تفالی زدیم به خواجه شیرازی گفتیم هر چه آمد در اینجا بنویسم:
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد نقش هر زخم که زد راه به جایی دارد
عالم از ناله عشاق مبادا خالی که خوش آهنگ و فرح بخش صدایی دارد
پیر دٌردی کش ما گرچه ندارد زر و زور خوش عطا بخش و خطا پوش خدایی دارد
اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند درد عشق است و جگر سوز دوائی دارد
ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
از قدیم گفتند که " مستمع صاحب سخن را بر سر شوق آورد " ، نمی دونم چرا بعضی ها نظرات بی ربط می گذارند. ممنون! پیر هرات
باسمه تعالی
پیرو مطلب ارایه شده این نکته قابل ذکر است که مطلب شما هم بسیار بی ربط به وبلاگ است. حداقل شما که جانشین آقا ی آقاخانی هستید این مورد را دقت کنید.
مفیدی