رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

کمک شایان توجه...

سلام
1- یه روز دارم زود می نویسم. اما نتونستم خودم رو کنترل کنم. 
2- میگم هیچی سر جاش نیست هی شما بگین نه. این هم یه مورد دیگه اش که خداییش منی که جلوم آدم هم بکشن ککم هم نمی گزه، جلوی تلویزیون داشت گریه ام می گرفت...
 خبر رو داشته باشین : " ... برای کمک به جشن عاطفه ها پـــــنــــــــجــــــــــاه مــیــــــلــــــیــــــــــون ریال ( همون 5 میلیون تومن خودمون ) کمک کرده اند." اگر دیروز و امروز 10 ذقیقه پای رادیو یا تلویزیون بوده باشین، حتما این خبر رو شنیدین.
باحاله، نه؟  خیلی ریاضی ام خوب نیست اما فکر میکنم می شه پول فروش 5 تا پیکانی که مردم باید بدن و به دفتر ایشون ریخته بشه تا در راه سعادت اسلام و مسلمین خرج شه. نه؟ عدد و رقم هاش رو آقای ترنج بهتر می دونن ولی فکر کنم تعداد پیکانهایی که در روز فروخته می شه یه مقدار بیشتر از اینا باشه. خیلی نه ها. یه ذره.

نمی دونم واللا. شاید، ... شاید هم نه، قطعا عقل و شعور ناقص بنده نمی رسه، اما... اما فکر می  کنم تحصیل مردم فقیر و بی بضاعت خودمون( تحصیل در ابعاد خرد (به ضم خ )، و کل زندگی هم در ابعاد کلان ) یه ذره مهم تر از  کارای دیگه ای باشه که این پول ها خرجشون میشن. نمی دونم. فکر می کنم اینکه بتونیم واسه یه دختر بچه ای که توی جنوب کشور، واسه مدرسه رفتنش، لباس و کفش و اینا که هیچی، یه دونه دفتر کاهی هم نداره، چهار تا دفتر تهیه کنیم، خیلی مهم تر از این باشه که بریم توی بورکینافاسو و گواتمالا و چه می دونم، هزار جای عقب مونده دیگه اسلام رو تبلیغ کنیم. این تبلیغمون بخوره تو سرمون. جدا این مدلی فکر می کنیم خدمت بیشتری کردیم؟. به خدا با این بودجه ای که سازمان تبلیغات اسلامی داره ( شما فکر کنین که همه اش هم صرف تبلیغ اسلام میشه ) ، خیلی کار ها می شه کرد... حالا گیریم اینهمه بودجه مصرف کردیم، 1000 نفر هم اومدن شدن مسلمون. که چی حالا؟ رفتی هزار تا بی دین و بادین رو ور داشتی مسلمون کردی، دستت درد نکنه. اما این یه طرف قضیه اس. این طرف چندین هزار تا مسلمون دارن توی فقر داغون میشن. اینا چی؟ چرا پولی که باید برای اون بد بخت ایرانی خرج شه، خرج یه سری آدم دیگه میشه؟ اون دختر بچه ای که توی دهات دور افتاده کرمان داره زندگی می کنه، چه گناهی کرده که نباید توی کل دهاتشون یه مدرسه ( فقط در حد ابتدایی، بیشتر از اونش پیشکش ) وجود داشته باشه؟ یا اینکه بخوایم به مردم عراق کمک های اون مدلی بکنیم. یا افغانستان. یا پاکستان و سوریه و هزار جای دیگه که کمک بلا عوض میکنیم و حال می کنیم که ایول به خودمون، دیگه شدیم اند روابط حسنه با اینا ...
یا اینکه اونهمه نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی عزیز هزینه می کنه و میره یک شبه تقریبا تمام مترجم های کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی رو ترور میکنه. خوب، اونا رو ترور کردین تموم شد؟ دیگه تمام فساد رو تز تویجامعه ریشه کن کرده بودین و همین مونده بود که اون هم حل شد. آره؟  نه واللا. بهتر نبود اون رو خرج جمع و جور کردن معتاد های داخل کشور می کردین؟ والله که بهتر بود. به پیر، به پیغمبر و همه اونایی که احتمالا قبولشون دارین ( آخه غیر خودتون رو بعید می دونم قبول داشته باشین )، نقش اون یه معتاد خیلی بد تر از ایناییه که فکرش رو میکنین. خیلی با آمار هایی که از جامعه بهتون میدن حال نکنین. یه نیم ساعت تو شهر قدم بزنین، احتمالا بهتر دستتون بیاد که بودجه تون محل مصرف مهم تری هم داره...
یا اینکه واسه لاله و لادن بیژنی اونقدر نهاد محترم ریاست جمهوری هزینه می کنن، واسه آدم هایی که خودشون بهتر از همه پذیرفته بودن که سرنوشتشون اینه... واسه کسایی که اگر می موندن و هیچ نقصی نداشتن، نهایتا دو نفر بودن... بعدش اینور روی تخت بیمارستان های دولتی، کلی مریض بمونن گیر پرداخت سه میلیون واسه عملشون... باز هم میگم، ریاضی ام خیلی خوب نیست. خودتون حساب کنین. با همین پولی که خرج لاله و لادن شد ( شما فرض کنین اصلا الان اونا زنده موندن )،  زندگی چند نفر از این مدل آدم ها رو می شد به این دنیا وصله زد؟ چند تا از این مریض هایی که زندگیشون گیر کمتر از پنج شیش میلونه، به روال طبیعی بر میگشت؟
فکر کنم وظیفه اصلی این باشه که اول داخل کشورمنون رو درست کنیم، بعد به فکر ساختن مدینه های فاضله در جاهای دیگه باشیم... به خدا واسه هر کی که داریم کار میکنیم ( اعم از خدا و غیر خدا ) باور کنید هم وطن خودمون خیلی واجب تره...

همین دیگه
رضا.


 

نظرات 7 + ارسال نظر
تکیلا. چهارشنبه 26 شهریور 1382 ساعت 16:25 http://Tequila.persianblog.com

چی بگم والا....

منم تو همینش موندم...

غزل چهارشنبه 26 شهریور 1382 ساعت 16:37

to ke baz ghor zadi
albatte bishtaree harfatd 2roosteha ...............

واللا منم می خواستم غر نزنم اما نشد...
بعدشم کلی چیزای بد تر می خواستم بگم ولی چون آقا منصور گفته بودن سیاسی نشه واسه خودم نگرشون داشتم.
حالا آنلاین شدی به خودت می گم...

قلی چهارشنبه 26 شهریور 1382 ساعت 16:41 http://ghapan.persianblog.com

ببینم بااجازه آقا منصور این مطلبو زدی؟

mehman nakhandeh چهارشنبه 26 شهریور 1382 ساعت 17:16 http://kiam-man.blogsky.com

zarbol masali ke migan " MOLA AMAME KHODESH RU NAMITONEST BEBANDEH!!!! VASE BAGHIEH SARE GHAGARI MIBAST!!!!" shenidi??!!
hala shodeh vaz3e mamlekat dari va khedmate be hamvatan o hamno3 khod!!!!
gharibeh navazi va tasano3 toy in farhange ma ghavi hast!

الآن شنیدمش...
ولی خوب همشونم اینطور نیستن...
یعنی میدونی خودشون که هیچکدوم بد نیستن. اطرافیانشونن که بدن...
خوش بگذره...

نیما چهارشنبه 26 شهریور 1382 ساعت 19:17 http://nimavc.persianblog.com

خیلی از این چیزا زیاده این یه نمونه از اون ۱ ملیون تاشه بابا

اره خوب
به قول بعضیا : این نیز بگذرد...

آبتین چهارشنبه 26 شهریور 1382 ساعت 21:42

خوب راستش به نظرم اومد که حرفی که زدی تا حدودی ( تقریباْ ۹۰ درصد ) درست باهشه. اما در مورد لاله و لادن باید بدونی که این کار یک کار سمبلیکه که چمیدونم مثلا تو خود سنگاپور هم برای دوقلوهای بهم چسبیدشون انجام دادن. اما در هر حال به قول نظر یکی از دوستان محترم این نیز بگذرد. راستش یه گوشی هست که درش کوچیکه و دروازش بزرگ. قبل از شما هم خیلیها این حرفهای قشنگ رو زدن. اما چه سود.....!

ترنج پنج‌شنبه 27 شهریور 1382 ساعت 00:15 http://toranj.blogsky.com/

این همونی است که من گفته ام اینجور ننویسید. شایسته است که تجدید نظر و اصلاح کنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد