نخستین شبیه سازی ژنتیکی در خانواده اسب

نخستین شبیه سازی ژنتیکی در خانواده اسب محصول نخستین شبیه سازی ژنتیکی در خانواده اسب ریچارد بلک خبرنگار علمی بی بی سی :دانشمندان در آمریکا از تولد نخستین قاطری که به شیوه ژنتیکی شبیه سازی شده است خبر داده اند.محققان می گویند این کره قاطر که "گوهر آیداهو" نام دارد تقریبا یک ماهه است و کاملا سالم به نظر می رسد.به گفته این پژوهشگران این دستاورد می تواند در آینده به شبیه سازی ژنتیکی اسب هایی که در مسابقات اسب دوانی قهرمان می شوند منجر شود.نتیجه این آزمایش ها و مطالعات در نشریه علمی "ساینس" چاپ شده است.گوهر آیداهو، از گوش های تیزش گرفته تا پاهای نااستوارش یک کره قاطر بی نقص به نظر می رسد.تولد این حیوان از چند نظر تحولی مهم به شمار می آید. این نه تنها اولین قاطر شبیه سازی شده ژنتیکی، بلکه اولین حیوان شبیه سازی شده در خانواده اسب هاست. به علاوه این نخستین حیوان عقیم است که شبیه سازی می شود. شانس موفقیت شبیه سازی یک در صد بود قاطر که حاصل جفتگیری الاغ نر با ماده اسب است، تقریبا در کلیه موارد نازاست. اسب دارای 64 کروموزوم و الاغ دارای 62 کروموزوم است، در نتیجه قاطر با 63 کروموزوم متولد می شود.در این آزمایش، نرخ موفقیت شبیه سازی ژنتیکی بسیار پایین بود و از 300 جنین تنها سه کره به وجود آمدند، یکی گوهر آیداهو و دو برادرش که هنوز متولد نشده اند.این تحقیقات با حمایت مالی یک فرد مشتاق به مسابقات قاطردوانی انجام شد، اما فواید واقعی آن احتمالا در زمینه پرورش اسب به ثمر خواهد نشست.پروفسور گوردون وودز، که تحقیقات و آزمایش های او به خلق گوهر آیداهو منجر شد، می گوید که تیم تحت نظر او یک سد فنی را که تاکنون مانع شبیه سازی ژنتیکی خانواده اسب ها بود شکسته است.وی به بی بی سی گفت: "ما دریافتیم کلسیم به شدت برای تولید مثل خانواده اسب مهم است. زمانی که میزان کلسیم را در کشت های واسطه خود افزایش دادیم به تدریج نتایج مثبت ظاهر شد."به این ترتیب اکنون به نظر می رسد شبیه سازی ژنتیکی اسب های قهرمان در مسابقات اسب دوانی یا پرش های نمایشی ممکن باشد.به گفته وی این شیوه همچنین می تواند به نجات گونه های تحت خطر انقراض مانند اسب "پرزوالسکی" کمک کند.مقررات بین المللی حاکم بر مسابقات اسب دوانی در حال حاضر هرگونه تولید مثل غیرطبیعی از جمله شبیه سازی ژنتیکی را ممنوع می کند. اما مسابقات پرش های نمایشی از این قانون پیروی نمی کند.اسب های نر در این مسابقات معمولا عقیم می شوند بنابراین قادر به تولیدمثل نیستند. به این ترتیب شبیه سازی می تواند یک گزینه جذاب برای صاحبان این اسب ها باشد.با این حال جکی نایتلی، از سخنگویان اتحادیه پرش های نمایشی در بریتانیا اظهار نظر کرد که شبیه سازی لطف پرورش اسب را از آن می گیرد و این ورزش را مانند مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک خشک و خسته کننده می سازد. یاسر

اساسنامه

دوست مشترک من و یاسر - احسان - تذکر خوبی داده... گفته که مطالبتون دیر آپدیت میشه و بعضی وقتا طولانیه.

با تشکر از ایشان ٬ به اطلاع خوانندگان عزیز میرساند:
اعضای تیم همه دانشجو هستن و ایام امتحانات که میشه نمیتونن برای وبلاگ زیاد وقت بذارن... به همین خاطر یه خورده دیر به دیر مطلب جدید فرستاده میشه.
ما برای وبلاگمون یک اساسنامه داریم که نوبت روزانه هرکس در اون مشخص شده و بقیه وظایف افراد نیز معلوم شده است ٬ حالا به خاطر امتحانات بعضی وقتا مطلب دادن یا جواب دادن به نظرات به تعویق میفته .
تا یک هفته دیگه امتحانات تموم میشه و اوضاع احتمالا بهتر میشه...
نوبتهای روزانه تا حالا دقیق رعایت نشده... در اساسنامه آمده که امیر انگلیسی مطلب بنویسه ولی ملاحظه فرمودید که سه نفر دیگر هم در این زمینه اقداماتی داشته اند!! یاسر هم تنها موضوعی که تا حالا در موردش ننوشته٬ انگلیس و لندنه !!! امیدوارم با بیشتر شدن وقت و همکاری اعضای تیم ٬ برنامه های بعدی قابل اجرا شود...
قصد داریم از همکاری های صادق(از افریقای جنوبی) استفاده کنیم... مطمئن هستم از آنجا مطلب بخونید خیلی براتون جالبه...جایی که الان اول زمستونه - کشور بسیار زیباییه و یه سری چیزاش برعکس نیمکره شمالیه که ما توش هستیم !!!

منصور

...

  گرمی  دست  نوازشگر تو
  مرهم زخمای کهنه ی منه


منصور

شعر..

قرآن که مهین کلام خوانـند آن را

  گـه گاه نه بر دوام خوانـند آن را

  بر گرد پیاله آیتی هست مـقیم

  کاندر همه جا مدام خوانـند آن را
***

  هر چند که رنگ و بوی زیباسـت مرا

  چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا

  معـلوم نـشد که در طربخانه خاک

  نـقاش ازل بـهر چه آراسـت مرا 

یاسر

بولینگ برای کلمباین

محصول ۲۰۰۲ امریکا - اثر مایکل مور
امشب رفته بودم سینما فرهنگ فیلم بولینگ برای کلمباین... به علت بد قولی همراهان ۵ دقیقه اول فیلم را از دست دادم و به علت خرابی تهویه سالن سینما خفه شدیم!


فیلم خوبی بود- هر چند همراهان زیاد خوششون نیومد. راجع به کشت و کشتار با اسلحه داخل امریکا و امنیت زیاد داخل کشور کانادا... سازنده فیلم میخواست به این سوال جواب بده که چطور در همسایگی امریکا ٬ کشوری هست به نام کانادا که مردمش ۷ میلیون قبضه سلاح گرم دارن ولی سالی ۳۰ نفر هم در کل کشور به قتل نمیرسند ولی در امریکا سالانه ۱۱۲۷۰ نفر با اسلحه به قتل میرسند. کلمباین هم نام دبیرستانی بود که چند دانش آموز رفتن و بقیه بچه هارو به گلوله بستن. همون روزی هم بود که امریکا به شدت کوزوو(صربستان) رو بمباران کرد.
تو امریکا همه درها رو قفل وبست میکردن ولی توی تورنتو همه درها باز بود.ومردم کانادا میگفتن که اینجا کسی به کار آدم کار نداره! و دقیقا همون چیزی که امیر نوشته بود.
حالا میخواستم ببینم امیر اگه این فیلم رو دیده نظرش چیه؟ اگه ندیده هم باز در مورد مطالب بیان شده در فیلم که نوشتم و اوضاع امنیت در کانادا بگه ببینیم چه خبره؟!!
منصور