رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

...

  گرمی  دست  نوازشگر تو
  مرهم زخمای کهنه ی منه


منصور

شعر..

قرآن که مهین کلام خوانـند آن را

  گـه گاه نه بر دوام خوانـند آن را

  بر گرد پیاله آیتی هست مـقیم

  کاندر همه جا مدام خوانـند آن را
***

  هر چند که رنگ و بوی زیباسـت مرا

  چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا

  معـلوم نـشد که در طربخانه خاک

  نـقاش ازل بـهر چه آراسـت مرا 

یاسر

بولینگ برای کلمباین

محصول ۲۰۰۲ امریکا - اثر مایکل مور
امشب رفته بودم سینما فرهنگ فیلم بولینگ برای کلمباین... به علت بد قولی همراهان ۵ دقیقه اول فیلم را از دست دادم و به علت خرابی تهویه سالن سینما خفه شدیم!


فیلم خوبی بود- هر چند همراهان زیاد خوششون نیومد. راجع به کشت و کشتار با اسلحه داخل امریکا و امنیت زیاد داخل کشور کانادا... سازنده فیلم میخواست به این سوال جواب بده که چطور در همسایگی امریکا ٬ کشوری هست به نام کانادا که مردمش ۷ میلیون قبضه سلاح گرم دارن ولی سالی ۳۰ نفر هم در کل کشور به قتل نمیرسند ولی در امریکا سالانه ۱۱۲۷۰ نفر با اسلحه به قتل میرسند. کلمباین هم نام دبیرستانی بود که چند دانش آموز رفتن و بقیه بچه هارو به گلوله بستن. همون روزی هم بود که امریکا به شدت کوزوو(صربستان) رو بمباران کرد.
تو امریکا همه درها رو قفل وبست میکردن ولی توی تورنتو همه درها باز بود.ومردم کانادا میگفتن که اینجا کسی به کار آدم کار نداره! و دقیقا همون چیزی که امیر نوشته بود.
حالا میخواستم ببینم امیر اگه این فیلم رو دیده نظرش چیه؟ اگه ندیده هم باز در مورد مطالب بیان شده در فیلم که نوشتم و اوضاع امنیت در کانادا بگه ببینیم چه خبره؟!!
منصور

پریا (۲) - احمد شاملو

 
 عوضش تو شهر ما ...
(آخ نمی دونین پریا!)

 در برجا وا می شن ؛برده دارا رسوا می شن

 غلوما آزاد می شن،ویرونه ها آباد می شن

 هر کی که غصه داره

 غم شو زمین می ذاره .

 قالی میشن حصیرا

 آزاد می شن اسیرا

 اسیرا کینه دارن

 داس شونو ور می دارن

 سیل می شن :شرشرشر!

 آتیش می شن :گرگرگر!

 تو قلب شب که بد گله

 آتیش بازی چه خوش گله!

  

 آتیش !آتیش !_چه خوبه!

 حالام تنگ غروبه

 چیزی به شب نمونده

 به سوز تب نمونده

 به جستن و واجستن

 تو حوض نقره جستن...

  

 الان غلاما وایسادن که مشعلا رو ور دارن

 بزنن به جون شب،ظلمتو داغونش کنن

 عمو زنجیر بافو پالون بزنن وارد میدونش کنن

 به جائی که شنگولش کنن

 سکه یه پولش کنن

 دست همو بچسبن

 دور یارو برقصن

 ((حمو مک مورچه داره ،بشین وپاشو))در بیارن

 ((قفل وصندوقچه داره ،بشین و پاشو))در بیارن

 

 پریا!بسه دیگه های های تون

 گریه تون ،وای وای تون!))...

 پریا هیچ چی نگفتن ،زار وزار گریه میکردن پریا

 مث ابرای بهار گریه می کردن پریا ...

 

 

 ((_پریای خط خطی

    لخت و عریون ،پاپتی!

    شبای چله کو چیک

    که توکرسی ،چیک وچیک

    تخمه می شکستیم و بارون می اومد صداش تو نودون

    می اومد

    بی بی جون قصه می گف قصه سر بسه می گف

    قصه ی سبزه پری زرد پری ،

    قصه سنگ صبور ،بز روی بون ،

    قصه ی دختر شاه پریون ،_

    شمائین اون پریا !

    اومدین دنیای ما

    حالا هی حرص می خورین،جوش می خورین،غصه خاموش              

     می خورین که دنیا مون خال خالی یه ،غصه و رنج خالی

     یه؟

    دنیای ما قصه نبود

    پیغوم سر بسه نبود.

    دنیای ما عیونه  

    هر کی می خوهد بدونه:

    دنیای ما خار داره

     بیابوناش مار داره

     هر کی باهاش کار داره

     دلش خبر دار داره!

  

    دنیای ما بزرگه

     پر از شغال و گرگه!

 

  دنیای ما_ هی، هی، هی!

  عقب آتیش _لی، لی ،لی !

  آتیش می خوای بالا ترک

  تا کف پا ترک ترک...

  

 دنیای ما همینه

 بخواهی نخواهی اینه!

 

 منصور