السلام علیک یا اباعبدالله

فردا اربعین
چهل روز از حماسه ای میگذرد  که :
تازه است
مثل این  که:
 خون تازه ای میجوشد
اغلب روی خون را غبار زمانه یا جلوه وارونه دلیل رویداد می گیرد
پس
این تازگی ٬ پشتوانه دارد
وگرنه هرخونی یک روز بند می آید.

این الطالب بدم المقتول بکربلا

عجب تیمی داریم !

این blogsky  پوز Yahoo رو زده ! اونجا ۱۰ دقیقه با صفحه میل کار نکنیExpir میشه اینجا ۵ دقیقه به ۵ دقیقه باید relogin کنی . بابا security ٬ بابا امنیت !
هر چی جلوتر میریم یه چیزای جدید پیش میاد... مثلا هماهنگی اعضای تیم خیلی اهمیت پیدا میکنه و کار راحتی هم نیست...
میخواستم مثلا مشخصاتم مخفی بمونه ! اسم ترنج رو انتخاب کردم . ولی هر کی اومد با اسم و القاب و شرح وتفصیلات از من نام برد و کاملا لو رفتم ! مثلا یکیش همین امیر عزیز خودم که از اعضای تیم هست ! دیدید که هماهنگی چندان هم راحت نیست‌!!!یا یکی دیگه از اعضا که هنوز نمیدونم کیه ! ورداشته یه لینک داده به یه جایی ... البته چیزمهمی نیست ولی میخوام بگم که ما هنوز برای این کارها قرار مدار نداریم و به مرور که پیش میاد متوجه میشیم که باید قواعدی داشته باشیم ٬ خلاصه اینا هست... فرصت میخواهیم تا اگه خدا بخواد یه کار دسته جمعی خوب معرفی کنیم . 
نمیدونین که همکاران من توی وبلاگ چه بچه های گلی هستن . و من به این خاطر به آینده وبلاگ خوشبینم . دوستان بسیار خوبی که نقطه اتصالشون منم و اونا همدیگر رو نمیشناسن ! و تا حالا همدیگر رو ندیدن !!! حال میکنین چه تیمی داریم !

طلسم شکست!

خوب ٬ طلسم شکست و یکی از اعضای تیم بالاخره مطلب داد (یاسر عزیز)
عضو بعدی (امیر عزیز از کانادا) داشت مطلب publish  میکرد که نمیدونم چی شد! ولی بالاخره مطلبش رسید... امیر قراره انگلیسی بنویسه به زبان ساده که مخاطبین گسترده ! وبلاگ ما بتونن استفاده کنن.  این رضا هم که عوض مطلب دادن٬ میاد نظر میذاره و برای قیمت کامپیوتر شاخ و شونه میکشه ! هنوز باور نکرده که میتونه داخل وبلاگ مطلب بده و میره comment میذاره ! خلاصه ۸۰٪ کار تیم آماده است و داریم ۳۰٪ باقیش !! رو درست میکنیم...تا تونسته باشیم یه وبلاگ تیمی خوب رو ( به امید خدا و همراهی و راهنمایی های دوستان) راه بندازیم.
خوب از دوستان تشکر میکنم که میخونن و نظر میذارن. امیرحسین (که از persianblog  خسته شد و اومد تو کار blogsky ) - گوشه گیر - هلمز و سعید (که داره توی کمبریج صفا میکنه‌!)
از دوستان میخوام که نظر بذارن و ما رو راهنمایی کنن . هر چی باشه این وبلاگ نوپاست.
یه مطلب راجع به سیل داشتم بمونه برای بعد...

Be Kojaa Bayad Raft

In the name of God 

         yesterday, I  was walking along the Younge St that is the largest street in Canada. I was passing a very small cemetery (Araamgaah). I think there were about 10 people who had been buried (Dafn) there. I was passing with looking at them. Then I saw a name on one of the tomb( Sange Ghabr): Richard Jane, date: 1915

Then I passed and I was thinking with my self that nobody knows this man. He is just gone, he has no sign on Earth, he does not exist today. But why some people exist today such as Sadii, Hafez, Abooreyhaan, Edison, Socrates (Soghraat) Yes, this people have died but why they are alive today?????? Why their names are still here on the Earth??? They have done something that does not dieWe have to ask ourselves…………Ya Ali

به کجا باید رفت..

به کجا باید رفت
از کجا باید گفت
به دیار گل سرخ
به در باغ بهشت
یا که در اتش وخون
به کجا باید بود؟
.. روزگاریست غریب!
همه دلها خاموش
که سخنها خسته
وجگرها پاره
آن پری
ساقییه خانه ی عشقش
مرده
ودر میکده اش باز
..ولی…
...به کجا باید رفت!
یاسر