آینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارند، آینه ها دعوت دیدارند ،دیدار های کوتاه از پشت هفت دیوار
دیوار های صاف
دیوارهای شیشه ای شفاف
دیوار های تو
دیوار های من
دیوار های فاصله بسیارند
آه،دیوار های تو همه آینه اند
آینه های من همه دیوارند !
در گذشت پر شتاب لحظه های سرد
چشمهای وحشی تو در سکوت خویش
گرد من دیوار می سازد
می گریزم از تو در بیراهه های راه
یک دوست واقعی=دیوار آیینه ای
شما؟؟؟؟؟؟؟منظور؟؟؟؟؟
۱.خیلی سنگینه...
تقریبا چیزی نفهمیدم...
بابا ...یکم ساده تر فارسی صحبت کن..
۲.یکی از سجادها...شاید بشناسم...
یا معین
چیزی نفهمیدم
به ما هم سر بزن...
دیگه ببین چی شده
یه هم نیمکتی٬ هم وبلاگی شده
salam
omidvaram movafag bashid va hamisheh ham veblogetan ra apdedeyt konid
motashakeram
ایول آینه خوبه !
اگه شما یه عامل نفوذی از وبلاگ ما هستی من پشتتم . ایول!
فقط اینقدر تابلو تبلیغ آینه رو نکن !
نویسنده مهمان D:
یاد خانه ی آیینه سایه ی عزیز افتادم که محمد اصفهانی فوق العاده آن را اجرا کرده :
وقتست که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شبهای جدایی
بزم تو مرا می طلبد آمدم ای جان
من عودم و از سوختنم نیست رهایی
تا در قفس بال و پر خویش اسیرست
بیگانه پرواز بود مرغ هوایی
با شوق سر انگشت تو لبریز نواهاست
تا خود به کنارت چه کند چنگ نوایی
ای وای بر آن گوش که بس نغمه این نای
بشنید و نشد آگه از اندیشه نایی
افسوس بر آن چشم که با پرتو صد چشم
در آینه ات دید و ندانست کجایی
در آینه بندان پریخانه چشمم
بنشین که به مهمانی دیدار خود آیی
بینی که دری از تو بروی تو گشایند
هر در که بر این خانه آیینه گشایی
مصائب یکی شدن
مرحله ی اول : آینه شکنی
خیر مقدم میگم سجاد عزیز
مطلب اولت هم خیلی قشنگ بود.
ممنونم
ورودتو به رویای نیمه کاره تبریک می گم!
من هم از حسن انتخاب شما در مطلب اول تشکر به عمل می آورم.