رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

اگر غم اندکی بودی چه بودی(۵)


امشب خبر دادند یکی از پسرهای فامیل (فامیل نه دور و نه نزدیک) در تصادف رانندگی کشته شده. نمی دونم چرا یه مدته که فامیل ما رو دوره ! یا مرگ یا بیماریهای صعب العلاج.
خدایا ! راضیم به رضای تو...

شب جمعه و روز جمعه بسیار مشکلی داشتم. شاید به جرات بتونم بگم بدترین روز عمرم بود. یک روز توام با نگرانی ٬ دلهره ٬ اوهام و افکار ٬ ناراحتی و اضطراب.

خطری بس عظیم از بیخ گوشم گذشت. بنظرم میاد که خدا یک گوشمالی حسابی داد که به خودم بیام! نمی دونم باعث آدم شدنم میشه یا نه؟

میگن کار مفید یک کارمند ایرانی در روز نیم ساعته. بیایند و  کار مارو هم ببیند! نمی دونم چرا اینقدر کار ما زیاده و بهمون فشار میاد. شب که میرسم خونه با خاک انداز باید جمعم کنن! فقط یه رقم بگم که روز پنجشنبه از ظهر تا ساعت شش ونیم نرسیدم برم دستشویی ! دیگه حساب بقیش با شما. خوش به حال رئیس که نیرویی مثل من داره !!

پس از جامعه و مدرسه ٬ نوبت به وبلاگ ما میرسه که بشه وبلاگ متکثر ! دیگه فکر میکنم از هر قماش آدم و هر نوع سلیقه توی وبلاگ داشته باشیم.به قول یکی از خوانندگان ٬‌یک نفر دیگه جذب کنیم میشه تیم فوتبال راه انداخت. البته شاید دو سه تا از اعضا وبلاگ رو ترک کنن. باید دید...

بتازه ٬غصه تا میخواد بتازه . نسازه ٬ روزگار با ما نسازه.

منصور
نظرات 18 + ارسال نظر
میلاد یکشنبه 8 آذر 1383 ساعت 00:25 http://mirror.blogsky.com

۱. اول !!
۲. واقعا فقط خود خدا حکمت کارهاشو می دونه ...
۳. امیدوارم کامنت خواننده ها باعث نشه کسی این جمع رو ترک کنه!!

نه ! نترس... باعث نمیشه
اولین کسی که میخوام بیرون کنم نصیره! چون خیلی وقته که مطلب نداده.

محمد یکشنبه 8 آذر 1383 ساعت 12:24

با این موارد پیش اومده یک قربانی دسته جمعی بکشید؛ بد نیست.
یا علی

آره - حتما این کارو میکنیم

یه قصه محال یکشنبه 8 آذر 1383 ساعت 13:48

تا میشود بخند که گریان نبینمت
تا مثل بغض واشده ویران نبینمت

اینجا نمان برو به خلیجی که آبی است
تا از نگاه تور هراسان نبینمت

من حدس میزنم که تو هم سبز میشوی
آن لحظه میرسد که زمستان نبینمت

من شمارو نمی شناسم- معرفی میکنین؟

روبی یکشنبه 8 آذر 1383 ساعت 14:20 http://roobipire.blogspot.com

...آقا ایشالله خدا صبرت بده و همه درگذشتگان را رحمت کنه.
بعدشم با تاخیر و شرمندگی تولدت مبارک.....ایشالله جشن ۱۰۰ سالگی

مخلصیم ! آرش خان خیلی وقته ازت بی خبرم

[ بدون نام ] یکشنبه 8 آذر 1383 ساعت 19:24

پس بهتره بیشتر مواظب خودتونم باشین!!

پیر هرات یکشنبه 8 آذر 1383 ساعت 19:49 http://pire-harat.blogsky.com

پیشنهاد من هم همینه. یعنی قربانی. البته می تو نیم از بین بچه ها٬ دو سه راس (!) جدا کنیم و اونارو چیز کنیم!!

این خطری بس عظیمی که گفتید حتما تصادف بوده دیگه!! که حتما باز شما مقصر نبودید و طرف موتوریه چیز بوده!!

من آخرش هم معنی کلمه ی متکثر رو نفهمیدم! از هر کی می پرسم یه چیزی جوابمو می ده! باید یه بار خودتون برام توضیح بدهید!!

این رو دور افتادن هم خیلی عجیبه ها! یه بار مثلا هر یه هفته یه بار باید بریم عروسی!! تو یه دور دیگه هم هر یه هفته یه بار باید بریم مجلس ختم!! جل الخالق!!

نه ! خطر عظیم تصادف نبوده٬ هروقت اومدی که معنای جامعه متکثر رو بهت بگم ٬ خطر بزرگ رو هم برات میگم چی بوده! فقط یادت باشه که موقع توضیح دادن جامعه متکثر کسانی که این حرفای من براشون تکراریه اون دور ورا نباشن که مشکلی براشون پیش نیاد!

نگاه آسمان یکشنبه 8 آذر 1383 ساعت 19:53 http://www.negaheaseman.persianblog.com

گاهی وقتا آدمها آزمایش میشن نمی دونم چی بگم ولی میدونم خدا با صابران است

امیرحسین یکشنبه 8 آذر 1383 ساعت 22:10 http://www.material.persianblog.com

منصور جون .ما در خدمتیم .کاری باری هست بگو گل پسر. صدقه یادت نره

مخلصیم قربان

رسول یکشنبه 8 آذر 1383 ساعت 22:38 http://totanj.blogspot.com

کیا قراره برن؟

یکیشون نصیر ! بعدیاش هم بعدن میگم

الهه مهر دوشنبه 9 آذر 1383 ساعت 00:22 http://www.totanj.blogspot.com

غم آمده، غم آمده، انگشت بر در می زند!
هر ضربه انگشت او بر سینه خنجر میزند

ای دل بکش، یا کشته شو، غم را در اینجا ره مده
گر غم در اینجا پا نهد، آتش به جان در می زند.

از غم نیا موزی چرا ای دلربا رسم وفا؟
غم با همه بیگانگی، هر شب به ما سر می زند!

بیا با ما که فردایی نمی ماند

پیر خمین دوشنبه 9 آذر 1383 ساعت 00:37

...اگه موندی قبوله
(راستی ؛ آقا محسن تسلیم!)

محمد دوشنبه 9 آذر 1383 ساعت 07:01

شاید بعضی ها مطلب ندهند ولی وجودشان در وبلاگ خود بسیار ارزشمند است.
اگر جناب نصیر از وبلاگ بروند؛ این وبلاگ دیگه فایده نداره؛ صفا توی وبلاگ می میره؛ به طور کلی در آن صورت وبلاگ رو ببندیم بهتره.

یا علی

موافقم با نظر شما...

احمد دوشنبه 9 آذر 1383 ساعت 17:16 http://mirror.blogsky.com

تسلیت میگم!
اگر غم اندکی بودی چه بودی ها همش امتحانه انشاالله هممون تو این امتحان ها موفق باشیم (لااقل رد نشیم)

امیربهادر دوشنبه 9 آذر 1383 ساعت 18:32

نصیر دوشنبه 9 آذر 1383 ساعت 18:57

سلام
۱. دریاب ضعیفان را در وقت توانایی.

۲. بر ما بسی کمان ملامت کشیده اند
تا جان ز ابروی جانان گشاده ایم.

۳. وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن

۴. ما ز یاران...

۵. ...

۱- دل خویشان نمی دانم که چون است...

۲- زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت

۳- جنگ از طرف دوست دل آزار نباشد

۴- ای یار سخن بگوی با یار

۵- اگر با دیگرانش بود میلی...

۶- آقا ! مزاحا عرض کردیم و واضح است این مزاح. بعض خوانندگان نگرفتند مطلب را ! این وبلاگ که قلیلی است یکجا پیشکش شما.

محمد امین دوشنبه 9 آذر 1383 ساعت 19:20

برای این که اطاعت امر شود.اگر همه به کاری که می کنند مثل شما علاقه داشتند. ایران ٬ ایران می بود

بله ! ولی یکسری هم هستن کاری را که باید بکنن نمی کنن تا معلوم بشه که ایران ایران نیست !!!!
اسم نمی بریم - اشاره هم نمی کنیم که کیه و کاری که نکرده چیه !‌

‌بهرنگ دوشنبه 9 آذر 1383 ساعت 22:01

aaghaa, age baazikon kam daarin roo man hesaab koninaa, defaa, halfback, forward, hame raghame hastam dar khedmat

بهرنگ جان ! اگه افتخار بدی و بیای تو تیم که کلامو میندازم تا آسمون. قدم شما سر چشم - هر پستی که میخوای بازی کن.

رسول دوشنبه 9 آذر 1383 ساعت 22:35 http://totanj.blogspot.com

سلام
چهار شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۲
یکی از جوانهای فامیل شما که سرطان خون داشت فوت کرد
امسال آذر اینطوری
عجیبه!!
واقعا نمی دونم خیلی بلا داره سر شما می یاد
فقط باید گفت:
خدایا!!! راضی ام به رضای تو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد