مطلب آخرمون با همه نظرهاش پریده!
حیف شد! یه نظر عالی برای مطلب دکتر شریعتی توسط دوست بسیار عزیزم
غریبه ای آنسوتر فرستاده شده بود که پاک شده . اگه موجود هست دوباره بفرست .
معلوم شد بلاگ اسکای آخرین back up رو یک روز قبل میگیره.
رضا هم یه مطلب فرستاده بود که اونم حذف شده...
نوشته بودم :
دکتر شریعتی یک جا گفته : شعری که من نگفته ام مثل شعری است که مولوی نگفته .
و جای دیگر دارد : سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد .
این دو مطلب ظاهرا متناقض هستند ٬ شما چی میگین ؟
از نمایشگاه کتاب هم کلی کتاب گرفتم - کی و کی اینارو میخونه ؟
نسخه تصحیح شده شاهنامه فردوسی ( پژوهش برگزیده ) - هرمونتیک (مجتهد شبستری)
کوری (نوبل ۹۸) - غیر فابل چاپ (سید مهدی شجاعی) که واقعا غیر قابل چاپ است !!!
مجموعه کامل اشعار شاملو - دو تا کتاب از کوئیلو - داستانهای کوتاه جهان (۷۵۰-۲۵۰ کلمه)
سه تا کتاب ریاضی(هندسه٬ جبرخطی) - اوستا - جامعه شناسی زنان(پاملا آبوت) -
دیوان رضی الدین آرتیمانی !!! - کلیات عبید زاکانی ! - بوف کور (سانسور نشده) که البته این رو قبلا داشتم و از من دودر شده بود ! البته این دو تای آخر رو از دست فروشهای بیرون نمایشگاه خریدم نه از داخل !!!! و حالا دو تا از این کتابهارو خوندم...
ترنج جان سلام
برایت نوشته بودم که:
... دکتر شریعتی می گوید: حرفهائی است برای گفتن ، حرفهائی سخیف که هر کس می تواند گفت و حرفهائی است برای نگفتن ، حرفهائی سترگ که سر بر ابتذال کهتن فرو نمی آورند و سرمایه وجودی هرکس حرفهائیست که برای نگفتن دارد (نقل به مضمون)
مولانا می گوید:
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم
باز در جای دیگری یک دهان به پهنای فلک می خواهد تا حرفش را بزند. راستی این چه حرفی است که فقط از یک دهان به وسعت فلک بیرون می آید؟
مولانا باز در جای دیگری می گوید:
شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم
چندین هزاران سال شد تا من به فریاد آمدم
این شعر را می توان به دو گونه کرد. یکی اینکه سالیان سال گذشت تا من به این دنیا پا نهم و این حرفها را بزنم. دیگر اینکه مدتهای مدید گذشت تا من با خود کنار آیم و حرفهائی را بزنم ، این همان حرفهائیست که یک دهان می خواهد به پهنای فلک برای گفتن ، حرفهائی که از جنش مدهوشی است ، حرفها ئیست سترگ که گوش شنوا می خواهد ، آری حرفهائی است اصولاْ برای نگفتن!
و مگر در هر عصری چند نفر پیدا می شوند که جرأت کنند و این حرفها را بر زبان آرند؟
شعری که شریعتی نگفت احتمالاْ از همین جنس است و ما نمی دانیم مولانا کدامین شعر خود را نگفت ( که قطعاْ اشعار نگفته زیادی داشته) و استبعادی ندارد که شعر نگفته این هر دو یکی باشد.
گر نکته سنج عشقی بگشای گوش و بشنو
گویند یک انا الحق منصور و دار هر دو
ترنج جان سلام مجدد
مطلب بالا در برخی موارد جا افتادگی یا اشکال تایپی دارد ، لطفا اصلاح بفرمایید.
سلام
خیلی پیشرفتس.
من تسلیم
خوش به حالت ترنج عزیز من که امسال وضع مالیم به علت بیکاری حسابی خراب بود نمایشگاه نرفتم چه کتابهای جالبی خریدی اگه خواستی بده یه سری از کتابها رو من بخونم . یا علی