رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

چه باید کرد؟


دارم خفه می شم. خدایا خودت کمک کن. هموطنانمان در دومین شب در سرمای منهای 7 درجه زیر آوارها موندن و دارن از بین میرن( اگه تا حالا نرفته باشن) دو تا از دوستامون که رفتن بم تماس گرفتن و گفتن که تلفات خیلی زیاده. و حرفهاشون حاکی از اینه که مدیریت افتضاحه و امکانات و نیروها داره هدر میره. که البته انتظار جز این نمیرفت. بهره هوشی افرادی که توی مملکت ما کارا دستشونه پایینه و اینهم نتیجشه.


اول کار حادثه را کم اهمیت جلوه دادند، ستاد بحران 14 ساعت بعد از حادثه تشکیل جلسه داد و اون روز رو عملا از دست دادن. مجروحین 30 دقیقه توی هواپیما بودن که پلکان بیارن!!

 چه کسی مسوول جوابگویی این اهمال هاست که باعث شده کسانی که میتونستن زنده بمونن جانشون رو از دست بدن. خبرنگار بازتاب گفته تا وقتی که دیگه امیدی نمی رفته کسی زنده مونده باشه 700 نفر از زیر آوارها نجات پیدا کردن...فقط 700 نفر ! چند ده هزار نفر زیر آوارها بودن؟ اونا چی پس ؟ چقدر بی عرضگی و نالایقی. کدوم وزیر استعفا میده؟ کی ککش می گزه؟ حالا مطمئن باشین یه چیزی هم طلبکارن . مخصوصا اون خرم( وزیر راه) که قبلا استدلال میکرد سالی یک سقوط هواپیما و کشته شدن 250 نفر در مقابل تلفات 25000 تایی جاده های کشور در سال که چیزی نیست!!!تو رو خدا ببینین کی وزیر ماست! اونم از رئیس جمهور محبوب(!) ما که زورش میاد یه سر بره اونجا. یعنی نباید بره؟ این اتفاق توی امریکا افتاده بود الان جرج بوش نرفته بود به منطقه زلزله زده؟ فکر کرده اینجا هم استادیوم شیرودیه و داره سخنرانی انتخاباتی میکنه! امشب تو اخبار ساعت 21 راجع به ملت فهیم و اراده مند و توان مدار بم حرف میزنه و از پیشینه تاریخیش میگه! ای بابا ! جمع کن! مردم اونجا دارن میمیرن . یه کاری بکن.

 

یکی از دوستان میگفت دانشجو هایی که رفتن اونجا خودشون شدن وبال گردن مسوولین و تو این هیر و ویری جا و غذا میخوان. اونا هم شدن نون خور. یعنی یه احمقی نبوده که ساماندهی کنه تا افراد به اندازه برن و امکانات با خودشون ببرن نه اینکه دست خالی برن.


قاطی کردم... خیلی غصه دارم خیلی . دارم خفه میشم... 7 فروردین امسال من توی بم بودم . جاهایی که رفتیم الان خراب شده. داشتم عکسهاشو امشب میدیدم و ...

 

منصور

نظرات 7 + ارسال نظر
امیر یکشنبه 7 دی 1382 ساعت 07:44 http://toranj.blogsky.com

Nemidoonam Valla chii baraaye in Masoolin Mohemme. Emrooz Sohbataae Khatamiyo az televison pakhsh mikardan. Faghat Harf Faghat Shoaaar. Nemiidonam Harkii lebaase Rohaniayt mipooshe karesh mishe Harf Shoaar Cherto Pert. Az Raiis Jomhoor gerefte taa baghiiyashoon. Dolate Canada taa Allan 12 million Dollar jam karde az jahaye mokhtalef braaye komak. Too Keshvar Masoolin Che kardan? Ayaa Too oon Mamkelat gheir az harf zadan kaare diigeii ham mikonan.Namaayandegaane Khodavand dar zamin????? fekr nemkonam..

بهزاد یکشنبه 7 دی 1382 ساعت 12:48 http://www.nimkat.tk

چرا جواب میلامو نمی دی؟

نارنجک یکشنبه 7 دی 1382 ساعت 13:04 http://narenjak.blogsky.com

واقعا از صمیم قلب برای بازماندگان حادثه از خدا تنها برایشان صبر میخواهم که در میانشانشان هیچ چیز نایاب تر از صبر نیست...
کودک خردسالی به دنبال مادرش ...
مادر گریان به دنبال طفل شیرخوارش ...
ژدر داغدیده به دنبال تنها فرزند دانشجویش که به علت فارغ التحصیلی بعد از ۵ سال دیشب به خانه آمده بود ...
زنی که برای نماز از خانه خارج شد و حانواده اش زیر خاک مدفون شد ...

همه و همه اینها به هیچ چیزی بیشتر از صبر و در درجه دوم محبت و در درجه سوم نیازهای مادی ...

من این حادثه را به همه ایران علی الخصوص داغدیدگان تسلیت عرض میکنم.

ان الله مع الصابرین

غریبه یکشنبه 7 دی 1382 ساعت 13:35 http://gharibeh.blogsky.com

دردناک است و دردناکتر اینکه کاری از دستت بر نیاید و مجبور باشی فقط غصه بخوری و حرص. به قول یک بنده خدائی مدیریت آقایان در تهران بحران نزده چه تحفه ای است که در یک شهرستان دور بحران زده چطور باشد؟ انتظاری جز این نیست از آقایانی که بدون صلاحیت، قابلیت و فکر بر اسب قدرت سوارند و این ارابه را به ناکجا می رانند با سرعتی سرسام آور. افسوس و صد افسوس ...

امیرحسین کلج یکشنبه 7 دی 1382 ساعت 19:15

خدا رحم کنه به این مملکت رحم کنه.مردم امتحانشونو پس دادن .دیروز حساب کردم اگر هر دونه پتو دونه ای ۳۰۰۰ تومن باشه جمعا میشه ۱۲۰۰ میلیون تومن و این پول تو جیبی بعضی آقایونه که متاسفانه دم از مردمسالاری میزنند.جای تعجب دیگه اینجاست که از مردم آب هم میخوان من حیرونم .یعنی نمیشه سریع برن یک کارخانه آب معدنی فروش یک ماه اونو بخرنو بفرستن بم...نمیدونم واقعا نمیدونم...تا این آقایون سرکار باشن از این بهتر نمیشه ...یا حق

می خواهم بمیرم
نه این که قلبم از کار بایستد
و تنم سرد شود
و با خاک یکسان شوم
می خواهم بمیرم
نه اینکه هیچ صدایی به گوشم نرسد
و از دیدن ستاره گان
کــــور باشم
می خواهم به مرگی کاملا غیر عادی بمیرم
میخواهم در بم بمیرم
در پای ارگ
در زیر ضجه های مرگ گونه مادر تنها
در زیر خروارها خاک سنگین
در زیر...

روبی پیره دوشنبه 8 دی 1382 ساعت 18:58 http://roobipire.blogspot.com

منم حسابی افسرده شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد