رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

Rap Music


In The Name of The Lord of The Word
Hey World, last time I was talking about my favorite movie “The God
 Father
”. Still, I have lots of words to talk about movies but today I want to talk about music. What kind of music? Ummm, not Rock, not Jazz, not Heavy Metal, that I believe is completely crazy, not Techno, not Pop, not Country, that I believe is for old people and not even Dance music. Today I want to talk about RAP music that, nowadays (Inrooza), I am so interested (Alaghe mand) to that. I am not interested to Rock music because I believe that is completely crazy, completely out of mind. The bands such as Metalica and their songs drive me mad (Divaneam mikone). But what is Rap music about? Rap is not about love and being in love. Rap is not about how to get a new girlfriend or that kind of stuffs (Injoor Chiiza). Rap is the music of objection (Eteraaz). What? Yes, Rap is called the music of black people and black culture (Farhang). Yes, Rap is coming from Black-American culture. But the reason (Daliil) that is called the scream (jiigh) of objection is that unfortunately (Bad bakhtaane), white American people used black people as slaves (Barde) during 100s of years. So, Rap is coming from a culture that is called slavery (Barde Darii). So, that is definite (Vaazeh) that this music is mostly about objection of a community (Jame e) who did not have any right (Hagh) to defend (Defaa) itself during many many years in America. Therefore (So), it is clear that this music is harsh (Khashen) and of course is not about LOVE. There are many Rap singers who raps but DMX is somebody else. I really like his music because  he sings with his all heart (Ghalb), voice and energy. When you listen to DMX’s (Dark Man X) songs, you can find very easily that this guy (Adam) is singing with all his energy to show that black people had a very hard time and were used badly just like farm animals (HeyVanate Mazrae). I chose some part of his song, “Who We Be” down here that he talks indirectly (Gheire Mostaghim) to the white American culture:

 

What they don't know is!
The bullshit (Mozakhrafat), the drama ,the guns, the amour (Zereh
The city, the farmer, the babies, the mama
The projects, the drugs , the children, the thugs (Jenayat
The tears (Ashk), the hugs, the love, the slugs (Zarbe)The funerals(Mraseme Dafn), the wakes, the churches, The heartbroken mothers, it happens, too often The problems, the things, we use, to solve them Mahalehaye Siah Neshin)Yonkers, the Bronx Brooklyn, Harlem
The hurt (Asiib), the pain (Dard), the dirt, the rain
The jerk(Kasifi), the fame(Shohrat), the work, the game
The friends, the foes(Doshman), the Benz, the hoes
The studios, the shows, comes, and it goes
The jealousy(Hasoodi), the envy, the phony(Riya Kari), the friendly

Are the thing that they do'nt know
...............................................................................Amir.R.F

بی سرزمین تر از باد

بی سرزمین تر از باد
.................

من کتک خورده ترین حنجره ام،با صدای پاره پاره توی باد
ذله از سکوت سایه های شب،دل شکار حرفای یکه زیاد

من کتک خورده ترین حنجره ام،خسته از ترانه های بی امید
پا به زنجیر یه خواب یا‌ئسه،خط قرمز روی کاغذ سفید

من نفس مرده ترین حنجره ام،بی نشون و سر به مهرم مثل راز
تو که از غریبه آشنا تری،من و این زخم شکفته رو بساز

.................

تن تشنه مثل خورشید،بی سرزمین تر از باد
کولی تر از ترانه،بی پرده مثل فریاد

هم سفره جنونم،پا بند شام آخر
یاغی ترین ستاره،در این شب شناور

................

منو تا جشن ستاره ها ببر،که توی سیاهی زندونی شدم
منو با خبر کن از رمز غزل،که اسیر حبس پنهونی شدم

پیش فانوس شب آیینه بگیر،تا چراغونی شه این سقف کبود
ننویس رو برگ اول کتاب،دوباره یکی بود و یکی نبود

بود من، بودن تو بوده و هست،ببرم تا خلوت امن یه دست
شونت رو یه تکیه گاه تازه کن،تا زمین نخورده این همیشه مست

...............

تن تشنه مثل خورشید،بی سرزمین تر از باد
کولی تر از ترانه،بی پرده مثل فریاد

تنها تر از سکوتم،روشن تر از ستاره
از غربتی رسیدم،تا غربتی دوباره
.
..............

معر فی کتاب

منبع:پایگاه اینترنتی احمد شاملو

کتاب «ادیسه ی بامداد» که به بررسی  زنده گی و شعر احمد شاملو می پردازد، به تالیف پرهام شهرجردی توسط انتشارات کاروان در تهران  منتشر شد.
درین کتاب معاصران شاملو، از جمله منوچهر آتشی، رضا براهنی، ناصر پاکدامن، مسعود خیام،  نصرت رحمانی، یداله رویایی، حسن زرهی،  شمس لنگرودی، عمران صلاحی، جواد مجابی، محمد محمد علی و... قلم زده اند. بخش اعظم مطالب این کتاب برای نخستین بار در ایران منتشر می شود.بخش نخست کتاب به زنده گی شاملو می پردازد. زنده گی نامه ی احمد شاملو، و منابع دیگری مثل آن چه شاملو در روزنامه ی کیهان درباره ی زنده گی اش نوشته، از جمله مطالب این بخش است. یاد بامداد، بخش دیگر کتاب است، در این قسمت شاعران و نویسنده گان از خاطرات شان با شاملو می گویند. بزرگ داشت بامداد، بخش سوم کتاب است. پیام ها، سخن رانی ها و یادداشت هایی که بعد از مرگ شاملو از جانب هم راهان شاملو منتشر شده است. بخش بعدی، نقد و بررسی شاملو و آثارش است. رضا براهنی، ناصر پاکدامن، تقی پورنامداریان، علی حصوری، یداله رویایی، حسن زرهی، میرزا آقا عسگری، شمس لنگرودی و دیگران نقد دقیقی از نیم قرن فعالیت شاملو را ارائه  می کنند. گفت و نگفت از بامداد مجموعه ی گفت و گوهاست. گفت و گوهایی با شاعران (مفتون امینی، منوچهر آتشی، نصرت رحمانی، محمد حقوقی، محمد علی سپانلو، سهراب مازندرانی، ضیا موحد، علی باباچاهی)، با نویسنده گان (جواد مجابی، نسیم خاکسار، جلال سرفراز، اسد سیف، داریوش کارگر، رضا مقصدی، محمد محمد علی)، و همین طور آیدا سرکیسیان، و بخش های مهمی از گفت و گوی هفده ساعته ی احمد شاملو با مجله ی فردوسی، مطالب این بخش را تشکیل می دهد.متن کامل سخن رانی احمد شاملو در دانش گاه برکلی که بحث های فراوانی را به همراه داشت، و به قضیه ی معروف «فردوسی و شاملو» دامن زد، در این کتاب آمده است. این نخستین بار است که متن این سخن رانی به صورت کامل در ایران منتشر می شود. نقد و نظر محمدرضا باطنی و شمس لنگرودی درباره ی این سخن رانی، در ادامه آمده است.شاملو در سکانس آخر، متن سناریوی فیلمی است که بهمن مقصودلو درباره ی شاملو ساخته است. درین فیلم، در کنار احمد شاملو، محمود دولت آبادی، ناصر تقوایی، محمد علی سپانلو، سیمین بهبهانی، عباس کیارستمی، محمد حقوقی، بهرام بیضایی، اسماعیل نوری علا، و آیدا حضور می یابند. متن سناریو صحبت های این افراد را دربر می گیرد.

در پیش گفتار «ادیسه ی بامداد» می خوانیم:

 «ادیسه ی بامداد، در جست و جوی آن چیزهاست که همیشه از نگاه ها و متن ها گریخته اند، همه ی آن چیزهایی که ما را به شاملو و کار شاملو نزدیک و نزدیک تر می کند. به این اعتبار، به جای تکرار دانسته ها، شروع نادانسته ها را پیش کشیده ایم و سفری در پیش گرفته ایم که هدف اش شناخت کسی است که در شعر حسادت برانگیز «درآستانه»، سفر جان کاه و فرصت کوتاه را به جان می پذیرد. این چه شاعری است که حسرت نمی خورد ؟ و چه برجا گذاشته که حسادت برمی انگیزد ؟ چه بر جای گذاشته که برجا می ماند و شاعر را برپا  می کند ؟ ما، کارمان را بر کشف گوشه های پنهان اش گذاشته ایم...»

یاسر

ولادت مبارک

ولادت پیامبر گرامی اسلام وامام صادق مبارک باد.

شرکت مخابرات ایران بعضی از سایتها رو بسته - البته ناشیانه - . معمولا پیغامی مبنی بر عدم اجازه ورود نمی دهد ولی وارد هم نمیشود . می بینید که ۵ دقیقه صفحه همین جور مونده و تغییری نمی کند .
میتوانید برای دور زدن proxy از این روش استفاده کنید. باید جای sitename آدرس سایت مورد نظرتان را بگذارید . ( به نقل از بارانه)

http://www.websiterelay.com/cgi-bin/nph-public-proxy.cgi/111/http/sitename