1- تشکر میکنم از لطف و محبتی که بعضی از دوستان دارند و ما (اعضای وبلاگ) را مورد نوازش و محبت قرار می دهند.مخصوصا آقای علیرضا جوان.در ارتباط با پست قبلی به این مطلب میشه اشاره کرد که: همان طور که بارها گفته ام من هیچی نیستم و اصولا حالیم نیست! جمله اول را از یکی از دوستان نقل کرده بودم نه خودم. و جمله شماره هفت منظورم کل مجموعه ای بود که درون آن نفس میکشم و نه خودم به تنهایی. من که شاهنشاه نیستم که از خودم با عنوان "ما " نام ببرم!
2- دیشب شب خوبی بود. رفتیم و گفتیم و راندیم و دنیا به کام ما بود. مولانا (!) عبید چه بجا گفته که " جان فدای یاران موافق کنید".
3- منچسترحذف شد، دلم خنک شد ، روی بعضیا(!) کم شد. فکر کنم در روی کره خاکی بازیکنی مثل رونالدینیو نیامده تا حال. اگر در طول دوران بازیگریش فقط همون گل دوم به چلسی در بازی دیشب رو زده بود و هیچ کار دیگری نکرده بود، کافی بود که به عنوان بزرگترین بازیکن شناخته شود.
4- یه ضرب المثل مکزیکی میگه: " غذا را میشود به راحتی پیدا کرد، ولی پیدا کردن جایی که بتونی به تنهایی و بی دردسر بخوری خیلی سخت است" غرض از آوردن این مطلب اینکه هر کدام از خوانندگان از ظن خود هر جور میخواد یار من بشه ، بشه !(یعنی هرکس میتونه برداشت خودش را بکنه با توجه به شناختی که از من داره.)
5- باز هم حکایتی نو از حال من تو بشنو...
6- گفتی : "به روزگاری مهری نشسته!" گفتم :
"بیرون نمیتوان کرد ، حتی به روزگاران"
حالا از حذف منچستر دلتون خنک میشه ... باشه =((
ضمنا حذف بارسا رو هم خدمتتون تسلیت می گم =))
در آخر هم باید بگم که چه خوش می فرماید حضرت حافظ که :
چو منصور D: از مراد آنان که بردارند ، بردارند
بدین درگاه حافظ را چو می خوانند ، می رانند
۱- همون قضیه هندونه و از این حرف هاست دیگه !
۲- دوستان به جایه ما !
۳- به قول بچه ها اگه یه دروازه دیگه هم کنار این دروازه بود باز این توپ گل می شد!
۴- حالا مگه تنها خوری ارزشه که برای این کار دنبال جا بگردیم ( ایراد فلسفی به ضرب المثل )
۵- ...
۶- ...
یا علی
...سکوت
البته...
پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زین گونه یادگاران
وین نغمه محبت بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقیست آواز باد و باران
زت زیاد
خیلی پست بیخودی بود
یا حق
دوست من !
یه جور ننویس که وقتی فهمیدم کی هستی اونوقت روت نشه تو چشمای من نگاه کنی!
چه بامزه این مورد ۴ رو آقای پشوتن نخونده بودن و این رو نوشتن حتما!!
نکته ۵ رو نگرفتم با اجازه حرف نگفتنی ای داشتید گویا
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستاران را چه شد
چرا بابا همه چیز را میشود بیخیال شد