-
نگریستن
شنبه 11 مرداد 1382 02:24
تمام مردم جهان چیزی دارند که به خاطر آن سزاوار ستایش باشند. ستایشها نشانگر ادراک هستند. در خلوت خویش انسانهایی عالی هستیم، و هیچ کس از دیگری بهتر نیست؛ نگریستن به عظمت همسایه ات را بیاموز, وعظمت خودت را نیز بنگر. از کتاب نامه های عاشقانه جبران خلیل جبران یاسر
-
چگونه در کمتر از سه سوت بچه معروف شویم؟
جمعه 10 مرداد 1382 17:20
۱- سلام. ۲- شبی گلهای شادی را زچشمان تومن چیدم بهارت عشق می بارید و من هم اشک باریدم به برق شوق در چشمت همین یک جمله را خواندم که «منهم دوستت دارم»- نگفتی... من که فهمیدم... ... این رو توی وبلاگ فرهنگستان خوندم. خیلی حال کردم. گفتم شما هم نخونده از دنیا نرین. کاملش رو هم برین همونجا بخونین ( بابا کپی رایت ) ۳- اینکه...
-
سلام....
سهشنبه 7 مرداد 1382 23:18
چند وقت بدلایل مختلف نتوسته بودم تو وبلاگ مطلب بدم البته دوستان بودند و من هم از نوشته هاشون استفاده می کردم. آقای رئیس هم که رفته مسافرت و کاملا نبودش احساس می شه. امیدوارم که هر چه سریعتر در خد متشون باشیم و از نوشته های خوبشون استفاده کنیم. اینروزها همونجوری که خودتون می دونید گروههای یاهو خیلی زیاد شده و همه...
-
IN GOD WE TRUST؟؟؟
سهشنبه 7 مرداد 1382 15:13
سلام. ببخشید که نوشته قبلی ناقص موند. یه چیز کوچولو بگم، بعدشم ادامه اون سمی ناهار... چند روز پیش رفته بودیم بانک یه مقدار دلار بخریم. آقاهه پول و گرفت و 50 تا اسکناس 100 دلاری رو با احتیاط گذاشت روی پیشخون. دلارا رو برداشتم که بشمرم ...1-2-3-... یه دفعه یه چیزی توجهم رو جلب کرد... تا حالا شونصد بار توی جاهای مختلف،...
-
Again, free like a bird
دوشنبه 6 مرداد 1382 02:33
Hey again. I was out for a job for a week and I couldn’t write here. Actually, I was out for a work trip ( Safar ). I really love to work hard. Actually, in these kinds of countries, western countries, everybody in all ages has to work to get money for his/her expenses ( Makhaarej ). What’s my job? Well, you can call...
-
یک هفته میرم مسافرت
شنبه 4 مرداد 1382 22:53
بلاگ اسکای اومد با سلام و صلوات سیستم آرشیو و نظرخواهی تا دوهفته دیگر(لااقل) فعال نیست. و این یعنی کشک! شانس نداریم که! در هفته ای که امیر نیست و یاسر هم کاراش زیاده ٬ بلاگ اسکای تعطیل میشه تا اصلا معلوم نشه اینا نیستن! حالا صاف روزی که من میخوام برم مسافرت دوباره راه میفته تا نبودن من قشنگ به چشم بیاد! اعصابم خورد شد...
-
پس مردم از کجا بفهمن ما ایرانی ایم؟
شنبه 4 مرداد 1382 16:52
سلام به همه دوستان. رضا هستم. 1- این چند مدت نتونستم بنویسم، هوار تا شرمنده... مخصوصا شرمنده همکاران عزیز و علی الخصوص، استادنا الاعظم ترنج بزرگوار که هر بار در مردسه ( مدرسه ) چشممان به جمال مبارکشان روشن می گردد ، این عرق شرم و خجلت است که بر جبین این حقیر جاری می گردد ... ( بسه دیگه، خودم از چاپلوسی مردم می نالم،...
-
برای چی می خوام دیگه ننویسم(۱)
سهشنبه 31 تیر 1382 13:35
در هفته ای که هستیم٬ اعضا رفتن مرخصی... من هم هفته بعد نیستم- تابستونه و مسافرت و این حرفا. احساس می کنم تموم شدم - چی دیگه دارم برای نوشتن تو وبلاگ که در خور طبع مشکل پسند خواننده ها و دوستان فرهیخته باشه؟ از اول می دونستم که تنهایی نمیشه - تیم تشکیل دادم ولی خوب همه یه جورایی گرفتارن . زندگی خارج از کشور سختی های...
-
Can we change the destiny? I don't think so
یکشنبه 29 تیر 1382 23:34
Can we change the destiny ( Ghesmat )? I guess not. I had a very important program for my summer and I did whatever I could for that. I wanted to make that program and I put my energy and efforts to make it. Unfortunately ( Motoassefane ), I was not successful. Sometimes, I think with myself that what destiny is....
-
عضو جدید!
یکشنبه 29 تیر 1382 00:48
اعضای عزیز ما که سر نوبتشون مطلب نمیدن٬ من باید تند تند مطلب پابلیش کنم! عرض کنم که عضو شدن در تیم وبلاگ نویسی ترنج الکی نیست که ! کلی اگر و اما داره - شرط و شروط داره - موافقت اعضا رو میخواد - امیر باید check کنه . یاسر به عنوان نایب رئیس(!) باید باهاش interview داشته باشه ! و خیلی چیزای دیگه... اگه یادتون باشه ٬...
-
بحث جدید
جمعه 27 تیر 1382 23:34
۴ تا مطلب نوشتم با عنوان (برای چی وبلاگ می نویسم) حالا میخواهم یه بحث جدید رو مطرح کنم با عنوان ( برای چی می خوام دیگه ننویسم) دوستان در ملاقات وبلاگی تشویق میکردند و میگفتن ادامه بده ولی... چو فردا نامه خوانان نامه خوانند... منصور
-
آیا ادب مرد به ز دولت اوست؟!!!
جمعه 27 تیر 1382 00:35
blogspot راه نمیده...persianblog هم همینطور. ایول بلاگ اسکای خودمون!!! صبح رفتم یه سر تا کارگاه و برگشتم. کارا روبراه بود الحمد لله. بعدش رفتم مدرسه م... . این بچه های نسل سوم چی شدن!!! اصلا ادب و احترام و اینجور حرفا براشون ارزش محسوب نمیشه. دیگه این مصرع که تمرین سرمشق خوشنویسی بود منسوخ شده : ادب مرد به ز دولت...
-
Strange Feeling
پنجشنبه 26 تیر 1382 07:28
Hello…., hello…, hello… Is anybody in there? Just nod ( Sar Tekoon Bede ) if you can hear me. Is anybody at home? Come on ( Zood Bash ), come on , come on, Now. Can I ease ( Aroom Konam ) your pain? Relax…, relax…, relax…. I need some information first. Relax….relax…relax… Am I right? Oh God, am I doing well? Silence...
-
برمی گردم
چهارشنبه 25 تیر 1382 14:46
رفتیم امتحان بدیم - برگشتیم دیدیم کامپیوترمون پکیده ! دقیقا به همین لفظی که نوشتم! از پشتش دود بلند شده و... تا درست بشه٬ کم خدمت میرسیم. اعضاء گرامی خلا را پرکنند! و دیگه اینکه : تو این چند روز که من نبودم کانتر اصلا تکون نخورده ...چرا؟ منصور
-
ای دوست
سهشنبه 24 تیر 1382 21:40
از کتاب باید عاشق شد و رفت گزیده شعرهای م. آزاد ( محمود مشرف آزاد تهرانی ) من از آسمان سخت نومیدم ای دوست نومید نومید! میدانی؟ اینجا نباریده دیریست باران نتابیده خورشید. نروییده دیگر نهالی زمین پوک و خالیست نه از بوتهی خشک خاری پناهی نه بر کشتزاری گواه از شیاری (من از آسمان سخت نومیدم، آری!) بر این دشت خاموش در یاد...
-
ُThis is me
دوشنبه 23 تیر 1382 01:30
I guess I have introduced myself at the very beginning of this Weblog, but I was asked to introduce myself again. My name is Amir and I am in the first year of Computer Engineering at University of Toronto . Maybe, in the near future, I change my subject to Mechanical Engineering, but now I am in Computer Engineering....
-
امتحان !
شنبه 21 تیر 1382 22:17
دوشنبه امتحان دارم! میخوام دو شب خر بزنم که نمره م خوب بشه... این دو روز میرم مرخصی وبلاگی . یک عمر دور و تنها، تنها به جرم اینکه او سرسپرده میخواست٬من دل سپرده بودم منصور
-
We are a big family
شنبه 21 تیر 1382 09:26
God Is The Beauty Why we think like this? First, I have to describe something that has been my experience here. I have many Arabic friends, from Kuwait , Lebanon , and Saudi Arabia . You know what? I found them very religious ( Mazhabi ). One day I was discussing about Islam with Mustafa who is from Kuwait and also is...
-
قرارمدار+تنیس
جمعه 20 تیر 1382 09:12
یه کاری رو قرار کردین یکی انجام بده ، انجام نمیده... یه بار یادآوری میکنی، میگه باشه ولی باز انجام نمیده... دوباره بهش میگی ، بازم می گه چشم . سه باره میگی بازم همون داستان. هیچکدوم از دفعات نمیگه "نمی کنم" یا نمیگه "نمی خوام" یا نمی گه اصلا قرارمون از اول بیخود بود و امثال ذلک . هر دفه میگه باشه ولی نمیکنه. منو...
-
نامه ای برای خدا ...
پنجشنبه 19 تیر 1382 17:53
1- سلام ۲-ایام فاطمیه رو تسلیت میگم... لعن الله عمر، ثم ابابکر و عمر، ثم عثمان و عمر، ثم عمر ثم عمر... ۳- هر کجا هست خدایا به سلامت دارش... *** - یه نامه به خدا . اینجوری شروع میشه... سلام خدا... نمیدونم باید به تو هم سلام کنم یا نه؟! ولی خوب سلام اسم خودته: ...اللهمّ أنت السلام و منک السلام و لک السلام و إلیک یعودُ...
-
هر چی فکر کردم عنوانی بنظرم نرسید؟!؟!؟
پنجشنبه 19 تیر 1382 01:07
بعضی ها خواسته بودند که بیشتر با اعضاء تیم آشنا بشند که آقا منصور لطف کردند و چند وقت پیش تا حدودی خودشون را معرفی کردند....و اما خودم: نام:یاسر- ۲۲سن-رشته تحصیلی: مهندسی کامپیوتر(سال آخر)-ساکن لندن-تیم مورد علاق فوتبال: منچستر یونایتد -بهترین دوست : اینترنت(بیشتر از همه هر روز باهاش هستم!!) . ورزش مورد علاقه:شنا....
-
شهرک آزمایش
سهشنبه 17 تیر 1382 14:58
امروز رفتم شهرک آزمایش جهت کارهای مالیات و عدم خلافی و ... حال ندارم توصیف کنم چون فقط باید بد وبیراه بگم ! آدم از یه حدی بگذره سکوت میکنه... ادامه : این روزا مثل اینکه من رو فرمم! یکی از دوستان عزیز(!) امروز آنچنان حالی از من گرفت که تا حالا هیچکس در حق من نکرده بود! فقط بگم که به راحتی و سادگی هرچه تمامتر زد زیر...
-
عجب روزی بود امروز
دوشنبه 16 تیر 1382 23:03
صبح، نمازت قضا میشه / تو ترافیک گیر میکنی به کلاس دیر میرسی / به یک سوال استاد جواب اشتباه میدی حالت گرفته میشه / میای بری تو راه بنزین تموم میکنی / با هزار بدبختی مشکل رو حل میکنی میفهمی ساعت 3 یه قرار داشتی که یادت رفته بوده / می ری مدرسه م... یه نفر اشتباها از دستت دلخور میشه قهر میکنه میره خونه / میری یه چرت...
-
توبه نامه...
یکشنبه 15 تیر 1382 15:32
من دو تا شعر از گلسرخی گذاشتم تو وبلاگ متهم به کمونیست وحمایت از حزب توده و ....شدم!! خوب طوری نیست ..تازه کلی معروف شدم!! البته منظورم اصلا این چیزا نبود وفقط از ادبیاتش خوشم امده بود.... همینجا هم از ملت غیور و شهید پرور عذر خواهی می کنم و از خداوند طلب بخشش و آمرزش می کنم.!! مبینم که امیر هم حسابی موتورش روشن...
-
Rap Music (Part 2) 50 Cent
یکشنبه 15 تیر 1382 05:22
Now, let’s talk about Rap music again. It is about a few months that a new rapper, “50 Cent” has come to the top of the rap music. 50 cents means a very little amount of money, but he chose “ 50 Cent ” as his nick name. His real name is Curtis Jackson. He was born in Jamaica Queen’s, New York City . Jamaica Queen’s is...
-
توسل به دروغ توسط راهنمایی ورانندگی!!!
شنبه 14 تیر 1382 21:57
دیروز رفتیم نمایشگاه. از سر میدون فرهنگ (سعادت آباد) هر ۲۰۰ متر یه ماشین پلیس راهنمایی ایستاده بود و میگفت : آقا نرید٬ جلو راه بسته است٬ خیابونا قفله ٬ می خواهید جلوتر دور بزنید خوب اینجا دور بزنید و ... من گوش نکردم و رفتم چون دیروزشم نتونسته بودم برم و خیلی حال گیری بود. رفتم و تا خود نمایشگاه ( میدون دانشگاه) اصلا...
-
TOEFL test
شنبه 14 تیر 1382 09:03
TOEFL test, for a while I had an allergy to this name. Now, I want to write about this important test that is a key test for continuing education in North America and England and many other countries. TOEFL stands for “Test of English as a Foreign Language” I just can tell you that for getting a good mark on that you...
-
Surgery to separate conjoined adult twins
جمعه 13 تیر 1382 09:52
In the name of the creator of the world SINGAPORE (Reuters) -- A high-risk, unprecedented ( Bi Naziir ) operation to separate ( Joda sazi ) Iranian twin sisters joined at the head will begin in Singapore on Sunday . Law graduates ( Hoghoogh daan ) Laleh and Ladan Bijani, 29, have undergone tests since f rom )...
-
لاله و لادن
جمعه 13 تیر 1382 01:17
فردا قراره که در کشور سنگاپور تیم پزشکان بین المللی(اکثرا امریکایی) عمل منحصر بفرد و بسیار مشکل و خطرناک جدا سازی لاله و لادن بیژنی رو شروع کنن. برای موفق بودن عمل جراحی و سلامت موندن هر دوتاشون دعا کنید... تا تقدیر خداوند چی باشه. منصور
-
نمایشگاه نرفته + خودکشی
جمعه 13 تیر 1382 01:01
۰- اومدیم بریم نمایشگاه٬ ترافیک وحشتناک! می فهمین وحشتناک یعنی چی؟ از وسطای نیایش گیر کردیم تا بالای سعادت آباد (۲ ساعت تموم ) بعد کلافه شدیم و برگشتیم. اینم شد نمایشگاه ما ! البته خیلی ماشین دیدیم و نسبتا هم خوش گذشت چون کلی توی ترافیک گفتیم و خندیدیم تا روحیمون از دست نره!!! ۱- ای ... به سر برنامه ریزان مسائل خودرو...