رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

خوشا پرندگان که بدون واژه شعر می گویند

 

-بابا می تونی بخونی؟

-بله حاج آقا

-هان ، تو این گوشم بگو

-حاج آقا بله می تونم بخونم چطور مگه؟

-پس بلدی زیارت عاشورا بخونی؟

-بله

-خب بابا برام می خوانی

-چشم

-بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله

-بلندتر بخون گوشم کار نمی کنه

-السلام....

....

پدربزرگ مادر  بعد از صد و هشت سال زندگی در دنیای کوچک ما رفت. حرف و حدیث از او زیاد است مجال گفتنش نیست. ( ان شاء الله در پست های بعدی)
حدودپنج یا چهار سال پیش خودش حساب کرد که تعداد فرزند و نوه و نتیجه وحتی نبیره هایش به 94 نفر می رسد.         

دیروز صبح بعد از این که دخترش غسلش داد. به پشتی اتاقش تکیه کرد شروع کرد به دعاکردن. بعد دخترش سوره یس و الرحمن برایش خوند وسط های سوره الرحمن بود که

به دیدار محبوبش شتافت.

چرا از مرگ می ترسید؟

چرا زین خواب جان، آرام شیرین، روی گردانید؟

چرا آغوش گرم مرگ را افسا نه می دانید؟

مگر این می پرستی ها ومستی ها

برای یک نفس آسودگی از رنج هستی نیست؟

مگر دنبال آرامش نمی گردید؟

چرا از مرگ می ترسید؟

 .برای شادی روحش صلوات

          التماس دعا
                محمد امین                                        

Good,Bad and Ugly Examples

We meet a lot people in our lives and we learn a lot from them. Some of them behave in such a manner that we learn. In these cases, what we do is trying to copy and paste their behaviors in our everyday life and for some people, we just try to ignore and do the opposites. There are some people obtained some educations and they think no body else understands as much as they do. I believe they haven’t got any education; Education is something that makes a way for you to behave better and treat the other people with more respect. Unfortunately, in our culture we meet tons of people like that. Having a PhD in some areas of science does not worth anything as long as you do not know how to behave. Some people never grow. Who can blame them?l

تورم


خوب حتما همه می‌دونید که قیمت حامل‌های انرژی (بنزین و گازوئیل) آب و برق و گاز و تلفن و . . . قرار در ابتدای سال ۸۴ زیاد نشه.-(البته توجه داشته باشید که شهریور این اتفاق میوفته؛ چون انتخابات خرداد ماهه)- دلیل این کار هم به گفته نماینده‌های محترم مجلس جلوگیری از تورم هست.
حالا من نمی‌دونم هنوز عید نشده و تازه ۳هفته هم مونده؛ کرایه‌ تاکسی‌های چهارراه پارک‌وی به دانشگاه شهید بهشتی چرا یک شبه از ۱۵۰ تومن شده ۲۰۰ تومن؟!!
تازه عید هم اگه بشه که قراره هیچ چیز گرون نشه . . .

واقعا ای کاش ما نفت نداشتیم. این حساب ذخیره ارزی که درآمدهای نفتی بالاتر از قیمت نفت بودجه می‌ره توش شده بلای جون این ملت. از هر جا کم میاد می‌رند سر اونجا و ده بریز پول نقد توی کشور.
تازه استفاده از این حساب دقیقا کارکرد استقراض دولت از بانک مرکزی رو تو کشور داره. چون نظام ارزی ما یک نظام مدیریت شده‌است -(یعنی نرخ ارز نسبتا ثابت با تغییراتی که دولت کنترلش می‌کنه و نمیزاره از یه حدی بالاتر یا پایین‌تر بیاد)- دلارهای صندوق ذخیره ارزی نمی‌تونه توی بازار ارز به ریال تبدیل بشه. چون عرضه دلار زیاد می‌شه و قیمتش از حد مجاز میاد پایین‌تر. به همین دلیل بانک مرکزی مجبوره معادل دلارهایی که از حساب ذخیره ارزی برداشته می‌شه اسکناس چاپ کنه و دلارها بره به حساب دارایی خارجی بانک مرکزی. و این یعنی افضایش دوجانبه پایه پولی و تورم بالاتر و بالاتر. تورمی که برگشت ناپذیره و با یه تکون سه پله بالاتر می‌ره. . . .

مگه تا چند سال دیگه نفت این قدر گرون خواهد بود؟ مگه حساب ذخیره ارزی که حساب سرمایه تک تک این ملته تا کی پر خواهد بود. حسابی که ۱ ریال خرج کردن از اون برای مخارج غیر سرمایه‌ای خیانت به تک تک ماست. اون روزی که نفت بشه ۷ دلار . . .

تورم با ثابت نگه داشتن قیمتها هیچ وقت مهار نمی‌شه. تورم وقتی مهار می‌شه که بازده کار بالا بره. .قتی که افزایش سطح قیمت‌ها و دستمزدها به نسبت افزایش بهره‌وری نیروی کار باشه. وقتی که چرخی توی این مملکت درست بچرخه. وقتی که . . .

پ.ن: تحلیل‌هایی که نوشتم واضحه که مال خودم نیست. ولی تو همین دو سالی که اقتصاد می‌خونم از دکترهای تراز اول اقتصاد این کشور سر کلاس خرد و کلان و بخش عمومی و . . . یاد گرفتم.
فقط نمی‌فهمم وقتی من جوجه این چیزا رو می‌فهمم. چه طور از ما بهترون نمی‌فهمند؟ اگه توجیهی دارند لااقل بیاند برای ما دانشجوهای اقتصاد توضیح بدند که فکر نکنیم عجب درس چرتی داریم می‌خونیم ما! یعنی نیم مثقال حرفهای این همه دانشمند اقتصادی ارزش نداره و همه‌اش کشکه!

آوای من

رهاتر از رهایی - حصار بی حصارم

 

1-     مثلا پژوهش / کلرات آمونیوم / اینو که بچه ها هم تو خیابون برا چهارشنبه سوری میسازن / بی احتیاطی / ول کردن یک بسته بدون محافظ وسط حیاط / یک نفر رد میشه / لگد / انفجار / صدای مهیب / آسیب دیدن پای اون شخص / مختصر / شایعه قطع شدن انگشت ! / تماس با اورزانس / الحمدلله آسیب شدید نبوده / این دفه اینجور / کی ما میخوایم بفهمیم؟

2-     بنویسید ، توضیح دهید ، کتبا اعلام کنید ، مراتب را فلان کنید ، بعمل آید ، اقدام مقتضی ، به استحضار میرسد... حالت تهوع

3-     به موجودیت یک نفر حمله نکنید، در سازمانتان به کسی اشکال نگیرید، اگر میگیرید توجه کنید که اصل بودن یک نفر با این اشکال گیری زیر سوال نره که تا پای جان می ایسته و دهان شما را اذیت خواهد کرد!
در این رابطه مولانا (!) عبید زاکانی در رساله صد پند(!) گفته : تا توانید سخن حق مگویید تا بر دلها گران مشوید و مردم بی سبب از شما نرنجند. (البته آثار مولانا عبید در محدوده تخصص محسن است ! حتما این اساعه ادب منو میبخشه که پا در کفش او کردم !!)

4-     دنیای وبلاگ و دنیای واقعی برام دوتا شده. دوستان در مورد رژیم غذایی در وبلاگ نظر گذاشتن، در طول روز صد دفه می بینمشون ولی یادم میره بپرسم. انگار مطلب توی نت، فقط باید توی نت پرسیده بشه...

5-     بخند، وقتی می خندی انگار تمام گلهای عالم شکفته میشوند.

 

منصور

چند مطلب

  

1- خبری دیدم در مورد آندره آغاسی تنیسور امریکایی – البته از پدری ایرانی - که میتونین اینجا اصل خبر رو ببینید. خلاصه اینکه ظاهرا قراره بیاد ایران. این آدم بارها و بارها هویت ایرانی خودش رو انکار کرده. یک بار به خبرنگاری که از او در مورد ایران سوال کرده بود ، گفته: نمی خوام اسم اون کشور رو جلو من بیارید ، من ارتباطی به اونجا ندارم. بارها با تماشاگران ایرانی در کشورهای مختلف ( مثلا در مسابقات ویمبلدون) که برای تشویقش رفته بودند برخوردی توهین آمیز داشته. حالا که از دوران قهرمانی فاصله گرفته ، فیلش هوای دیدن بابای 68 سالش رو کرده و میخواد بیاد که کشور ایران رو هم برای اولین بار ببینه.

فکر کنم اگه بیاد ایران ، مطبوعات حلوا حلواش کنن و مصاحبه و برنامه تنیس نمایشی تو مجموعه ورزشی انقلاب و امثال آن. ولی من زورم فقط تو این وبلاگ میرسه و صدام رو از اینجا می تونم به گوش جهانیان برسونم ! پیشنهادم اینه که ایرانی ها به عوض این همه بی توجهی و توهین های او ، اصلا نباید تحویلش بگیرن، بیاد ببینه بره. شما چی میگین؟

 

2- قبل از بازی استقلال – پرسپولیس بازیکن ها ایستاده بودند و سوره زلزال قرائت شد. چند نکته نظرم رو جلب کرد:

اول اینکه تقریبا تماشاگران ساکت بودند. یعنی به نسبت آن جمع پرشور اونهم قبل از شروع مسابقه. که این نشانه خوبی است.

دوم اینکه قاری از این قاری های مجلس ختمی بود ! و به فن قرائت چندان تسلط نداشت.

سوم اینکه وقتی رسید به آیه " فمن یعمل مثقال ..." سوت و تشویق عده ای از تماشاگران بلند شد. یعنی می دانستند این تقریبا آیه آخر است! و این هم جای خوشوقتی داره که این قشر از جامعه ما اینقدر قرآن به گوششون خورده که بدونن این آیه آخرای سوره است.

 

3- شب رفته بودیم منزل پسر عمه م. که قبلا در وبلاگ در مناقب و کراماتش سخنها رانده ام و ماجراها تعریف کرده ام. چون وزنش بالاست ، به موسسه فردی موسوم به دکتر کرمانی مراجعه کرده بود و با آب و تاب ازش تعریف میکرد. میگفت از روشش تبعیت کرده و موثر بوده. می گفت 10 کیلو کم کرده ! گفتم آدم 140 کیلویی همون دو تا ناهار نخوره میشه ده کیلو دیگه ! هنر نکردی که! علی ایحال در مورد روش این آقای دکتر و اینکه خیلی معروف است حرفها زده شد.  حال سوال من این است که از خوانندگان عزیز کسی در مورد دکتر کرمانی چیزی میدونه؟ میشناسه؟ رفته مطبش تا حالا؟ درسته؟ قابل اعتماده؟ خلاصه اینکه اگر در این زمینه اطلاعات دارید بگید.

دیگر اینکه با فرمولهای متعدد خودم رو سنجیدم دیدم که بعله ! ما هم اضافه وزن داریم ! و مقدارشم بر حسب پوند دو رقمیه ! میخواستم از خوانندگان اگر کسی میتونه راهنمایی کنه که چه جوری میتونم از شر این کیلوهای اضافی خلاص بشم. رژیم میدید؟ ورزش توصیه میشود؟ حرص بخورم؟! غصه بخورم؟! که میگن این آخری اتفاقا چاق میکنه !!

 

4- ترا نادیدن ما غم نباشد      که در خیلت به از ما کم نباشد

 

منصور