رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

... و بودن

1

ببخشید که این ایام پستی نفرستادم. مشغله زیاد بود.

2

حرف زیاد هست. اتفاقات زیادی هم افتاده ، ولی مجال نوشتن نیست.

3

وبلاگ مثل بچه آدم می مونه ! حتی در حالی که چشمات از زور خواب و خستگی داره از حدقه بیرون می زنه هم می شینی و می نویسی.

4

بعضی ها حرف زیادی می زنند! به عبارت دیگر "قدقد" می کنند! یه علامت سوال گنده برام مونده که :" برای چی به اینجا سر می زنن؟ "

5

و اما ماجرای اصلی که بعضی دوستان از پست قبل تا حدودی پی به ماجرا بردند:

بعداز ظهر روز جمعه ، هفتم بهمن ماه ، نیمه گمشده خودم را یافتم. و با شریک زندگیم پیمان بستم. این بود رویای نیمه کاره من که تمام شد. و حالا رویاهایی تازه دارم و لاجرم اسم وبلاگ تغییر کرد. امیدوارم توانسته باشم جواب دوستانی که از من در مورد وجه تسمیه رویای نیمه کاره پرسیده بودند ، داده باشم. دوران تجرد بسر آمد ! بیشتر نمی توانم بنویسم.

6

پدرم در اومد! تا الان چهاربار شیرینی داده ام و باز هم افرادی هتند که از من شیرینی می خوان! میگن دیروز ما نبودیم و نخوردیم. راست و دروغش پای خودشون!

7

زن جوان غزلی با ردیف آمد بود

که بر صحیفه ی تقدیر من مسود بود

زنی که آمدنش مثل " آ "ی آمدنش

رهایی نفس از حبسهای ممتد بود

 

منصور

رویای تازه

 

خوب ٬ رویای نیمه کاره من نکمیل شد. الآن دیگر  داریم « رویای تازه »

من از تو حرف می زنم شب عاشقانه می شود

منصور

 

دست توانای الهی

سلام

حال که رییس را غیبت صغرای مکانی افتاده است و  تا رسیدن به پایتخت اخلاقی زمانی نمانده است، عید غدیر، هر چند دیر، قویتر سببی است که آب رفته به جوی باز آید و قامت قرن را، لطیفه که نه، جامه ی لطایف پوشاند.

هر دیدار تازه را بهانه ای به جز دیدار، خوش سزاوارتر است و چه بهانه ای سزاوارتر از عید غدیر؟ هر چند که اصحاب سیما از نوع سه بخوانند و بنویسند که حماسه ی غدیر؟ مظلوم حماسه؟! مظلوم غدیر! مظلوم واژه ها!

و اما حدیث آشنای دوست از زبان مهدی سهیلی

 

ای علی ای شاهکار خلقت باری تعالی

ای جمالت جلوه گاه ذات پاک کبریایی

ای علی، ای دست تو دست توانای الهی

ای علی، ای حکم عالمگیر تو حکم خدایی

هر چه خواندم از علی سرمایه ی توحید من شد

من به نور شاه مردان یافتم نور خدا را

مکتب پیغمبران را، او معلم بود و من هم

در جمال پاک او دیدم جمال انبیا را

ای علی، ای تک سوار پهن دشت آفرینش

من چه گویم؟ قطره وصف پهن دریا کی تواند؟

تو ابرمردی، یگانه گوهر بحر وجودی

بی قرینی در جهان، وین نکته را تاریخ داند

آیه ی الیوم اکملت لکم دین فاش گوید

تو امید امتی، شاهنشه خم غدیری

ای علی بر شانه ی پاک محمد (ص) پا نهادی

تا بداند عالمی در آفرینش بی نظیری

 

نصیر