رویای نیمه کاره

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای نیمه کاره

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

یک پست در روزی که آرام بود

 

 ۱

برگشتیم سر قالب قبلی . موقتا ؛ یکسری اشکالاتی داشت که نمی دونیم از کجا بوده . یه مدت با قالب پیش فرض بلاگ اسکای بریم جلو ببینیم چی میشه . الآن که دیگه چاره ای نیست ٬ با دقت به قالب بلاگ اسکای نگاه میکنم می بینم همچین بد هم نیست‌! جای استفان کاوی خالی !

۲

آقای خاتمی هم به جرگه وبلاگ نویس ها پیوست. مبارکه. اگر آدرسش رو ندارین اینجا پیداش کنید. وبلاگی باعنوان " مردی با عبای شکلاتی "

۳

اینقدر تلویزیون فیلم پلیسی نشون داده که هممون شدیم کارآگاه! البته طبیعی است که چون سریالهای خانوادگی نمی تونه پخش بشه ، پلیسی رایج شده. از معدود فیلمهایی که نگاه میکنم ، سریال کمیسر شهر است که علاوه بر یک سریال باکلاس پلیسی- عاطفی ، فیلم Fashion  هم هست به خاطر مدلهای لباسی که دم به دقیقه خانم کمیسر ایزابل عوض میکنه!

۴

امروز عصر رفتم یه جا که خیلی خوب بود! ببخشید که نمی تونم اطلاعات بیشتری بهتون بدم!

۵

بی کار نبودم . از سه نفر دعوت کردم برای اینکه توی وبلاگ بنویسند. تا ببینم که چه پیش میاد. امید دارم که دوتاش نتیجه بده. اونوقت وبلاگ باز هم گروهی میشه . نه مثل حالا که اسمش گروهیه. بعضی از اعضای وبلاگ ، هر از چندی پسورد رو ازم می پرسن که مطمئن بشن همونه یا عوض شده ! که مثلا من فکر کنم این یعنی که می خواد مطلب پست کنه! ولی من بیشتر یه جور همدردی تصورش میکنم. مخصوصا وقتی ..... بپرسه.

۶

به برکت سرویس تلفن مجانی که یاهو مسنجر در اختیار قرار داده ، دیشب حدود دو ساعت با رئیس سابق از ورای اقیانوسها صحبت کردم . و گفتیم آنچه گفتیم. صبح به زور بیدار شدم .

رفتم سالن برای دیدن مسابقه نیمه نهایی والیبال. باختیم و دست از پا درازتر برگشتیم.

۷

منو به خلوتت ببر

 

منصور

نظرات 4 + ارسال نظر
مصطفی شنبه 3 دی 1384 ساعت 16:49

خوب شد قالبه مشکل داشت چون خیلی ضایع بود و شما هم عوضش نمیکردید در ضمن شما که نمیتونید اطلاعات بیشتر بدید همون یه ذره هم ندید بهتره چون ما کنجکاو میشم که کجا بودید.در مورد اون سریال هم با شما هم نظرم ولی پسرش دچار بد آموزی شده که واسه ما هم بد آموزی داره.

پسرش کجا دچار بد آموزی شده؟!

فرهاد شنبه 3 دی 1384 ساعت 23:32

زندگی زیباست اگر چشمان تو باشد
ای پرنده دریا به نگاه تو آبی شد تا کجا پرواز؟!
به نگاهم نمی رسد نگاه تو تا کجا پرواز؟!
خورشید به فراز تو دلخوش است
تلالو تیرهای طلایی اش تپش قلب سوته دلان را می نمایاند
سحرگاهان با پرگشودنت اوج می گیرد
و شامگاهان با پربستنت چهره از دیدار آفرینش فرو می بندد
آه ای حسرت تنهایی من ای مرهم بال شکسته ی مرغ پروازم
خوب یادم هست وقتی پر گشودی به شب بارانی
وقتی باران نشست در پشت پنجره بی صدا قلبی شکست
و تو ناجی قلب های فسرده بودی

تقدیم به معلمی که دغدغه های ارزشمندی دارد.
فرهاد

مسئول آموزش! دوشنبه 5 دی 1384 ساعت 09:50


مردی با عبای شکلاتی، وبلاگ خاتمی نیست

در پی انتشار اخبار راه‌‌اندازی وبلاگ آقای خاتمی، محمدعلی ابطحی در یادداشتی نوشت:

چند شب پیش sms دریافت کردم که وبلاگ آقای خاتمی با این آدرس قابل دسترسی است. هم خوشحال شدم وهم تعجب کردم. آدرس را باز کردم. دیدم اسم سایت، مردی با عبای شکلاتی است. فردای آن شب ، مراسم چلچراغی ها بود. در آنجا به عنوان یک سورپرایزگفتند که بروبچه ها این وبلاگ را درست کرده اند وبه آقای خاتمی هدیه کرده اند. این لطفی بود که دوستان آقای خاتمی به ایشان ابراز داشته بودند. به آقای خاتمی هم در پاسخ به محبت آنها یادداشتی رسمی وغیر وبلاگی نوشته بود که آنها هم آن را روی سایت گذاشته بودند. اما چانچه طبیعی مینمود این سایت به عنوان وبلاگ آقای خاتمی معرفی شد و خبر آن یک خبر جهانی شد که آقای خاتمی وبلاگ نویس شده و اولین پست وبلاگش راهم نوشته. البته از اصل اینکه به هر شکل آقای خاتمی وبلاگ بنویسد خوشحال میشدم.

امروز رفتم دفتر آقای خاتمی که هم اصرار کنم ادامه دهد و هم پیشنها بدهم از این به بعد اسم سایت را تغییر دهند. گفتم تا وقتی لطف بچه ها بوده میشود اسمش مردی با عبای شکلاتی باشد اما از این به بعد که سایت ووبلاگ خود آقای خاتمی میشود که درست نیست اسمش این باشد. شوخی هم کردم که مثل این میماند که من اسم وبلاگم را بگذارم تپلی با عمامه سیاه! ضمن آن که آقای خاتمی به یک سایت رسمی هم نیازدارد که در آن سخنرانی ها و خبرهای رسمی اش باشد تا هم امکان دسترسی به گفته ها واندیشه های ایشان باشد وهم خبر گزاریها وعلاقمندان بتوانند در این فضای پر سانسور اخبار ایشان را دنبال کنند.واین وبلاگ ایشان را از آن سایت بی نیاز نمیکند. دیدم اصلا برداشت آقای خاتمی این نبوده که این وبلاگ شخصی ایشان باشد.

به من هم گفت این توضیح را بنویسم.البته قرارشد که هم زودتر سایت رسمی آقای خاتمی راه اندازی شودکه در آن اخبار و مطالب رسمی ایشان بیایدوهم در آن بخشی برای وبلاگنویسی باشد وهم گاهی در این وبلاگ مردی با عبای شکلاتی ونیز بقیه سایتهایی که علاقمندان ایشان آماده کرده اند، بنویسد.ولی دوست داشت اعلام شود این سایت و وبلاگ آقای خاتمی نیست. از بر وبچه هایی هم که این سایت را درست کرده اند وانصافا هم با چه شوقی و با چه سرعتی آن را درست کردند خیلی تشکر می‌کرد. از اینکه اهالی وبلاگ گلایه کرده اند که چرا این متن را وبلاگی ننوشته هم خبر داشت. آقای خاتمی از حجم بالای کامنت هاو ایمیل ها هم صحبت میکرد که اگر قرار باشد به آنها پاسخ دهد چهقدر وقتش راخواهد گرفت. خدا کند این مسئله باعث نشود که از ارتباط اینترنتی ووبلاگی بهراسد.در هر حال فکر می‌کنم آقای خاتمی یک گام به وبلاگ‌نویسی نزدیک شده است.

[ بدون نام ] دوشنبه 5 دی 1384 ساعت 10:59

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد