رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

اگر بار گران بودیم رفتیم

سلام به همه

 

آقا ترنج نسبت به بنده لطف دارند و از این بابت ازشون تشکر میکنم.

 

چوب را آب فرو می نبرد، حکمت چیست؟        شرمش آید ز فرو بردن پرورده خویش

 

امروز دلم برا شعر خیلی تنگ شده بود، رفتم یه کتاب را شروع کردم ورق زدن که رسیدم به این بیت. خیلی خوشم اومد گفتم شاید شما هم خوشتون بیاد . فکر کنم بهش میگند حسن تعلیل. اما بیت قشنگی. یه بیت دیگه هم الان یادم اومد:

 

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار      دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

 

خوب از شعر و اینا بگذریم. من کلا آدم ادبیاتی نیستم اما خوب بعضی وقتا دیگه خیلی دلم تنگ میشه و از این حرفا.  بعد امتحانا تعطیلات 10 روزمون شروع شد و بعدش کنکور(؟؟؟؟) ما البته بیشتر شبیه امتحان نهایی تا کنکور. اما خوب بچه ها مدرسه کارشون حتمی شده که خیلی خوبه. دعا کنید کار من هم درست شده. از این جهت که اینجا weblog  است و نه mail خیلی بحث را شخصی کردن جا نداره. اما خوب در کل خیلی امید دارم، نه برای قبول شدن بلکه برای بورسیه گرفتن. ببینیم خدا چی می خواد.

 

مدرسه داره تموم میشه یواش یواش و برنامه های خداحافظی سال آخری ها شروع میشه. یه ذره می خوام دربارش حرف بزنم.

 

مدرسه دیگه برا ما خیلی حال نداره ، ساکت و یه حال بیشتر معنوی توش برقراره. بچه ها میدونند دیگه احتمال داره تا آخر عمر همدیگر را نبینند برا همین خیلیها یدونه قاب ورداشتند با یه ورق وسطش امضاها را جمع می کنند. بعد این تعطیلیها 6 روز دیگه می ریم مدرسه و تموم. تو این 6 روز اول اینکه جوایز برترین های درسی را میدند که فکر کنم دوباره بگیرم ، بعد یه شب ساعت 8 شب جلسه خداحافظی با پدر و مادرها است که دوباره جوایز را اعلام میکنند. و در آخرین روز هم Final Assembly  هست که دیگه به طور رسمی فارق التحصیل میشیم و بعد هم به عنوان آخرین مراسم قهوه با معلمها و بعد دیگه مسخره بازی. بچه ها لباسهای هم را امضا می کنند. پشت کمر بچه ها پر امضا میشهو البته اون لباس به تاریخ می پیونده. بعد هم دیگه امتحانای آخر سال. حدود 2 ماه پیش هم یه شام داشتیم با معلمها. اینم از فرهنگ اینا تو خداحافظی. اما کلا خداحافظی خیلی سخته ، بخصوص با اونایی که باهاشون سر یک کلاس نشستی. وقتی داشتم می آمدم خیلی سخت بود که بچه های دوره ... مدرسه ..... را فراموش کنم. تا حدود 2 ماه همش ذهنم پیش بچه ها بود.

 

راستی اینم بگم که یه ذره شخصیه ، قراره برم مهندسی الکترونیک دانشگاه پرتوریا. انتخاب دومم هم مهندسی کامپیوتره. اما خوب فکر کنم انتخاب اولم قبول شم. اینجا فقط دوتا انتخاب میشه کرد و هر دو قبل از امتحانات آخر ساله.یه جوریه وقتی آدم فکر میکنه تمومه آینده و زندگیش تا حد خیلی زیادی به 3 هفته بستگی داره و 10 تا امتحان جمعا 30 ساعت. من اسمشو دلهره نمی ذارم. شما اسمه این احساس را چی می زارید. اما قبول کنید احساس خوبی نیست.

 

احتمال داره برا یه آرامش قبل امتخانا 5 روز بریم سفر به آبشار ویکتوریا. براتون مینویسم و اگه عکسی بود میفرستم. سعی میکنم اگه تو راه نبود حتما سر وقت بنویسم.

 

موفق و موید

 

صادق

من رفتم...

1- به قول صادق هدایت : در زنده گی زخم هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد
2- خوب من دیگه نمی تونم بنویسم. خیلی دوست داشتم که میبودم
3- از اونجایی که خیلی لوس بازی بلت نیست هم خیلی کشش نمیدم. اگه توی نوشته هام به کسی توهین شده و ... من که قصدی نداشتم. پش شما هم ببخشین.

 

همین دیگه.
رضا.

َUniversity of Toronto

Hello World! I am really sorry for being late again. Toranj is right. We have to rebuild our weblog from zero all over again. We have lost a lot of visitors and we have to try hard to bring them back again. I was busy during last four weeks. I was taken in for Electrical Computer Engineering at University of Toronto. During last 4 weeks, I have learnt a lot and I have seen such people that I have never seen them in the regular (Mamooli) life. University of Toronto is one of the best in the world. Let me describe some facts (Vagheiyat) about this university that has made me astonished (Shegeft Zade).

U of T was founded (Tasis Shod) in 1827, about 176 years ago. U of T, consistently (Motena veban)  has been ranked (daraje bandi shodan) as Canada’s top research university by Maclean’s magazine. I will describe this university with more details in the next articles. Let me right now describe one of my professors, Dr. Peter Wright. He has been retired long time ago. He is about 75 to 80 years old. Sometimes we don not see any difference between him and Isaac Newton. This man has dedicated (Vaghf) his life to the physics, to the mechanics, to the engineering, to the science. In other words, he is the ultimate person (Nahai) in physics. He is not a older brother to us, nor a father. He is grand father (Pedar bozorg) to all of us.  Most of us have a grand father. Most of our grand fathers even do not know how to read a newspaper, how to write a letter. I really appreciate (Ehteram Gozashtan) this old man. He is not just a professor, not just a person who has a Ph.D in Physics, he is dedicated (Vaghf Shode) person to the science. I try to write more about this university in the next articles
Amir
u of t.

روزانه

سلام...


بادی
که از لندن به سمت لیون نوزیده ولی یک گرد باد خیلی بزرگ داره تا 36 ساعت دیگه به آمریکا نزدیک می شه. سرعت بادش هم 160 مایل (حدود ه 300 کیلومتر) بر ساعت هستش و باعث شده که مردم در شهرهایی که تو مسیرشند تا 95% تخلیه کنند و به جا هایه امن تر برند. به هر حال ما که خودمون نتونستیم شیطان بزرگ را شکست بدیم این گردباده شاید بتونه یه کارهایی بکنه!!

 

**************

 

یک برسیهای علمی تازگی کردم و به این نتیجه رسیدم که کانال 4 هایه همه جا دنیا مزخرفه. اون از کانال 4 ایران که همش داره راز بقا یا مصاحبه می زاره  واز این طرف هم کانال 4 اینجا که امشب خبر ....ش مثلا فیلم گذاشته بود!!.وسطش با کمال بی خیالی 35 دقیقه اخبار گذاشت!؟!؟!؟

حالا برا تکمیل شدنه تحقیق هم که شده بد نیست اعضائ بین المللی وبلاگ یک گزارشی بدند ببینیم که اونجا هم کانال 4 مزخرفه یا نه!!

 

*************

 

راستی به طرفدار هایه  آرسنال(بخصوص حضرت ترنج) هم تسلیت می گم!!

 

************

 

در مورد وبلاگ هم بگم که با تزریق نیروهای تازه نفس و همچنین بازگشت امیر خان که جایه خالیش کاملا احساس می شه دوباره به روزهای اوج برسیم. برا زیاد شدنه نظر دهندگان هم کافیه 2-3 تا ازون شعرهایه گلسرخی من بزارم تا همه حسابی نظر بدند!؟!؟؟

شوخی کردم حالا یک شعر از فروغ فرخزاد  داشته باشید تا بعد ببینیم چی پیش میاد.

 

و این جهان به لانه ی ماران مانند است
واین جهان پر از صدای حرکت پای های مردمیست
که همچنان که تو را می بوسند
در ذهن خود طناب دار تو را می بافند

 

یاسر

فشل شدیم!


فشل میدونین چیه؟

یه عضو جدید جذب کردیم با نام احسان . منتظر مطالبش باشین .
امیر رفته گل بچینه ! امیر جان برگرد ٬ من هم اومدم...
صادق خوب مینویسه و منظمه - توضیحا اینکه تو کالجشون هم شاگرد اوله.
یاسر هم میگه تازه موتورش روشن شده٬ تا حالا بنده سر کار بودم ولی بادی اگه از لندن به سمت لیون بوزه یه مطلبی هم از یاسر میاره !
رضا هم هست ٬ محکمتر از قبل.

ولی فشل شدیم ! وبلاگ نصف وبلاگ ۲ ماه قبل هم نیست . از دوران اوج خیلی فاصله گرفتیم.
خواننده ها پریدن. اعلام دوران بحران میکنم به اعضا٬ باید بهتر و بیشتر کار کنن و دوباره فرض کنن که وبلاگ تازه راه افتاده و تبلیغ کنن و خواننده هارو برگردونن . به وبلاگهای دیگه سر بزنن و جواب مردم رو اونجا بدن.

ای دوستان! تلاش کنید تا وبلاگ از بحران در بیاد. من که از همین الان شروع میکنم.
در حال مذاکره با یه عضو فرهیخته هم هستیم ٬ تا جذب بشه. اگه بیاد وزن ادبیمون بالا میره.

منصور