یکی دو هفتهای بود که به خاطر امتحانها دیگه جایی برای وبلاگ نوشتن تو وقتم نداشتم. نه اینکه وقت نداشتما. اتفاقا زیاد هم داشتم !! چون هر چی میخواستم بخونم میدیدم چیزی سر در نمیارم. خدا این استادای دانشکده فنی رو نصیب گرگ بیابون نکنه. هر ۳ تا امتحانم رو خراب کردم. اونهم از نوع آبروریزی. خلاصه با اینکه وقت داشتم ولی فکر درسها ولم نمیکرد و نمیذاشت بتونم فکرم رو رو چیز دیگهای متمرکز کنم. حالا بعد از آخرین امتحان اومدم که یه چیزی بنویسم. حالا چی بنویسم خوبه. صدام که دیگه قدیمی شده . بعضی آقایون توهم توطئه میگن صدام رو ۳ ماه قبل گرفتن و حالا میگن. البته یکی از نمایندههای کنگره هم همین سوال رو پرسیده و خواسته که زمانبندی دقیق گرفتنش رو جناب بوش جنایتکار عزیز معلوم کنه. مثل اینکه تو آمریکا اگه یکی رو تو کریسمس بگیرن شگون داره. انتخابات آمریکا هم نزدیکه. این انتخاباتشون مثل دو خرداد ما میمونه. از الان یه جورایی معلومه که بوش کوچولو میبره . چون دموکراتها هنوز معلوم نیست چیکارهن. هوارد دین مثل اینکه زور آخرشونه. ولی یه دفعه دیدین مردم آمریکا غیرت به خرج دادن و یه کارایی کردن.
دیگه چی بگم. همین الان شیطون گولم زد که بنویسم نظرتون چیه که یکی از گروه ترنج بشه کاندیدای مجلس. ما هم براش تبلیغ کنیم. شوخی کردم بابا ولی چه شیطون باحالی. اما فکر بدی هم نیستا. شما بگید تو رو خدا بده؟ من که اگه چیزی بگم میگن باز میخواد بلوا راه بندازه . شما یه چیزی بگین بلکه موثر واقع بشه.
قربون همه
احسان
تو خودت می تونی بشی... خیلی هم بد نیست...برو اون بالا بشین و قانون تصویب کن..مثلا تعطیلی ها رو دو برابر کن...؟!؟!؟ یا...؟؟
ببنیم یه نفر هم می تونه نماینده ملت باشه هم مدیر مدرسه بابا ایول ما رو هم دعا کن برادر
Enchante !!!
رسیدن به خیر!
ولی فکر کنم دو ماهه نه دو هفته !