رویای نیمه کاره

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای نیمه کاره

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

عضو جدید!


اعضای عزیز ما که سر نوبتشون مطلب نمیدن٬ من باید تند تند مطلب پابلیش کنم!

عرض کنم که عضو شدن در تیم وبلاگ نویسی ترنج الکی نیست که ! کلی اگر و اما داره -  شرط و شروط داره  - موافقت اعضا رو میخواد - امیر باید check کنه . یاسر به عنوان نایب رئیس(!) باید باهاش interview داشته باشه ! و خیلی چیزای دیگه...
اگه یادتون باشه ٬ اوایل کار وبلاگ ٬ در راستای جهانی شدن(!) میخواستیم عضوی هم از افریقای جنوبی داشته باشیم ٬ یکی از دوستان به نام صادق که به وبلاگ ما لطف داره و نظراتش رو حتما دیدید٬ نمونه کار فرستاده ! من هم میذارم شما بخونین... تا ببینم چی کار میشه کرد براش! (البته صادق خودش اهل شوخیه حتما میدونه این چیزا جدی نیست!)

اگه صادق هم Add بشه از چهار قاره نماینده داریم تو وبلاگ . امیر از قاره امریکا می نویسه٬‌یاسر از قاره اروپا (هر چند تا حالا ننوشته هر چی هم میگیم چون ملی گراست گوش نمیده!)
و صادق هم از افریقا ٬ من و رضا (که در غیبت به سر میبره!) از آسیا .معجونی میشه.
تو سیدنی هم دو تا دوست بسیار عزیز دارم که یکیشون دکترای مخابرات میخونه و دیگری پزشکی و سرشون حسابی شلوغه . بعید میدونم بتونن با وبلاگ ما همکاری کنن.
برای کامل شدن کلکسیون از قاره قطب جنوب همکار فعال میپذیریم!!!

اینم مطلب صادق از افریقای جنوبی(عینا نقل میشود):

سلام به همه

شاید، نه حتما اولین متنی باشه که از من میاد تو وبلاگ. بالاخره واجد شرایط وبلاگی شدم. من در این راه از موانعی سخت گذشتم تا نهایتا به این کوه استوار ترنج رسیدم.

 خوب بگذریم. من اسمم صادقه و دارم امتحان میدم تا وبلاگی باشم. الان دلهره سراسر وجودم را فرا گرفته. دستم می لرزه. مثکه می خوام کنکور بدم. راستی کنکور را دو در کردم. اما شنیدم که نسبتا سخت بوده. از اینم که بگذریم دیگه تهش میمونه یه چند تا خبر.

 اول اینکه یکی از اشخاص نسبتا مهم داره میاد اینجا که پرتوریا باشه. خبرهاش را میشنوید به زودی.

دوم اینکه دیروز اینجا 85 سالمین تولد ماندلا بود. می خواستند رکورد تعداد تلفون ها و اس.ام.اس هایی که به یه نفر میشه تو 24 ساعت را بهبود بدند. تا دیشب که شد 40000 تا. اما دیگه خبری نشد. فکر کنم کارشون نگرفته.

سوم اینکه یواش یواش 1 ساعت وصلم به اینترنت. بنده خدا اونی کار واجب داره.

چهارم اینکه تو یاهو مسنجر این یوزر را اگه اد کنید قول دادند که بشه به مبایل ها تو ایران اس.ام.اس فرستاد و البته به صورت مجانی که من هر چی زور زدم نتونستم به آقای رئیس از اینجا اس.ام.اس بزنم. اون یوزر هست:
                                                   parssms 
اول شماری مبایل. بعد علامت کاما . آخر هم پیام  مبارک.

 یه خواهش: نظرات را خوب خوب بنویسید قبول شم:

مثال: خیلی حال کردم.
یا

توپ توپ بود.
یا

بهترین نوشته تا حالا
یا

...... .

 پیشاپیش از نظرات + شما تشکر میکنم.

خداحافظ
صادق

 منصور

بحث جدید


۴ تا مطلب نوشتم با عنوان (برای چی وبلاگ می نویسم)
حالا میخواهم یه بحث جدید رو مطرح کنم با عنوان ( برای چی می خوام دیگه ننویسم)
دوستان در ملاقات وبلاگی تشویق میکردند و میگفتن ادامه بده ولی...

                               چو فردا نامه خوانان نامه خوانند...
منصور

آیا ادب مرد به ز دولت اوست؟!!!


blogspot راه نمیده...persianblog هم همینطور. ایول بلاگ اسکای خودمون‌!!!

صبح رفتم یه سر تا کارگاه و برگشتم. کارا روبراه بود الحمد لله.
بعدش رفتم مدرسه م...  . این بچه های نسل سوم چی شدن!!! اصلا ادب و احترام و اینجور حرفا براشون ارزش محسوب نمیشه. دیگه این مصرع که تمرین سرمشق خوشنویسی بود منسوخ شده :            
                                             ادب مرد به ز دولت اوست
البته الان که دولت مرد بهتر از همه چیز اوست .
خانواده ها چی به بچه یاد دادن؟ منفعت طلبی ٬ خودخواهی ٬ بی ادبی...
جلو بزرگتر هر حرفی بزن٬ جلو پاش بلند نشو ٬ جلوش دراز بکش ... که مثلا من بزرگ شدم!
ای خاک بر سر این خانواده ها ! چه نیازی دارند که بچه شون مودب باشه یا احترام سرش بشه؟ می خوان بچه هر جور راحته زندگی کنه !!! و با موقعیت بابا و پول همه چیز درست میشه!! و بچشون هم مورد توجه و مراقبت و احترام دیگران قرار میگیره!‌
بابا ! از دوران ساسانیان هم بدتر شده که فقط موبدان و اشراف میتونستن درس بخونن و بقیه باید به گاوچرانی مشغول می شدن!
آخه مگه دادن شهریه ۲ میلیونی کار هر کسی هست؟برای یه سال! مگه مدرسه میخواد آپولو هوا کنه!!!(البته مدرسه م... منظورم نیست. مدرسه م... کمترین شهریه رو داره نسبت به بقیه جاها)
درس خوندن فقط برای اشراف و پولدارها و ...
چقدر آدم مستعد می شناسم که چون پول نداره باید در مدارسی درس بخونه که لفظ طویله برای اونجاها  مناسب تره... البته ببخشید به خاطر استفاده از این لفظ ٬ داغ کردم و یه کم تند رفتم.
چند نفر رو میشناسم که وام و زمین گرفتن برای احداث مدرسه های غیر انتفاعی در بالای شهر ٬ به نام اینکه میخواهیم بچه های مستعد و بی پول رو از پایین شهر بیاوریم و در این مدرسه آموزش بدیم ٬ ولی کرکره مدرسه که بالا رفت دیدیم خبری نیست و زر زده بودند (معذرت میخوام از این لفظ) فقط بچه پولدارا دارن میرن و شهریه ها هم کمتر از ۵/۲ میلیون نیست . چی شد پس آموزش بچه های مستضعف؟
اونوقت این تبعیض نیست که پولدارا با کیفیت بالا آموزش ببینن و همه مدرسه جلوشون تا کمر خم شن و کنکور رو هم تسخیر کنن (با این افتضاح لو رفتن سوال ها) ٬ ولی فروش سربازی تبعیض بین دارا و ندار است !!!
بگذریم
امروز عصر یک ملاقات تمام وبلاگی داشتیم! هفت وبلاگ نویس حرفه ای...
با
همرنگ یار رفتیم بیمارستان ملاقات پدر یکی از دوستان. اللهم اشف کل مریض.
بقیه هم اومدن اونجا و رفتیم به یک سمتی و دیدم
گوشه گیر چندان هم گوشه گیر نیست! و با بقیه نیز آشنا شدم و خوشوقت شدم!!
بعد رفتیم پشت شهرداری برای خرید باطری تلفن. هر CD که میخواستی بود!
تو ستارخان یک فقره چاقوکشی شده بود و ما که رسیدیم یک نفر از عاملینش دستگیر شده بود و داشتن میبردنش. بنا به اقاریر شاهدان(!) سه نفر کشته شده بودند. شاهدان عینی صدای خرد شدن جمجمه یکی  که با چوب زده بودن تو سرش رو شنیده بودند.
و در راه برگشت تئوری های طلایی خودم رو برای همرنگ یار تشریح کردم!!! در مورد راههای برطرف کردن مشکلات شهر تهران . قراره شرح کاملش رو تو وبلاگش بنویسه !
ورسیدم خونه و دیدم اشکال تلفن از باطریش نبوده و...

منصور

Strange Feeling

Hello…., hello…, hello… Is anybody in there? Just nod (Sar Tekoon Bede) if you can hear me. Is anybody at home? Come on (Zood Bash), come on , come on, Now. Can I ease (Aroom Konam) your pain? Relax…, relax…, relax…. I need some information first. Relax….relax…relax… Am I right? Oh God, am I doing well? Silence (Sokoot)…Silence ….Silence. Ok…Ok…Ok.. . just a minute. Sure. Stand ..stand…stand. I am feeling pain in my eyes, in my body. Oh God, am I doing wrong?  Relax, relax, relax. Oh God, I can’t. There will be no more pain, no more living hard. I do believe it. Oh God, what can I do in this rainy day? Relax, come on,  come on ,come on. It is the time to go, to do it, to make it. Oh God, thanks
Amir
.

برمی گردم


رفتیم امتحان بدیم - برگشتیم دیدیم کامپیوترمون پکیده ! دقیقا به همین لفظی که نوشتم! از پشتش دود بلند شده و...
تا درست بشه٬ کم خدمت میرسیم. اعضاء گرامی خلا را پرکنند!
و دیگه اینکه : تو این چند روز که من نبودم کانتر اصلا تکون نخورده ...چرا؟

منصور