-
اگه دست بزنیم به فرهنگمون زمین زمان میشه
سهشنبه 11 آذر 1382 21:40
سلام به همه از غیبت خیلی خیلی طولانی معذرت می خام. راستش را بخاید امتحانامون تموم شده اما خوب یه خبر از ایران رسید که حالم گرفتس. یکی از اقوام به رحمت خدا پیوستند تو یه تصادف ماشین. اول می خواستم هیچی نگم اما آقای رئیس درباره رانندگی تو آلمان یه اشاره ای کردند و دیدم بد نیست منم چند تا نکته یاد بگیریم. شاید خیلی از ما...
-
لابد
یکشنبه 9 آذر 1382 22:58
اعضای تیم ما که نیستن!!! ببخشید که باید منو تحمل کنین! همه بچه های تیم امتحان دارند ولی نمیدونم نصیر کجاست؟ تا اونجا که من میدونم خیلی وقت پیش امتحاناتشو داده تموم شده...!! امشب چلسی - منچستر رو میدیدم. صرفنظر از نتیجه خوشحال کننده این بازی (!) فکر میکردم اگه بازی این دوتا تیم اسمش فوتباله ٬ لابد بازی پرسپولیس - سایپا...
-
نمی دونم جالبه یا نه؟من خوشم اومد. اگه تکراریه ببخشید...
شنبه 8 آذر 1382 21:39
An Italian, French and Iranian went for a job interview in England Before the interview, they were told that they must compose a sentence in English with three main words: green, pink and yellow The Italian was first: "I wake up in the morning. I see the yellow sun. I see the green grass and I think to myself, I hope...
-
به شب زل زده بودم ...
جمعه 7 آذر 1382 15:22
تحمل کن عزیز دل شکسته تحمل کن به پای شمع خاموش تحمل کن کنار گریه من به یاد دلخوشی های فراموش جهان کوچک من از تو زیباست هنوز از عطر لبخند تو سرمست واسه تکرار اسم ساده توست صدایی از من عاشق اگر هست منو نسپار به فصل رفته عشق نذار کم شم من از آینده تو به من فرصت بده گم شم دوباره توی آغوش بخشاینده تو به من فرصت بده برگردم...
-
عید فطر مبارک
چهارشنبه 5 آذر 1382 12:45
1) ما که نفهمیدیم دیروز عید بود یا امروز عیده ، ولی به هر حال عید همگی مبارک و طاعات و عبادات شما قبول باشه... 2) از همه دوستانی که به صورتهای مختلف – ای میل، آف لاین٬ ، کامنت SMS ، حضوری، تلفنی ، با نامه مکتوب ، از طریق واسطه – به من تبریک تولد ویا تبریک عید گفتن خیلی خیلی تشکر میکنم و امیدوارم بتوانم محبتشون رو...
-
عید مبارک....
سهشنبه 4 آذر 1382 23:25
-
در راستای قوانین جدید
دوشنبه 3 آذر 1382 21:54
به گزارش واحد وسطی خبر ادارهء راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ اعلام کرد « در راستای اجرای دور جدید مقررات عبور و مرور از شهروندان عزیز و گرامی تهرانی تقاضا میگردد هر چه سریعتر نسبت به اتصال کد ملی خود در محلی که کاملا قابل مشاهده و نمایان باشد اقدام نمایند. در غیر این صورت عواقب این کار بر عهدهء خودشان میباشد » این...
-
شعار
یکشنبه 2 آذر 1382 18:32
اول از همه تبریک به پرسپولیسیهای همیشه قهرمان..و مخصوصا ترنج عزیز این قضیه راهپیمایی هم خودش یک داستانیه...سایت امروز یک گزارش از راهپیمایی شهرستان شاهرود داده که جالبه!! برخی شعارهای خود ساخته و جدید در راهپیمایی روز قدس شاهرود که از بلندگوی راهپیمایی سرداده میشد موجب خنده بسیاری از راهپیمایان را فراهم کرد.!!...
-
تولد
یکشنبه 2 آذر 1382 00:01
دوشنبه سوم آذرماه روز تولد منه! یعنی فردا ! میشم سی ساله. هم نمیتونم احساسم رو بیان کنم هم به دلیلی که در یادداشت قبلی نوشتم ٬ نمیتونم اینجا بنویسمش... به هر حال من اهل اینکه بشینم ببینم کی تولد من یادشه که تبریک بگه و اینحرفا نیستم ! از همین جا اعلام میکنم تا هرکس که میخواد تبریک بگه یا اینکه هدیه بده بتونه این کار...
-
مجری محترم
شنبه 1 آذر 1382 18:39
از اول این ماه رمضون با دیدن برنامههای مخصوص این ماه تو تلویزیون مدام از خودم می پرسیدم پس این احمدزاده چی شد؟ چرا ازش هیچ حرفی نیست. نکنه بلایی سرش اومده و ما بی خبریم. تا اینکه چند روز پیش از یکی شنیدم که چون تو یه اختلاس دست داشته گرفتنش یا دیگه اجازهء اجرا بهش نمیدن. سابقهء اینجور چزیا تو مجریای تلویزیون زیاد...
-
رو میکنم به آینه ٬ رو به خودم داد میزنم
جمعه 30 آبان 1382 12:07
۱) بلاگ اسکای یه دستی به سر و روش کشیده و چند تا قابلیت خوب به سرویس هاش اضافه کرده ٬ یک سیستم خیلی کارا برای دسترسی به آرشیو راه انداخته (البته فعلا برای وبلاگ نویسها) که کار مارو خیلی راحت کرده ... امیدوارم سیستم آرشیو برای خوانندگان هم به زودی راه بیفته. به طور کلی بلاگ اسکای رو از پرشین و بلاگ اسپات بهتر یافتم و...
-
جوشن کبیر
چهارشنبه 28 آبان 1382 00:11
یا عماد من لا عماد له ... دیشب کلی مهمون داشتیم برای افطار. یکی از فامیلا اسمم به حروف ابجد رو حساب کرد ( ۳۸۶ ) . بعد از روی یه دفترچه که اسمای الهی موجود در دعای جوشن کبیر توش نوشته شده بود اسم معادل ۳۸۶ رو پیدا کرد که بود (عماد من لا عماد له) و گفت شما باید این اسم رو بگی برای گرفتن حاجات. من هم که سازمانا به این...
-
یاداشت
سهشنبه 27 آبان 1382 03:24
سلام بر همه... نمی دونید روی احسان مطلب دادن چه کیفی داره..برا آدم هزارتا انگیزه و سوژه و ... می آره!!؟!؟ هر چه به پایان ترم نزدیک می شم فشار و حجم کارها زیاد می شه البته من یک جورهایی خوشم میاد..مثل بلدزر باید کار کنی تا از برنامه ها عقب نیفتی...هیجانش خیلی عالیه!! بالاخره سال آخره دیگه باید یک فرقایی داشته باشه!! در...
-
ده هزار
دوشنبه 26 آبان 1382 20:27
- حواستون به اون کانتر سمت راست مونیتور هست؟ الان که من دارم میبینم ده تا از ده هزار رد شده. راستی ده هزارمین نفر کی بوده بهش جایزه بدیم؟ البته از کیسهء خلیفه. - قابل توجه بعضیها که انگلیس داره بدجور خرابکاری میکنه. ۳ تا از دانمارک. منچستر هم که وضعش خرابه. فقط چلسی و آبراهاموویچ. - میگن اون یارو که ترقه انداخته وسط...
-
السلام علیک یا امیرالمومنین
دوشنبه 26 آبان 1382 00:12
لیله القدر خیر من الف شهر... شب قدر از هزار ماه بهتر است. خوب ٬ این هزار ماه حدود ۸۳ تا ماه رمضان دارند و به همین تعداد شب قدر. چه جور میشه؟ یعنی شب قدر از ۸۳ تا شب قدر بهتره که هر کدوم اونها هم از همین تعداد بهترند و... recursive شد نه؟! شما چی می گین؟ منصور
-
اصفهانیت
یکشنبه 25 آبان 1382 13:48
سلام به همه از خصایص اصفهانیها: جواب هیچ سوالی را نمیدهند و در جواب سوال شما آنها هم سوال میپرسند! مثل1 (وقتی میخواهید سوار تاکسی شوید:) : شما: آقا کجا میرید؟ راننده: شوما کوجا میخَین برین؟ شما: دروازه تهران راننده: در بستی؟ (در اینجا اگر بگید نه راننده دیگه جوابتون رو نمیدهد اما اگر بگید بله) : راننده: بیُین...
-
لیله القدر خیر من الف شهر
پنجشنبه 22 آبان 1382 20:38
به لیله القدر نزدیک میشویم... از همه دوستان و عزیزان التماس دعا داریم. تا پایان شبهای احیاء وبلاگ کم کار میشود. سلام هی حتی مطلع الفجر منصور
-
هابیل با بیل قابیل رو کشت یا قابیل با بیل هابیل رو کشت؟!!!!!!
چهارشنبه 21 آبان 1382 00:12
یه سوال دارم و امیدوارم که اهل فن جواب منو بدن... هابیل و قابیل از یه پدر و مادر متولد شدن. قبل اونا کسی نبود که بگیم یکی به ننه بزرگش رفته یکی به جد پدریش. جامعه ای هم وجود نداشت و انسان دیگری نبود که بگیم یکی دوستان خوب پیدا کرد و دیگری دوستان ناباب و محیط ناسالم و... یعنی تمامی شرایط زندگی و ایجاد آنها به تمام معنا...
-
U of T , Part 3
سهشنبه 20 آبان 1382 07:35
I think I have to repeat the same words as yasser has said. I am not publishing anything because I am in lack ( Kambood ) of time. At the beginning, I was disappointed ( To Zogh Khorde ) of being overloaded of university works. Now, I am getting used to this kind of life. Studying, studying and studying is the only...
-
پنجره بازه به بارون من ولی دلم گرفته
دوشنبه 19 آبان 1382 21:21
عجب اوضاعیه... امروز یکی از دوستانم رو دیدم - بچه فعال و علاقمندی که تو کارش خیلی جدی و کارا است... گفت که امروز استعفا دادم! ته و توی قضیه رو در آوردم دیدم علتش مدیریت مزخرف و آشغال مدیرانیه که باهاشون کار میکنه. خیلی ناراحت شدم. کی میخواد این موضوع درست بشه؟ همه رئیسا دنبال منافع خودشونن و در این راه هر کاری امکان...
-
راننده با مسولیت !!
یکشنبه 18 آبان 1382 01:56
سلام چند وقته سرم خیلی شلوغ شده کمتر مطلب می دم.... امروز ساعت ۳:۳۰ بود داشتم از دانشگاه بر می گشتم خونه و رفتم سوار قطار بشم یکهو دیدم راننده داره می دوه بطرف من و نظافتچی...؟؟!؟! فریاد زد و گفت که سوار این قطار نشوید و هر چه زودتر ازش دور شوید. سریع همه رو از اطراف قطار دور کرد و رفت پیش نگهبانهای ایستگاه و در عرض ۱...
-
عنوانی براش ندارم...
جمعه 16 آبان 1382 22:51
1) کوه رفتیم ، داغون شدم! تمام آب بدنم از دست رفت. دزئیدراته(!) شدم! ماه رمضون برای کوه رفتن وقت مناسبی نیست... 2) جواب معما: باید برود سراغ در شماره یک . چون موقعی که شرکت کننده در شماره 2 را انتخاب کرد ، به احتمال یک سوم پشت این در جایزه است و احتمال برای در شماره 1 و 3(با هم) ، دو سوم است. حال با پوچ شدن در شماره...
-
پیش بینی
چهارشنبه 14 آبان 1382 23:19
چند روز پیش یه خبر از تلویزیون شنیدم ٬ بنابراینکه شرکت ایران خودرو و سایپا میخوان یه خودرو بسازن مال رنو !!! که تا دو سال دیگه میاد و میخواد جای پیکان رو بگیره. نکتهء جالبش این بود که آقایون از الان قیمت تموم شده رو ۶ میلیون تومان پیش بینی کردند. آخه تو این مملکت که تا پس فردا هم نمیشه قیمتها رو پیش بینی کرد اینها...
-
وسیله
چهارشنبه 14 آبان 1382 17:21
آن کس که درون سینه را دل پنداشت گامی دو نرفته جمله حاصل پنداشت علم و ورع و زهد و تمنا و طلب این جمله رهند، خواجه منزل پنداشت رباعی فوق از عین القضات همدانی است. و از سبک وسیاق رباعی معلوم است که شاعرش عارف مسلک بوده است. این که عرفان خوب است یا بد فعلا به خوب و بدش کار ندارم. غرضم چیز دیگری است. فکر می کنم خیلی هایمان...
-
یک مساله ریاضی...
دوشنبه 12 آبان 1382 23:05
در یک مسابقه ( از نوع احمدزاده - حسینی!) یه نفر به مرحله نهایی میرسه. سه در مقابل او قرار دارد (به شماره های ۱ و ۲و ۳ ). پشت یک در جایزه قرار دارد و دو در دیگر پوچ است. روال مسابقه به این صورت است که شرکت کننده هر دری را که انتخاب و اعلام کند ٬ قبل از باز کردن آن ٬ مجری می آید و از دو در دیگر یکی را پوچ میکند. حال فرض...
-
جبر و اختیار !
شنبه 10 آبان 1382 21:11
۱) امشب تصمیم محکم گرفته بودم که افطاری بیام خونه. از اول ماه مبارک هیچ شبی افطار خونه نبودم . تا آخر این هفته هم همین بساطه . امشب رو قرار کرده بودم که نشد. اهل منزل از این وضع ناخشنودن ولی به روی خودشون نمیارن . بعضی شبا هم دو جا دعوتم ! مثل سه شنبه شب . تازه این نیمه اول ماهه . نیمه دوم بیشتر میشه. ۲) جبری مسلک شدم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 آبان 1382 20:13
دو تا عکس دیدم که خیلی جالب بودن و حیفم اومد شما هم نبینید. البته شاید خیلیها دیده باشند ولی به دوباره دیدنش میرزد. اصلا قصد سیاسی کردن اینجا رو ندارم ولی عکسها از نظر عکاسی هم خیلی ارزش دارن. پس برای دیدن اونها اینجا و اینجا رو کلیک کنین. خود عکسها رو نذاشتم تا هم کپی رایت بشه و هم حجم اینجا زیاد نشه. نمیدونم تا چند...
-
شبانه
جمعه 9 آبان 1382 23:59
سلام الان دقیقا ۴ ساعته که نشستم پشت این کامپیوتر!! گردنم داره می افته. البته بد هم همچین نمی گذره. دارم در حین شنیدن آهنگهای فرامرز اصلانی و حبیب پروزه ام را می نویسم. هر چی فکر می کنم هم چیزی به ذهنم نمی رسه که اینجا بنویسم؟!؟! یک متن زیبا دیدم از لئوناردو بوف که فکر کردم بد نباشه تو وبلاگ بزارم. رسیدن به خداوند، با...
-
New Production
جمعه 9 آبان 1382 09:36
از اونجایی که اخیرا وبلاگ ما یه سری خواننده ی بچه پیدا کرده و از آنجایی که مولانا میفرماید : چون که با کودک سر و کارت فتاد هم زبان کودکی باید گشاد یه ترانه که اخیرا سروده شده مینویسم تا اینکه این جماعت هم مطلبی مخصوص خودشون داشته باشن و حوصله شون سر نره که وارد بشن توی چیزایی که بهشون مربوط نیست! البته مجددا از...
-
نه شور شور نه اینقدرم بی نمک
پنجشنبه 8 آبان 1382 20:37
سلام به همه امروز می خوام یه زره گله کنم درباره وضع این کشور و این حرفا. می خوام با کتاب " داستان دو شهر" ( a tale of two cities ) از دیکنز شروع کنم.(اگه کتاب گیرتون اومد حتما حتما بخونید). قصه خودش درباره یه چیزایی که گفتنش فقط کار را طولانی میکنه و بس اما خوب یه بخش قصه هست که خیلی خیلی جالبه. درباره انقلاب فرانسه....