رویای نیمه کاره

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای نیمه کاره

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

عناوین یادداشت‌ها

  • Welcome Ramadan چهارشنبه 7 آبان 1382 09:25
    First of all, let’s welcome Ramadan, the holy month which we are supposed to be in a party hosting ( Mizbanii ) by the creator of the whole world. Here in Toronto , you’ll feel it that is coming, maybe because of the fact that there are a lot of Muslims here. I hope all we could get a drop of the whole sea of blesses...
  • زود، دیر سه‌شنبه 6 آبان 1382 21:41
    عید است و دلم خانه‌ی ویرانه بیا این خـانه تـکاندیم ز بیـگانه بیا یــک ماه تمام میهمانت بــودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا بعضی وقت‌ها باید داستان یا ماجرایی را از اول به آخر خواند.اگر آخر ماجرا را بدانی، بهتر عمل می‌کنی و بعد کمتر افسوس می‌خوری. حکایت ماه مبارک از این دست است. هر سال می‌آید و می‌رود و همیشه آخر کار...
  • ماه رمضان آمد و قولهای الکی من شروع شد سه‌شنبه 6 آبان 1382 20:50
    بسم الله الرحمن الرحیم انا انزلناه فی لیله القدر و ما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر تنزل الملئکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر سلم هی حتی مطلع الفجر. سلام به همه اول از همه خیلی خیلی شرمندم که کم سر میزنم و جواب نظرات متن هام را منظم نمیدم. راستش را بخواید الان نشستم منتظرم افطار شه. آخه می دونید...
  • ماه رمضان + بی خوابی! دوشنبه 5 آبان 1382 23:18
    ماه رمضان آمد ٬ خوش آمد - مبارک باشه. طاعات وعبادات شما قبول. قراربود سه روز قبل یکی از اعضا مطلب بده راجع به ماه رمضان که تا الان نداده. می ده حالا ! اعضای وبلاگمون سرشون شلوغه دیگه . امشب رفتم سینما فرهنگ فیلم Insomnia ( بی خوابی) به کارگردانی نولان. وبازی درخشان آل پاچینو . فیلم به نظر من عالی نبود ولی خوب بود و...
  • روزانه دوشنبه 5 آبان 1382 01:17
    سلام... حلول ماه مبارک رمضان را به همه تبریک می گم و آرزوی ماهی پر برکت برای همه دارم. ۲-۳ روز رفته بودم و نبودم ...بر گشتم دیدم زیاد وبلاگ تغییری نکرده!!؟؟!! از فردا دوباره باید بروم دانشگاه و درس و .... همیشگی دوباره روز جمه یکی از روزهایه بیاد ماندنی برا انگلیسها بود.هواپیمای مافوق صوت کنکورد که از 25 سال پیش...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 4 آبان 1382 18:55
    «ای فلانی دو سه خطی بنویس ! ساده تر ٬ رنگیتر. در پی قافیه و واژه نباش . واژهء امروزی . بگذر از دلسوزی. » امیدوارم درست نوشته باشم. دلسوزی درسته دیگه؟ شاید هم دیروزی بود. نمیدونم. ولی منظورش این بود که بنویس. آهای فلانی !! بنویس. باباجان بنویس. همون دو سه خط هم نوشتی نوشتی خیالی نیست. ولی بنویس. چند دقیقه پیش یاهو...
  • کاش میشد شعر سفر بیت آخرین نداشت شنبه 3 آبان 1382 00:41
    آمدیم ٬ گرچه پیر٬ گرچه دیر... با سه تا از دوستان رفته بودم اصفهان. خیلی عالی بود. اصلا دلم نمی خواست که مدت مسافرت تموم بشه و برگردیم به تهران بزرگ. الحمد لله به کارمون هم رسیدیم. در شبهای آتی سعی میکنم سفرنامه ای بنویسم . و یه چیز دیگه : دلمون خوشه که تیم داریم! یکیشون محض رضای خدا نیومده یه سری به وبلاگ بزنه. چه...
  • اصفهون نصف جهون پنج‌شنبه 1 آبان 1382 00:16
    فردا صبح به امید خدا میرم اصفهون. دو روز نیستم. اعضای عزیز اشتغال کنن و نذارن جای خالی من زیاد تو چشم بیاد!!!!!!! مخصوصا نصیر که تازه اومده و باید اضافه کاری کنه! منصور
  • گمنام چهارشنبه 30 مهر 1382 07:07
    می شد از شرم چشم گمنامت، غیر عشق تو باوری باشد یا به جز موج نور رقصانش ، موجی از رود دیگری باشد من خدای غرور پاکم را، دیده ام در نگاه شعری تو غزلی دیده ام من از دیروز ،که در آن عشق برتری باشد چشم تو از شراب گیراتر ، لامحاله به شوق چشمانت آه هایی به دل زده پژواک ،شاید این شعر ، آخری باشد من نمی دانم از چه رو به اشعارم،...
  • یارانه یا لاتانه سه‌شنبه 29 مهر 1382 22:48
    سلام به همه اول عنوان درسته‌ کلمه لاتانه توضیح داده میشود. خوب چند تا امتحان تا حالا گذشته و معلومه بعضی ها دارند برای من دعا می کنند، از بی دقتی هایی که میکنم این را فهمیدم که خدا داره من را جریمه میکنه برا اینکه بعضی ها برا من دعا میکنند. شوخی میکنم. بجز چند تا بی دقتی دیگه مشکلی نداشتم و خوب گذشته. امروز میخوام...
  • وبلاگ و دیگر هیچ ! دوشنبه 28 مهر 1382 23:02
    ۱) نصیر اومد بالاخره ، خوش آمد می گیم. ۲) یه مطلب داده بودم مثل اینکه به بعضی از دوستان مدرسه م... برخورده ! من که فقط معلم اونجا نیستم . اگه از خنگی بچه ها صحبت کردم منظورم بچه های مدرسه دیگری بوده. وگرنه میمی ها که کارشون درسته! و بهره هوشیشون بالاست! ۳) بهره هوشی 40 نمادینه! نه واقعی. علیرضا در این مورد توضیح داده....
  • Money Vs Education, Part 2 دوشنبه 28 مهر 1382 08:26
    Being too much busy did not allow me to sit down, think, and write something for the weblog. U of T has introduced me a new life. Never been in such a situation, I try to adapt ( Motabegh Kardan ) myself to this new situation. U of T is one of the best and is hard. So, now, I understand why people pay attention to...
  • ۸۵۰۰ دوشنبه 28 مهر 1382 03:37
    سلام... بالای عضو جدید و فرهیخته مطلب نوشتن شاید لطفی نداشته باشه و با این قلم خوبی که دارند آدم واقعا خجالت می کشه.... بهر حال ورودشون را به وبلاگ به فال نیک می گیریم و امیدواریم که سبب خیر و بر کت برا وبلاگ بشوند. آقای منصور و احسان هم که ظاهرا تو پشون خیلی پره و از نوشتهاشون بر میاد که حسابی شاکی هستند؟!؟!؟ الان...
  • خبر یکشنبه 27 مهر 1382 22:12
    به نام خداوند جان‌آفرین حکیم سخن در زبان‌آفرین سلامی چو بوی خوش آشنایی بدان مردم دیده روشنایی چه خبر؟ امروزه همه دوستان و آشنایان را که می‌بینی بعد از سلام و احوال‌پرسی می‌پرسند چه خبر؟ دیگه چه خبر؟و... و از هر دری سخنی می‌رود. اما به راستی همه خبرها همین است؟ و خبر دیگری وجود ندارد؟ ذائقه ما اینقدر به خبر‌های الکی و...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 27 مهر 1382 00:28
    آقا شب میخوابن صبح بلند میشن از خودشون یه قانون در میارن. یکی نیست بگه تو که فرق بهمان رو با فلان نمیدونی غلط میکنی میای بخشنامه ابلاغ میکنی. یارو دو زار بارش نیست اومده ابلاغیه داده که باید دو سال برین طرح بگذرونین. آخه طرح چی کشک چی. مگه مهندسی پزشکی هم طرح داره؟ این وزارت بهداشتیا اندازهء بهمان هم عقل ندارن. حالا...
  • کشکول یکشنبه 27 مهر 1382 00:15
    بابا دلمون خوشه تیم داریم! کوشن اعضای ما؟ ماشالا همشون کارو زندگی دارن و علافشون منم! نصیر(عضو جدید) دو ماهه داره میاد! مردم چی میگن؟ صد نفر عضو داریم مطلب خبری نیست! علیرضا از اون خواننده ها و نظردهنده های خوش ذوقه . اگه اونم بیاد تو تیم نور علی نور میشه ولی دیگه خواننده نخواهیم داشت! نمی دونستم وبلاگ داره. بابا آدرس...
  • اگه بخواد نشه نمی شه ! جمعه 25 مهر 1382 20:04
    از علی درویش ممنونم که مارو مورد محبت کله پاچه ای قرار میده! استقلال برده کی می خواد دیگه جمعش کنه !! به توصیه امیرحسین هم گوش میدم چشم ! روبی پیره رفت اصفهان ٬ من هم با یکی دوتا از دوستان قرار بود بریم(آخر هفته) ولی بهم خورد. یکی از دلایلشم بازی استقلال پرسپولیس بود ! که از اونجایی که روی شانس ما ..... ٬ یه ربع مونده...
  • من از پایان می ترسیدم و آغاز کردم جمعه 25 مهر 1382 19:17
    می دونین این تیم ما (رویای نیمه کاره) از کجا تشکیل شد و به اینجا رسید؟ من با امیر و یاسر شروع کردم ( رضا هم بود که فعلا دیگه همکاری نداره تا مدتی مدید) لطف دوستان و خواننده ها بدک نبود و بازدید کننده داشتیم . تا اینکه دو تا از دوستان قدیمی که از نظردهنده های پرو پا قرص وبلاگ بودن رو دعوت کردیم که به تیم اضافه بشن(صادق...
  • قدرت پنج‌شنبه 24 مهر 1382 03:07
    سلام... متنم را به رنگ قرمز می نویسم که البته علتش را همتون بخوبی می دونید و اگر هم نمی دونید فکر کنم جمعه حتما متوجه بشوید . هفته دیگه تعطیلاته میترمم هستش که وقتم بیشتر آزاد می شه و بیشتر می توانم به کارها رسیدگی کنم. امروز می خواستم در مورد قدرت صحبت کنم و دوست دارم که حتما نظر شما رو هم بدونم. ما به چه کسی می گیم...
  • حلیم + زندگی سگی + کامنت ! چهارشنبه 23 مهر 1382 22:56
    بعضی وقتا توی ماشین که هستم در حال رانندگی یه چیزایی به ذهنم میرسه ولی نمیتونم یادداشت کنم . اونوقت شب که میام پای کامپیوتر یادم میره چی بود !!! وحالم گرفته میشه. امشب هم از اون شباست. صبح امروز جاتون خالی 6 نفری رفتیم حلیم! توی خیابون یکم دریان نو. چسبید. البته دوستان عزیزم که خارج کشور هستن می بخشن که یه غذای تمام...
  • کاچی بهتر از هیچی!! سه‌شنبه 22 مهر 1382 23:42
    ما هیچوقت کشور توسعه یافته ای نمیشیم! به سیاست و حکومت هم ربطی نداره. به دولت هم مربوط نیست! ملت ما مشکل اساسیه و فرهنگ های غلط رایج در جامعه! ما افتخارات فرهنگی و پیشینه با ارزشی داریم ولی از لحاظ فرهنگی اوضامون خیلی خرابه. موتور سوار هارو ببینین! امشب یه تاکسی تو یادگار ازم اومد سبقت بگیره تو سرعت حدود 100 و یه...
  • یه مقایسه کوچولو موچولو سه‌شنبه 22 مهر 1382 22:46
    سلام به همه آدم تو امتحانا یه چیزایی را میفهمه که تا حالا دقت نداشته. این مورد خاص درباره درس کامپیوتر تئوری هست. پارسال که برا امتحانای مدرسه .... می خوندم تو ایران (امتحان آخر سال) نوبت کامپیوتر تئوری رسید. من هم همین طور خوندم و تموم شد. بعد از امتحان یه سر رفتم خونه خالم و پسر خالم که هم کلاس ( نه هم مدرسه، منظورم...
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 21 مهر 1382 23:55
    فکر کنم قرار بود که آقا منصور شعرهاشون رو اینجا بنویسن و شما نظر بدید. حالا من از فرصت یه جورایی سوء استفاده می‌کنم و یه شعر از خودم رو اینجا می‌نویسم . شما هم نمره بدید. این شعر رو قرار بود تو اولین یادداشتم بنویسم. شب قبلش دکتر الهی قمشه‌ای سخنرانی داشت. این شعر هم تو همون حال و هوا گفته شده . شبی دیدم ٬ به خواب...
  • یه شب خوب دوشنبه 21 مهر 1382 23:02
    من گنگ خوابـــدیده و دنیا تمام کـــر من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش امشب اتفاق جالبی افتاد. یه دوست بسیار عزیز وخوب رو بعد از چند سال بی خبری پیدا کردم. از طریق همین وبلاگ بازی! لینکشم دادم توی لینک های ثابت به نام روبی پیره. آرش دوست خوب از دوران دانشگاه است. یاد فولاد۲ و بتن۲ و تاسیسات مکانیکی برقی و بقیه درسا و...
  • گزارش یک کنسرت ! یکشنبه 20 مهر 1382 14:38
    همانطور که ذکر آن رفت، رفته بودیم کنسرت حجازی –عصار. اولا بگم که خیلی باحال بود. اولش عصار یه شعر دکلمه کرد ، دوپهلو . البته همه ازش برداشتهای سیاسی کردن چون بعد از هر بیت همه سالن دست میزد و تشویق میکرد. رمز دیشب یا محمد یا علی رمز امشب پول و میز و صندلی تقریبا یک در میان عصار یه آهنگ میخوند و حجازی یکی از قطعات آهنگ...
  • کنسرت یکشنبه 20 مهر 1382 01:40
    خوب ٬ به مناسبت نیمه شعبان نو نوار شدیم و قالب جدید راه انداختیم... با تشکر از احسان البته قالب هنوز کامل نشده ٬‌معرفی صادق جا افتاده بود ٬ امیر اشتباه معرفی شده بود ٬ درست میشه. لینک های ثابت به مزایده گذاشته میشه !!!‌بشتابید! امشب رفتیم کنسرت عصار - حجازی ٬ شبهای بعد در موردش می نویسم. منصور
  • ّIndustrialization شنبه 19 مهر 1382 20:42
    Nowadays, I am so busy, sometimes busy as hell. U of T, certainly, is not a joke. Let me share my experiences at U of T. The professors mostly are the best ones. They have to publish papers quite often ( Betore Motanaaveb ) in order to stay as a faculty member in the university. One of the most interesting parts is...
  • شعر نو شنبه 19 مهر 1382 16:00
    می شناسم لحظهء پرواز را بال و پر واکردن و آغاز را می شناسم کوچه های جستجو نرم نرمک حل شدن در عشق او می شناسم آخرین پژواک را بوی نمناک نسیم خاک را می شناسم خانهء خورشید را عطر پاک خنده های عید را می شناسم تابش و احساس ناز خواهش آئینه و فصل نیاز باورم کن باد و باران در من است امتداد برف و بوران در من است همچنان حس می...
  • کادوی عید شنبه 19 مهر 1382 01:38
    اینهم از قالب جدید. کادوی عیدتون. خودم رو کشتم تا تونستم درستش کنم. همینجوری نگاه نکنید که هیچی نداره. سادگی رو عشقه بابام جان. فقط یه عیب داره اون هم آبی بودنشه. اون هم درست یه هفته مونده به دربی بزرگ. کلی تضعیف روحیه ست. ولی چیکارش میشه کرد. شد دیگه. پیشرفت هم میکنه ها. قالب رو میگم. بهتر میشه. لینکها میان سر جاشون....
  • جایزه صلح نوبل جمعه 18 مهر 1382 22:05
    شیرین عبادی، وکیل فعلی و قاضی سابق برنده جایزه صلح نوبل شد. وی اولین ایرانی، یازدهمین زن و سومین زن مسلمانی است که جایزه صلح نوبل را از آن خود می کند. نکته جالب اینکه امسال دو ایرانی کاندیدای این جایزه بودند (خانم عبادی و آقای آقاجری) که نهایتاً خانم عبادی انتخاب شد. مبارک باشد. (به نقل از غریبه ) خانم عبادی در عصر...