهای مختلف به خیر کنه.
۲. ما هم تو رشتمون اقتصاد داریم؛ این هفته در مورد قیمت بنزین بحث می کردیم که نظراتی کاملا متضاد هم ولی با یک هدف مطرح شد.
یا علی
در مورد قیمت بنزین یه مقدار قابل درکه که نظرات متفاوت باشه. اما این مواردی که من گفتم مثل افزایش پایه پولی و حجم نقدینگی سیاستها ییه که استادهای اقتصاد به طور کلی و بدون در نظر گرفتن شرایط کشورها در کل اقتصاد مطرح میکنند. معمولا در کلان۲ دوره لیسانس همه دانشکدهها مطرح میشه.
افضایش D:
اینها ثروت ملیه ماست در واقع این که ما بلد نیستیم از شون درست استفاده کنیم حکم اسراف و از این حرف ها رو داره که برای همش هم باید اون دنیا جواب پس بدیم!
سلام. اون از ما بهترون یه سریشون اندازه بقال سرکوچه مغز و تجربه اقتصادی ندارن یه سریشون هم خرجشون رو باید در بیارن دیگه :)