رویای نیمه کاره

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای نیمه کاره

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

حریم؟


دوستی می گفت : «وقتی عاشق می‌شیم تلاش می‌کنیم چاردیواری آدما رو بشکنیم بریم تو. یادمون میره، چیزی که عاشقش شدیم همون چهارتا دیوار بوده، نه آدم توش.» و خداییش راست هم میگفت. همین.

 رضا

دلم خواست بشم عاشق ٬ دلم خواست !


۱- یاسر آمد... خوش آمد. خیر مقدم. امروز رسید. نتونستم برم فرودگاه.

۲- حالا با بودن یاسر می تونیم ملاقاتی از نوع وبلاگی ترتیب بدیم. در حال حاضر اعضای وبلاگ هشت نفر هستن. امیر و صادق که فعلا کنگر خوردن و توی کشورهاشون جا خوش کردن و حالا حالاها قصد ایران اومدن ندارن ! با بقیه یعنی ۶ نفر قصد داریم یک گردهمایی تشکیل بدیم . که به بحث و تبادل نظر در همه زمینه ها خواهد گذشت و سیاستهای کلان وبلاگی (!)  را تصویب خواهیم کرد !!
در حاشیه :  از رئیسمون یاد گرفتم ! هر وقت در جلسات بخواد که بقیه حرف نزنن و ایرادی احتمالی نگیرن ٬‌موقعی که یک بحثی در می گیره ٬ می گه : ما از این بحثها که نباید بکنیم . ما باید سیاستهای کلان رو بررسی کنیم !‌
 وصد البته واضح و مبرهن است که:  سیاستهای کلان یعنی کشک !!!

برگردیم به موضوع :
به هر حال یک زمانی رو تنظیم میکنیم و این میتینگ (!) رو برگزار میکنیم. حداقل فایده ای که داره اینه که اعضای وبلاگ همدیگر رو می بینن و می فهمن که بقیه چه جور آدمایی هستن. من از الآن نشستی پربار و خوب رو انتظار می کشم. چون اعضای وبلاگ همه فرهیخته و باسواد هستن. ( بی سوادشون منم !)

۳- من امروز فهمیدم که عاشق کار آموزش و پرورش هستم که من رو تا حالا تو این کار نگه داشته ٬‌ وگرنه ناملایمات خیلی زیاده . و اینکه دلم خواست بشم عاشق ٬ دلم خواست !

پ.ن.
از دوستان عزیز خواننده اگر کسی میخواد تو این نشست شرکت کنه به من بگه ببینم چیکار میشه کرد. ما سیاستمون سیاست درهای بازه ! حرف خصوصی هم نداریم !!!
البته شام فقط مخصوص اعضاء وبلاگه . به بقیه نمیدیم !

منصور

گله

سلام

امروز جایی رفته بودم که جای گله داشت اما این رباعی مولوی جای گله نگذاشت.

بر ما رقم خطا پرستی همه هست
بد نامی عشق و شور و مستی همه هست
ای دوست چو از زمانه مقصود تویی
جای گله نیست چون تو هستی همه هست

نصیر

بازگشت

سلام
فردا عازم دبی هستم و بعد از ۲-۳ روز توقف وارد وطن می شوم. الان طقریبا ۲ ساله که به ایران نرفته ام و مطمئن هستم که خیلی چیزها عوض شده...مسابقه رو هم تو هواپیما هستم و نمی تونم ببینم.
یکی از برنامه هام اینه که با دوستان مجازی وبلاگی از نزدیک آشنا بشم.
به امید دیدار....

یاسر

Orkut


۱- هیشکی نیست !‌ نمی دونم این سه روز همه رفتن مسافرت یا چی شدن؟ نه نظری نه ایمیلی ... هیچ خبر نیست. بازار خوابیده ! امروز رفتم استخر اونجا هم خلوت بود. استخر نیل که جمعه ظهر جای سوزن انداختن نبود.
گویا کسانی که مسافرت میتونن برن ٬‌همونایی هستن که استخر هم میرن . سینما هم میرن . فقط یکسری از مردم هستن که می تونن از امکانات استفاده کنن. یاد این موضوع افتادم که تو ایران ۸۰ ٪  ثروتها و منابع در دست کمتر از ۵ ٪ آدماست...(البته ما جزء اون ۵ درصد نیستیم !‌ ما برای اون استخر کارت داریم که می ریم . تقریبا مجانیه ! )

۲- بالاخره پس از مدتها کش وقوس و داشتن ۱۲ تا invite توی کیسه٬‌ با خودم کنار اومدم و عضو  orkut شدم . هرچند مطمئنم این سایت در راستای طرح های کنترلی امریکا پس از ۱۱ سپتامبر راه افتاده . عجب بساطیه. یه سرگرمی جدید !
‌چند تا friend داری. چند تا fan داری. چند تا تعریف در موردت نوشتن و این چیزا . البته من تازه کارم . نمی دونم چه فوایدی داره. نمیشه اظهار نظر کرد فعلا. 
به طور کلی اینترنت ٬ ایمیل ٬‌مسنجر ٬ گروپ ٬ وبلاگ برای من خیرش بیشتر از ضررهاش بوده. چند تا دوست قدیمی رو پیدا کردم و باهاشون ارتباطم رو ادامه دادم. و این دنیایی می ارزیده. البته دو مورد هم یادم هست که دلخوری اینترنتی پیش اومده‌ !‌ که این هم میشه گذاشت به حساب خطاهای سیستم !

۳- لوگوی بالای صفحه بلاگ اسکای نمیاد. کسی هست منو راهنمایی کنه که چی کار باید بکنم؟

منصور