سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»
سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»
امروز رفته بودم یک جایی دیدم که یک انگلیسی اونجا کار می کنه و جالب اینکه مسلمان شده بود. البته آدم درست حسابی و پولداری بود که خیلی ازش خوشم آمد. بعد فهمید که من ایرانی هستم و کلی صحبت و....
تا اینجاش خوب بود
و بعد گفت که ۲-۳ سال پیش رفته ایران و دوست داشته که یک کار خیر کنه و تصمیم گرفته که یک مدرسه درست کنه. طبق قانون چون خارجی نمی تونه ملک بخره تصمیم می گیره که به اسم یک نفر دیگه بخره.
می گه خوب باید یک آدم قابل اعتماد پیدا کنم که بعدا مشکلی پیش نیاد. با یک آخوند آشنا می شه و ملک را به اسم اون می خره و همه کاراش را می کنه.
بقیه اش رو فکر کنم خودتون حدس بزنید...
الان در به در دنبال یارو هستش و داره دنبال وکیل می گرده ....
این هم عاقبت کار خیر توی کشور عزیزمان!!؟؟!!
واقعا داشتم از خجالت آب می شدم.
من از فردا به مدت ۳ هفته میرم مسافرت به سرزمین آفتاب تابان و نیستم که مطلب بدم. البته می دونم که بودن یا نبودنم تو کار وبلاگ زیاد تاثیری نداره و بقیه اعضا انقدر فعال و خوب هستند که نبود من اصلا احساس نمی شه. حالا شاید هم از اونجا توانستم یک چیزی بنویسم.
تا بعد
یاسر
وب با حالی داری اگه میخوای به هم لینک بدیم یه سر بزن
آقا یاسر !
خوش بگذره... به سلامتی- منتظر برگشتت هستیم بی صبرانه
نه! شما مطلب ندی یک ششم وبلاگ پریده!