-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 23 تیر 1383 20:37
و عنده مفاتح الغیب لایعلمها الّا هو و یعلم ما فی البرّ و البحر و ما تسقط من ورقةٍ الّا یعلمها و لا حبة فی ظلمت الارض و لا رطبٍ و لا یابسٍ الّا فی کتبٍ مبین .انعام-۵۹ کلیدهای غیب؛ تنها نزد اوست؛ و جز او؛ کسی آنها را نمیداند. او آنچه در خشکی و دریا است میداند؛ هیچ برگی (ازدرختی) نمیافتد؛ مگر اینکه از آن آگاه است؛ و...
-
ملاقات در شبی استخری!
دوشنبه 22 تیر 1383 23:27
1- هوا قاراشمیشه! تیرماه تهران و این هوا ؟! بد روزگاری شده ننه ! هر چیزی زمان خودش روداره. باران الآن همون قدر بده که گرمای وسط زمستان. بیچاره کشاورزها. یک سال چشمشون به آسمونه تو این سالهای خشک ، اونوقت یه سرما یا بارون یا تگرگ بی موقع همه محصولاتشون رو از بین می بره . خیره ان شاءالله. 2- چند وقت پیش یک خبر ناخوشایند...
-
LES MISE'RABLE
شنبه 20 تیر 1383 21:55
1- تو که بارونو ندیدی ، گل ابرارو نچیدی ، گله از خیسی جاده های غربت میکنی... 2- شب جمعه با خانواده رفتیم سینما فیلم معادله . بدک نبود. کلی خندیدیم. صرفنظر از داستان و مضمون فیلم،دو نکته جالب رو به تصویر کشیده بود. یکی اینکه اگر در روز روشن در جایی پر رفت و آمد مثل جلو دانشگاه شریف ، دو نفر پیاده شن و یک نفر رو دستبند...
-
فقط یک بیت!
پنجشنبه 18 تیر 1383 21:51
عشق بی حاصل من قصه بی پایان بود من ندانم که چرا قصه مکرر کردم منصور
-
شماره ها
پنجشنبه 18 تیر 1383 19:57
با سلام تمام شماره ها آرزوی انگشت تو را دارند تو این را نمی دانی هر گاه شماره ای می گیری شماره های دیگر از غصه می میرند تکه شعری از رحمت حقی پور بود که امروز به طور تصادفی در روزنامه خواندم تا شعرهای دیگرش چه باشد. یادش به خیر در جوانتر بودن شعرهای عاشقانه زیاد می خواندم خصوص سعدی که بی نظیر است و مالک ششدانگ در این...
-
دل بسته ام به یاری ٬شوخی ٬گشی ٬نگاری
پنجشنبه 18 تیر 1383 00:31
1- دل بستن را نمی خواهم به خاطر مرارتی که موقع دل کندن وجود داره. خوشا آدمی که دل نبنده . 2- امروز رفتم دیدن یکی از دوستان قدیم. به همراه امیرحسین . این دوست ما تحصیل کرده امریکاست. از معدود آدمهایی است که میگه اینجا زندگی راحت تر از امریکاست. البته منظورش مقایسه زندگی برای یک ایرانی داخل امریکا با زندگی او داخل...
-
افزایش امنیت کامپیوتر
چهارشنبه 17 تیر 1383 22:56
سلام امروز یه چیز جالب خوندم؛ بد نیست شما هم بدونید.(اگر windows XP استفاده میکنید البته) یه مقاله منتشر شده بود درباره اینکه چه کارهایی میشه کرد که Trojan Horse کمتر به کامپیوتر آسیب بزنه. نکته جالبی که اشاره شده بود این بود که اگر administrator هستید؛ سعی کنید یه account دیگه بوجود بیارید برای وصل شدن یه اینرنت؛ به...
-
نیکی و بدی
چهارشنبه 17 تیر 1383 03:50
یک مطلب جالب از پائولو کوئیلو خواندم که خیلی به دلم نشست و گفتم که بد نباشه اون را اینجا به عینه نقل کنم: لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو "شام آخر" دچار مشکل بزرگی شد: می بایست "نیکی" را به شکل عیسی" و "بدی" را به شکل "یهودا" یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند، تصویر می کرد.کار را نیمه تمام...
-
باران تابستانی!!
سهشنبه 16 تیر 1383 23:12
دیشب باد و طوفان عجیبی میومد. توی تیر ماه داغ تهران که صبحش از گرما همه هلاکند؛ شب داشت مثل پاییز رگبار بارون میزد و طوفان میومد!! اصلا نمیتونستم بخوابم. هم یه مقداری خودم فکرم مشغول بود و خیلی آرامش نداشتم و هم اینکه همهاش فکر میکردم که این باد و طوفان پیشدرآمد زلزله معهود تهرانه!! توهم پیدا کرده بودم و همهاش...
-
کوه خوب!
سهشنبه 16 تیر 1383 01:28
۱- فاصله افتاده بین پست قبلی و این پست. عذر می خوام. ۲- تو این قسمت یه چیزی نوشته بودم در بازبینی پشیمون شدم پاک کردم! ۳- برای اینکه ملت بفهمن من هم یه چیزایی حالیمه(!) این مطلب رو می نویسم: دریا خروش را با موج تعریف می کند جنگل خودش را با درخت آسمان خودش را با ستاره ها و من خودم را با تو تعریف می کنم. «آنتوان دو سن...
-
طبیب ٬ حبیب
شنبه 13 تیر 1383 23:36
چو به گشتی طبیب از خود میازار چراغ از بهر تاریکی نگه دار سعدی طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک چو درد در تو نبیند که را دوا بکند حافظ سعدی و حافظ و شاعرای همتراز این دو - اگر داشته باشیم!! مولوی را جدا باید بحث کرد - چه خوب گفته اند و طبیبان دروغین و راستین را خوب نشان داده اند. یکی از بستگان پسر سه ساله تبدارش را...
-
چهار سال زندگی
شنبه 13 تیر 1383 22:52
سلام چند وقت پیش یه بابایی اومد دانشگاه از یه شرکتی که هر سال به عنوان جایزه به فقط یک نفر بورسیه می ده. بورسیه که چه عرض کنم چهار سال زندگی؛ شاید کمتر چنین بورسیه هایی بدند. تمام پول تحصیل و خوابگاه را مثل همه بورسیه ها پرداخت میشه؛ به علاوه هر ماه حدود ۲۵۰۰۰۰ تومان پول تو جیبی به بورسیه شونده میدند که نیازی به کار...
-
جک یخ
جمعه 12 تیر 1383 23:47
سلام امروز برا رکورد داشتم چند تا جوک تو اینترنت می خوندم اشکم در اومد بسکی بیمزه بودند. نمی دونم کی میره دنبال جک تو اینترنت اما امروز که امتحانی رفتم یه جوری احساس احمق(تر)ی بهم دست داد. دیروز یه یارویی رو دیدم تو دانشگاه که سال دومی بود اما ۷۰٪ درس هاش را افتاده بود و داشت دوباره می خوند. اول اومدم ازش یه سوال...
-
و خدای المپ نخواست که چک پیروز شود...
جمعه 12 تیر 1383 13:38
تیتر عوض شد و برای قسمت فوتبال تکمله ای آمده است. ۱- شهادت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها را به تمامی دوستان تسلیت می گویم. ۲- در یکی از سایتها ٬ خبری خوندم از قول معاونت بنیاد جانبازان مبنی بر اینکه الآن در ایران صدهزار نفر داریم که آثار مجروحیت شیمیایی به همراه دارند . حالا یا جانباز شیمیایی هستند که هر از چندی می...
-
شب شهادت
پنجشنبه 11 تیر 1383 20:04
گویا قرار است در مفاهیم دینی نیز چرت و پرت گویی نهادینه شود و هر روز عبارت و جمله ای تازه گفته شود که دیگران نگفته اند. دیشب سیما تبلیغ یک مجلس عزاداری می کرد که آن نهاد می گفت به مناسبت شهادت مادر عاشورا و... عرض من در همین مادر عاشورا می باشد که یعنی چه؟می شود با ماست مالی کردن توجیه کرد اما توجیهات دیمی و الکی. خوب...
-
بازگشت دوباره
پنجشنبه 11 تیر 1383 04:08
الان چند روزه که برگشتم ولی یا وقت نمی کنم یا یک مشکلی پیش می آد و خلاصه نمی شه که مطلب بدم. سفر زاپن برای من خیلی جالب و پر مخاطره بود. بخصوص اینکه من ۱۰ سال پیش حدود ۷ سال اونجا زندگی می کردم و بطور کامل با آداب و رسوم آنها آشنا هستم. فرصت خوبی بود تا بتونم زبان زاپنیم را که در حال انقراض بود را احیا کنم. فکر می کنم...
-
Toi , et toi
چهارشنبه 10 تیر 1383 21:56
۱- بعضی ها خیلی نامردن! همین! حیف که کسی را که منظورم اونه ٬ احتمالا اینجارو نمی خونه! ۲- دیوانه می شم وقتی ببینم یکی منو احمق فرض کرده! خوب آقای رئیس! بگو این باید اینجوری بشه چون من می گم! ما که حرفی نداریم ( یعنی دیگه نمونده!) ولی نیا یکسری دلایل قضا قورتکی مزخرف که مرغ پخته بشنوه خندش می گیره بهم بباف که استدلال...
-
Work, what a beautiful gift
سهشنبه 9 تیر 1383 20:11
On school time, we are busy and studying 24/7 in libraries, coffee shops and McDonalds. Now, it is supposed to be summer time and we are supposed to have fun. But, let me describe the summer of students and most of the people who are living here and in the other Western countries. “School is expensive” and you do not...
-
مردان کوچک
سهشنبه 9 تیر 1383 17:33
همه ما اکثرا وقتی توی یه راهبندون یا پشت چراغ قرمز وایستادیم؛ کسایی رو دیدیم که ا چند تا دسته گل توی دستهاشون بین ماشینها راه میرند و گل میفروشند. قیمت گلهاشون هم معمولا مناسبتر از بیرونه. خوب این هم برای خودش یه کاریه دیگه!! بازم به جنم اونها که به جای علافی توی پارک و خیابون یه فعالیت اقتصادی و هنری انجام...
-
عضو جدید
دوشنبه 8 تیر 1383 23:52
یه عضو جدید جذب وبلاگ شد! اولین مطلبش رو که داد معرفی اش رو کنار وبلاگ اضافه میکنم. منصور
-
مزاحم
دوشنبه 8 تیر 1383 23:32
گوشی را برداشتم و گفتم: بفرمایید. آقایی با لحن عصبانی گفت: شما بودید که کاری داشتید؟ گفتم بنده؟ گفت: شماره ی شما دوبار روی دستگاه ما افتاده است ما فروشنده وسایل ورزشی هستیم. گفتم نمی دانم بگذارید از رفقا بپرسم و پرسیدم کسی زنگ نزده بود و خداحافظی کردم. این هم داستانی شده است. حالا بیا و ثابت کن تو نبوده ای یا اصلا از...
-
استقلال
یکشنبه 7 تیر 1383 23:55
سلام فقط می خواستم یه خسته نباشید بگم به منصوریان. اما شنیدم بازی قشنگی بود. تجربه نشون میده هر چی کمتر بنویسی خوانندهات بیشترند. یا علی صادق
-
کشکول
یکشنبه 7 تیر 1383 07:37
۱- تجربه استادیوم خوب بود. برای من که ندیده بودم تاحال. یکی از شاگردانم رو هم دیدم و یقه اش کردم ! گفتم اومدی استادیوم چی کار ! ۲- آنقدر که انتظار میرفت فحش نشنیدم . بعد کاشف به عمل اومد که تو بازی ملی فحش ها خیلی کمتر از بازی های باشگاهی است! ۳- جشن قهرمانی ایران خیلی قشنگ برگزار شد. عین خارج! اصلا انتظارش نمیرفت....
-
چاه
جمعه 5 تیر 1383 22:46
با سلام هفته ای که گذشت هفته شلوغی بود و بیشتر شلوغی ها متعلق به خودم نبود.معمولا این چنین است. در همین هفته به مناسبتی به بازخوانی بعضی از شعرهای مشیری پرداختم. وی شعری دارد به نام یوسف که در زیر می خوانید دردی اگر داری و همدردی نداری با چاه آن را در میان بگذار با چاه! غم روی غم اندوختن دردی است جانکاه گفتند این را...
-
I feel you
جمعه 5 تیر 1383 17:43
اومدم خونه امیرحسین . هلمز هم هست. می خواهیم بریم استادیوم بازی ایران - سوریه ! تورو خدا نخندین به ما ! بالاخره برای اولین دفه به ما ببینید رفتن استادیوم رو. یه خواننده آلمانی٬ با لهجه ساده٬ یه آهنگ قشنگ خونده به نام leben i feel you. برای من که تا حالا از این کارا نکردم عجیبه ٬ نه؟!!! من که می دونین تو این خط ها...
-
شاید این باشه
پنجشنبه 4 تیر 1383 01:16
سلام به همه امروز می خوام چند تا مطلب بنویسم که شاید شبیه شکایت باشه؛ شاید خبر و شاید هم .... یادم میاد روزهای اولی که اومده بودم اینجا هر روز میلم را چک می کردم؛ هر روز لااقل ۵ تا میل جدید داشتم؛ می خوندم و با یه اشتیاقی جواب میدادم. بعضی وقت ها از اشخاصی میل میگرفتم که وقتی ایران بودم سالی یه بار هم به زور...
-
گریه مون هیچ ٬ خندمون هیچ ٬ باخته و برنده مون هیچ
سهشنبه 2 تیر 1383 23:25
فقط آغوش تو مونده غیر از اون هیچ. خیلی وقته که مطلب پست نکردم. شاید من بیفتم بمیرم ٬ این اعضاء عزیز وبلاگ دکور تشریف دارن؟ مطلب نمی دن که . خیلی این مدت گرفتار بودم . می اومدم خونه دور از جون مثل جنازه می افتادم و حتی فوتبالها رو هم ندیدم! ولی امشب یه مقدار انرژی مونده . می خوام امشب یه مطلبی بنویسم ، متفاوت. همون...
-
ترا نگاه می کنم که دیدنی ترین تویی
جمعه 29 خرداد 1383 21:36
نباید عادت کنی... نباید محبت کنی.... سعدی اندازه نگهدار که اندازه نکوست..... دل نبندی...... به یکی محبت بورزی و انتظار محبت داشته باشی . اگر نکنه چی....... پس٬ نکن٬ نخواه........ ماقصه سکندر و دارا نخوانده ایم از ما بجز حکایت مهر و وفا مپرس یعنی کشک......... منصور
-
وای
پنجشنبه 28 خرداد 1383 01:14
دو ساعت نوشتم زدم publish همش پر شد. ساعت ۱۱ شب دیگه چشام داره میاد تو دهنم. ان شا الله دفه بعد صادق
-
امشب معلم بازیم گل کرده !!!
چهارشنبه 27 خرداد 1383 23:37
نمی دونم این خانواده ها چی به بچه هاشون یاد میدن! حالا شاید به پست ما اینجوریاش خوردن! امروز دو تا از دانش آموزانم اومدن برای یه کار به من کمک کنن. یه نفر دیگه هم اومد که اصلا وجودش لازم نبود ولی برای اینکه نخوره تو ذوقش و ناراحت نشه یه کاری دادم بهش که مشغول بشه. یک ساعت که کار کردن گفتم برید یه هوایی بخورین و...