رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

عید فطر مبارک


1)   
ما که نفهمیدیم دیروز عید بود یا امروز عیده ، ولی به هر حال عید همگی مبارک و طاعات و عبادات شما قبول باشه...


2)   
از همه دوستانی که به صورتهای مختلف – ای میل، آف لاین٬     ، کامنتSMS ، حضوری، تلفنی ، با نامه مکتوب ، از طریق واسطه –
به من تبریک تولد ویا تبریک عید گفتن خیلی خیلی تشکر میکنم و امیدوارم بتوانم محبتشون رو جبران کنم.


3)   
دیشب دانش آموزان یکی از مدارسی که اونجا درس می دم به مناسبت تقارن با شب عید فطر برام تولد گرفته بودن ! در کافی شاپ آق بانو ( کنار پارک دانشجو ) . جمعی صمیمی و با محبت و دوست داشتنی. متوجه شدم هنوز رابطه صمیمی بین دانش آموز و معلم همراه احترام متقابل نمرده است! و بعضی ناملایماتی که در شغل ما هست را از یاد بردم... وبرای من شبی رویایی بود ، خیلی خوش گذشت و کلی خندیدیم ! یکی از بچه ها نمی دونست کاپوچینو چیه و کلی سوتی داد! البته ناگفته نماند که من هم تازگی ها فهمیدم ! به لطف دو سه بار اینور اونور رفتن با دوستان وبلاگی مثل هلمز!!!

در روزگاری که دانش آموزان کمتر برای معلم احترام و ارزش قائل

هستند ، این حرکت از طرف دانش آموزان منو به عرش برد!!!   


4)   
یه مدرسه دیگه که درس میدم روز شنبه منو دعوت کردن برای افطار . اونجا هم عالی بود. مدرسه توی قلهکه و افطاری پیتزا داشتن!!! به زور دادیم پائین و تا سحر آب میخوردم...! اونجا هم مورد محبت بچه ها واقع شدیم البته با ورژن بالا شهری!!!


5)   
یکشنبه رفقا دعوت کرده بودند برای افطاری . چون دفترشون رو عوض کرده بودن و من هم اول بار بود که به دفتر جدید می رفتم ،با گل و شیرینی رفتم اونجا( که هم چشم روشنی باشه و هم مثلا از خجالت افطاریشون در بیام). افطار نان بود و پنیر . یه ذره هم خامه شکلاتی! همین .  حالی اساسی از ما گرفته شد! با چه امیدی رفته بودیم!!!!  بهشون گفتم میدونستم که وضع اینجوره براتون کوفت هم نمی آوردم!!! البته قول یک شام توی سفره خانه سنتی سر باقرخان رو ازشون گرفتم تا ببینیم خدا چی میخواد.


6)   
این امیر تیم ما خیلی دوست داشتنیه ! به من یه آف لاین زده بود و بعد از تبریک عید کلی توضیح داده بود که کم کاریش در وبلاگ به علت فشار درسها و امتحاناته و نزدیکای پایان ترم است و... من هم برای شما نوشتم که در جریان باشین. به هر حال خواندن درس های ترم اول رشته کامپیوتر توی دانشگاه تورنتو کار ساده ای نیست .برای امیر آرزوی موفقیت میکنم و می گیم که دوستش داریم و براش دعا میکنیم و ازش میخوام که با خیال راحت به کاراش برسه و هر وقت که مقدور بود برای رفع تنوع (!) به وبلاگ سر بزنه!!! و به خاطر داشتن همچین هم تیمی ای به خودمون می بالیم.


7)   
یاسر و احسان هم همینطور – درگیر درس و امتحانات هستن و سر شلوغ . نصیر هم مثل ماه شب عید فطر دیده نمیشه!!


8)   
خواستم از دوتا از دوستان که مارو همواره مورد لطف قرار میدن تشکر کنم .
 
امیر (کوچ ماه) و بهزاد ( نیمکت) که توصیه 
میکنم به وبلاگ بهزاد سر بزنید ، بدک نیست...


9) سیستم آرشیو بلاگ اسکای برای خوانندگان راه افتاد. دستشون درد نکنه. کارایی خوبی داره و سیستم دسترسی اش خیلی راحته . طول کشید تا راه بیفته ولی چیز خوبی آماده کردن. می تونید سمت راست همین صفحه پیداش کنید.اگر هم میبینید که صفحه خالی است به خاطر راه افتادن همین سیستم است . بلاگ اسپات سرویس آرشیو رو نسبت به بلاگ اسکای زیادتر داشت ( تازه نه به این خوبی) که دیگه ببینم این بلاگ اسپاتی ها چی دارن بگن و به چیه بلاگشون بنازن!!! ( از جمله بارانه )

10)   
ببخشین طولانی شد ، شب عید است و تا دیر وقت میشد بیدار موند...

 

 منصور

در راستای قوانین جدید

به گزارش واحد وسطی خبر ادارهء راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ اعلام کرد « در راستای اجرای دور جدید مقررات عبور و مرور از شهروندان عزیز و گرامی تهرانی تقاضا می‌گردد هر چه سریعتر نسبت به اتصال کد ملی خود در محلی که کاملا قابل مشاهده و نمایان باشد اقدام نمایند. در غیر این صورت عواقب این کار بر عهدهء خودشان میباشد » این مسوول محترم از جواب دادن به سوال خبرنگار شبکهء الچنار که پرسید « این یتصل هذا البلاک؟ » خودداری نمد.

یک آگهی دهندهء خوش ذوق در یکی از روزنامه‌های پشمک خالتوری: انواع پلاکهای کد ملی در سایزها و مدلهای مختلف. نصب در محل.

یک مصاحبه کنندهء محترم: اگه این طرح اجرا بشه من دیگه چجوری به ناموسم بگم بیا بریم پارک؟ اون آقایی که این قانون رو تصویب کرد مگه ناموس نداشت؟

سروان سرتیپ امیر سمساری در پاسخ به این سوال که بالاخره تکلیف مردم را مشخص کنید. مردم این پلاک را باید به کجا متصل کنند گفت « اونجای آدم دروغگو »

احسان

شعار

اول از همه تبریک به پرسپولیسیهای همیشه قهرمان..و مخصوصا ترنج عزیز
این قضیه راهپیمایی هم خودش یک داستانیه...سایت امروز یک گزارش از راهپیمایی شهرستان شاهرود داده که جالبه!!
برخی شعارهای خود ساخته و جدید در راهپیمایی روز قدس شاهرود که از بلندگوی راهپیمایی سرداده می‌شد موجب خنده بسیاری از راهپیمایان را فراهم کرد.!! «بعضی‌ها خواب بوشو می‌بینن، تا بیدار می‌شن موشو می‌بینن»، «قیافه بوش مثل میمونه، وزیر دفاعش مثل حیوونه»، «جرج دبلیو بوش چی کم دارد، اجازه بگم: سی() کم داره» و ... از جمله این شعارها بود که از بلندگوی مراسم راهپیمای سرداده می‌شد. هنگام سوزاندن آدمک بوش، بدلیل آتش نگرفتن آدمک، بناچار ابتدا چند پلاکارد مقوایی «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» آتش زده شد تا آتش فراگیر شده و آدمک بسوزد.
قضاوت بر عهده خودتون...!!
یاسر

تولد


دوشنبه سوم آذرماه روز تولد منه! یعنی فردا ! میشم سی ساله. هم نمیتونم احساسم رو بیان کنم هم به دلیلی که در یادداشت قبلی نوشتم ٬ نمیتونم اینجا بنویسمش...
به هر حال من اهل اینکه بشینم ببینم کی تولد من یادشه که تبریک بگه و اینحرفا نیستم !
از همین جا اعلام میکنم تا هرکس که میخواد تبریک بگه یا اینکه هدیه بده بتونه این کار رو انجام بده و بعدا نگه نمیدونستم!!!

My candle burns at the both ends
It will not last the night
o my foes, o my friends
It gives a lovely light


منصور