-
امشب هم ببین که دست من عطر تو رو کم میاره
دوشنبه 26 مرداد 1383 01:50
ریختم بهم...حسابی خسته ام ٬درب و داغونم ( جمله ای که در فیلم Green Mile جان کافی به تام هنکس گفت) امروز حدودا چهارده بار موقع رانندگی مسیر رو اشتباه رفتم. جالب ترینش اینکه: از جایی راه افتادم که برم خونه خواهرم ٬ رسیدم دم خونه خودمون تازه یادم افتاد که اینجا نباید می اومدم! توی مشهد یک اتفاقی برات می افته . بعد یک...
-
امشب ببین که دست من عطر تو رو کم میاره
یکشنبه 25 مرداد 1383 00:18
امشب ببین که دست من عطر تو رو کم میاره امشب همین ترانه هم نفس نفس دوست داره به خاطر سختی و دلتنگی هایی که در پایان هست ٬ نمی خواهم هیچوقت شروع کنم. من از پایان می ترسیدم و آغاز کردم... مسافرت مشهد امروز تمام شد ٬ بعد از هشت روز . و لحظه وداع سخت بود ٬ خیلی سخت. لاجعله الله آخر تسلیمی علیک... توی ایستگاه راه آهن تهران...
-
با پوزش از همه ترکا
شنبه 24 مرداد 1383 14:32
از ترکه می پرسند سزارین را تعریف کن. میگه بچه به شرط چاقو. از ترکه می پرسن اسمت چیه میگه اسمم صحبته تو خونه بهم میگن زر نزن. ترکه زنگ میزنه زنش اپراتور میگه: مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد. میگه مشترک را ولش کن خودت چه طوری؟ ترکه پیتزا می خوره معدش تعجب میکنه. دیگه بسه من زندگیم را دوست دارم. صادق
-
کماکان هر کی خوابه خوش به حالش...
پنجشنبه 22 مرداد 1383 21:12
یه کوه مطلب دارم از زیارت ٬ حال و هوای حرم ٬ از اردو ٬ از دانش آموز و معلم ٬ از دوستی ها ٬ از صمیمیت ها٬ از نامرادی ها و نارفیقی ها ٬ از مملکت ٬ از رئیس ٬ از « مهمان مامان » ٬ مجال نیست. باشد پسر عمو ! تهران ٬ تهران موقع برگشت... نصیر مطلب بده . چرا کرکره رو کشیدی پایین؟ منصور
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 مرداد 1383 10:35
پ.ن. : آقا یه مساله ای. اینجا یه ذره قاطی پاطی شد. من مطلبم رو دقت نکردم کی فرستادم. یه مطلب آوای من اون وسط موندش. لطفا اول پست قبلی :«ایرانی های معتاد» رو بخونید. سلام. 1- تیتر مطلب آوای من رو دیدم یاد یه داستانی افتادم. پدرم تعریف می کردن می گفتن چند سال پیش که خاله و شوهر خاله شون از مکه برگشته بودن، یه یخچال هم...
-
ایرانیهای معتاد!!!
سهشنبه 20 مرداد 1383 10:34
نمیدونم دیروز اخبار رو گوش دادید یا نه؛ طبق اعلام رسمی کشور قرص استامینفون کدئین بالاترین میزان مصرف رو توی سال گذشته در ایران داشته و ایرانیها ۲۵میلیار تومان استامینفون کدئین خریدند!!! به هر حال استامینفون کدئین یه جور مخدر دیگه؛ حالا دوزش کم شده.خیلی باحالیمها!! از دم همهمون معتادیم و سالی هم ۲۵میلیار تومن خرج...
-
مقصود تویی؛ کعبه و بتخانه بهانه
دوشنبه 19 مرداد 1383 12:16
یه جایی روی این کره خاکی هست که هیچ وقت دورش خالی نیست. همیشه خدا یه عدهای هستند که دارند دورش میگردند یا نماز جماعت برپا است. هیچ روز و هیچ ساعتی نیست که کسی نباشه که دورش بگرده. خیلی جالبه ها!! کل خانواده به این نکته اشاره داشتند که هیچ وقت دور کعبه خالی نمیشه. ما همه ساعتی مسجدالحرام بودیم اما هیچ وقت دور کعبه...
-
از مشهد
یکشنبه 18 مرداد 1383 18:29
تبریک میگم ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها را. هنوز نشده برم حرم. نصیر هم که مطلب نداده اصلا. یه وقت دیگر سر فرصت مطلب می دم. الآن فقط خواستم بگم که زنده ام !!! منصور
-
تبریک
شنبه 17 مرداد 1383 11:17
اول اینکه دیروز یه خبری بود که دو تا عنصر جدید به جدول تناوبی اضافه شدند. این دو عنصر که هر دو در روسیه تولید شده اند عمر نسبتا کمی دارند. (تا اونجا که من یادم میاد یکیشون نیم ثانیه عمر می کنه.) راستی دقت دارید که بالاخره سن ما یک سال زیاد شد(بعد از حدود چندین ماه 18 ساله موندن 19 ساله شدم.) عیدتون مبارک. التماس دعا...
-
تبریک
شنبه 17 مرداد 1383 09:57
جبریل بال می گشود و میکال دست افشانی می کرد. اسرافیل در صور شادمانی می نواخت و عزرائیل مرگ را زندگانی می بخشید. آسمان فلک فلک در رقص بود و زمین ... ، آه ای زمین، چه گرانسنگ گوهری را پذیرفتی به میهمانی و چه تفاخری جاودانه خریدی از برای خود به واسطه این میزبانی. آمد، عصاره زیبائی آمد ... خلاصه عشق و وفا وغیرت خداوندی...
-
رفیقان میروند نوبت به نوبت - خدایا نوبتم کی خواهد آمد !!!
جمعه 16 مرداد 1383 01:21
آخرین یادداشت من قبل از مشهد. امشب رفتیم عروسی یکی از دوستان همدوره ای دوران دبیرستان. عروسی کم سر و صدا و جمع و جوری بود. من که طبق معمول شلوغ کردم ولی بقیه ساکت بودن ! کلی خندیدیم . در یک چنین جاهایی کل خاطرات گذشته دان لود میشه . کم نیست که . سابقه ۱۷ سال آشنایی... یکی از دانش آموزای سال آینده مدرسه از فامیلهای...
-
ترا نادیدن ما غم نباشد
چهارشنبه 14 مرداد 1383 22:08
یاسر که اومده تهران - یکشنبه دیدمش - از ظهر تا عصر با هم بودیم. خیلی مطالب خوبی مطرح شد. از ایران . از انگلستان و ژاپن . نقد مقایسه های غیر واقع بینانه و بدون تحلیل کافی در مورد ایران و کشورهای خارجی. ناهار رفتیم آدینه. جای شما خالی . فعلا وقت نشده دوباره ببینمش. آوای من هم از حج برگشت. حجش قبول . ولی فعلا نیست که...
-
تدریس خصوصی و ...
سهشنبه 13 مرداد 1383 11:45
تازه می فهمم معلمای بیچاره ( مثل استاد عزیزمون، آقا منصور ) از دست شاگردای خنگ ( مثل من ها ) چی می کشیدن توی مدرسه. واقعا که خیلی صبر و تحمل می خواد درس دادن به این مدل آدما... میدونی؟ اصل قضیه از اینجا شروع شد که برادر گرامی فرمودند که: "هی رضا! یه تدریس خصوصیه که من مجبور شدم بگیرم و اصلا وقتش رو ندارم. هستی بری درس...
-
آسمونی تو میدونی این بارونه ٬ یا پاییزه ...
شنبه 10 مرداد 1383 20:52
- یه مطلب دیشب نوشتم ٬ آخرش خیلی راضی بودم. کلی حرف و بحث داشت . از اون نوشته هایی که همیشه اتفاق نمی افته. به طور کلی پرید . سیستم من ویروسی بود و من بی اعتنا به این مساله . چوبش رو خوردم. به هیچ وجه نتونستم بازیابیش کنم. - اینقدر از دل و دماغ افتادم که دوباره نه اون مطلب رو نوشتم و نه دست ودلم به نوشتن چیز دیگری...
-
معلم تیز
شنبه 10 مرداد 1383 01:11
اول بگم که این داستان حقیقت داره و جک نیست؛ درباره معلم املای یکی از اقوامه. این بنده خدا هفته ای یه روز به ۳ تا کلاس املا میگه. اما خوب این املاها دقیقا مثل همند. خلاصه معدل کلاسی که املا زنگ اول دارند به طور قابل توجهی پایین تر از معدل دو کلاسه دیگس. طبیعتا دانش آموزا به تکنیک های کپی و اینا تسلط کامل دارند. دفتر از...
-
حریم؟
چهارشنبه 7 مرداد 1383 14:10
دوستی می گفت : «وقتی عاشق میشیم تلاش میکنیم چاردیواری آدما رو بشکنیم بریم تو. یادمون میره، چیزی که عاشقش شدیم همون چهارتا دیوار بوده، نه آدم توش.» و خداییش راست هم میگفت. همین. رضا
-
دلم خواست بشم عاشق ٬ دلم خواست !
سهشنبه 6 مرداد 1383 22:28
۱- یاسر آمد... خوش آمد. خیر مقدم. امروز رسید. نتونستم برم فرودگاه. ۲- حالا با بودن یاسر می تونیم ملاقاتی از نوع وبلاگی ترتیب بدیم. در حال حاضر اعضای وبلاگ هشت نفر هستن. امیر و صادق که فعلا کنگر خوردن و توی کشورهاشون جا خوش کردن و حالا حالاها قصد ایران اومدن ندارن ! با بقیه یعنی ۶ نفر قصد داریم یک گردهمایی تشکیل بدیم ....
-
گله
یکشنبه 4 مرداد 1383 23:55
سلام امروز جایی رفته بودم که جای گله داشت اما این رباعی مولوی جای گله نگذاشت. بر ما رقم خطا پرستی همه هست بد نامی عشق و شور و مستی همه هست ای دوست چو از زمانه مقصود تویی جای گله نیست چون تو هستی همه هست نصیر
-
بازگشت
شنبه 3 مرداد 1383 04:54
سلام فردا عازم دبی هستم و بعد از ۲-۳ روز توقف وارد وطن می شوم. الان طقریبا ۲ ساله که به ایران نرفته ام و مطمئن هستم که خیلی چیزها عوض شده...مسابقه رو هم تو هواپیما هستم و نمی تونم ببینم. یکی از برنامه هام اینه که با دوستان مجازی وبلاگی از نزدیک آشنا بشم. به امید دیدار.... یاسر
-
Orkut
جمعه 2 مرداد 1383 23:59
۱- هیشکی نیست ! نمی دونم این سه روز همه رفتن مسافرت یا چی شدن؟ نه نظری نه ایمیلی ... هیچ خبر نیست. بازار خوابیده ! امروز رفتم استخر اونجا هم خلوت بود. استخر نیل که جمعه ظهر جای سوزن انداختن نبود. گویا کسانی که مسافرت میتونن برن ٬همونایی هستن که استخر هم میرن . سینما هم میرن . فقط یکسری از مردم هستن که می تونن از...
-
و الامر یومئذ لله
پنجشنبه 1 مرداد 1383 00:21
سر کوچه مون حجله گذاشتن. یکی از همکلاسهای دوران دبستانم مرحوم شده. اسمش داود بود. فامیلیش یادم نیست. همسن من بود.... قرائت سوره ضحی - انشراح پخش می شود. عبدالباسط. ما ودعک ربک و ما قلی . وللاخره خیر لک من الاولی ......الم یجدک یتیما فاوی......فاما الیتیم فلا تقهر......واما بنعمه ربک فحدث ....... الم نشرح لک صدرک.........
-
یاس
چهارشنبه 31 تیر 1383 01:09
سلام هر وقت که خبر درگذشت کسی را می شنوم ناخود آگاه یاد این دو بیت می افتم که نقل است که امیر المومنین(ع) در سوک حضرت زهرا(س) فرموده اند لکل اجتماع من خلیلین فرقة و کل الذی دون الفراق قلیل و ان افتقادی فاطما بعد احمد دلیل علی ان لا یدوم خلیل مضمون ترجمه این است که: برای هر اجتماع دوستانه ای فراق و جدایی در پیش است و...
-
عزم آن دارم که امشب مست مست....
دوشنبه 29 تیر 1383 23:46
1- امروز برای انجام کاری یکسر رفتم دانشگاه. پلی تکنیک. زنده شدن خاطرات بسیار شیرین قدیم... یک حالی شدم. دکتر کرامتی رو دیدم، مهندس بهرامی ، آقای واعظ، فهمیدم آقای بابایی بازنشسته شده و رفته ، از درب باز شده به خیابان ولی عصر خارج شدم و خیلی چیزای دیگه. به نظر من بهترین دوران زندگی آدم دوران دانشجوییه . حتی از دوران...
-
صفحه حقیقت
دوشنبه 29 تیر 1383 01:15
گر چه از عمر دل سیری نیست مرگ می آید و تدبیری نیست البته شاعر گفته است که تدبیری نیست ولی چر اهست. انا لله و انا الیه راجعون به قول سپهری ریه های لذت پر اکسیژن مرگ است و ما آنقدر مرگ را دور می دانیم که حتی از حرف زدنش هم بیم داریم. می گوییم زبانت را گاز بگیر یا بگو خدای نکرده و .... دیروز یکی از بستگان جوان و نزدیک ما...
-
گرچه تو باغ بلوریم ٬اما جنس شیشه نیستیم
یکشنبه 28 تیر 1383 00:43
مطلب زیاد دارم- امیدوارم حوصله تون سر نره.. ۱- از وقتی این فیلترینگ مسخره مخابرات اومده، اگر دقت کنید حجم send لااقل 5/1 برابر حجم receive است. در صورتی که معمولا موقع کار سندمون خیلی کمتر از ریسیو است. خدا میدونه چی رو داره از روی سیستم send میکنه و به کجا؟!! ۲- بعضی از کارگردانها شنیدن که تو فیلمهای امروزی ٬ ته فیلم...
-
شهر خورشید
جمعه 26 تیر 1383 22:44
امروز می خوام درباره شهر خورشید( یا شهر گمشده) بنویسم. یکی از قشنگترین جاذبه های توریستی اینجا.حدود 3 ساعت تا شهر فاصله داره. این شهر را وسط بیابان ساخته اند. از دور که نزدیک میشی یه نقطه زرد به چشم میخوره. داخلش که میشی یه دریاییه. من که تا حالا دو تا صبح تا عصر اونجا بودم همش را ندیدم و هنوزم گم میشم توش. همه چی...
-
سلام
جمعه 26 تیر 1383 19:35
بازگشت دوباره رضا را خوش آمد می گم و امیدوارم که موفق باشه. این چند روز داشتم با برادرم خانه را رنگ می کردیم. اینجا این کار بسیار متداوله و همه مخصوصا تابستانها مشغول تعمیر و رنگ زدن خانه هاشون هستند. برای تنوع بد نیست... هم فاله و هم تماشا من اینجا رییس ندارم که در موردش بنویسم... راستی آقایان آبی حسابی حواسشون با شه...
-
بی عنوان
جمعه 26 تیر 1383 13:18
می دونی؟ بعضی وقتا هستش که خدا ایگنور می کندت. اونوقته که کم میاری... همین. رضا.
-
از هر دری سخنی
چهارشنبه 24 تیر 1383 21:44
۱- حال ندارم در مورد رئیس مطلب بنویسم!رئیسها یواش یواش دارن فکر می کنن کشف و شهود هم دارن! از ضمایر انسانها و باطن هم خبر دارند. طرح و نظری که میدن به زور تاییدش رو از زیر دستان میگیرن . و چیزای دیگه... ۲- رضا از اعضای وبلاگ بود که از شروع کار وبلاگ تا حدود مرداد ماه سال قبل با ما همکاری کرد. توی آرشیو میتونین نوشته...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 23 تیر 1383 20:37
و عنده مفاتح الغیب لایعلمها الّا هو و یعلم ما فی البرّ و البحر و ما تسقط من ورقةٍ الّا یعلمها و لا حبة فی ظلمت الارض و لا رطبٍ و لا یابسٍ الّا فی کتبٍ مبین .انعام-۵۹ کلیدهای غیب؛ تنها نزد اوست؛ و جز او؛ کسی آنها را نمیداند. او آنچه در خشکی و دریا است میداند؛ هیچ برگی (ازدرختی) نمیافتد؛ مگر اینکه از آن آگاه است؛ و...