رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

گرچه تو باغ بلوریم ٬‌اما جنس شیشه نیستیم


مطلب زیاد دارم- امیدوارم حوصله تون سر نره..

۱- از وقتی این فیلترینگ مسخره مخابرات اومده، اگر دقت کنید حجم send لااقل 5/1 برابر حجم receive است. در صورتی که معمولا موقع کار سندمون خیلی کمتر از ریسیو  است. خدا میدونه چی رو داره از روی سیستم send میکنه و به کجا؟!!

۲- بعضی از کارگردانها شنیدن که تو فیلمهای امروزی ٬  ته فیلم رو نباید بست و باید قضاوت را به عهده تماشاگر گذاشت ٬ ولی دیگه شورش رو در آوردن! مثالش فیلم شهرزیبا که فکر کنم کارگردان همین جور به تدوینگر گفته یه جا که دلت خواست قطع کن بقیه اش به عهده بیننده! شده یک فیلم که اصلا معلوم نیست چی میشه. تقریبا فرقی نمی کرد که اصلا چیزی نشون نده و بگه کلا فیلم به عهده خودتون!

۳- نمی دونم که من چه گناهی کردم که باید تو مدرسه غیر انتفاعی کار کنم ! بچه ها شهریه میدن و سالهای اخیر به دلایل مختلف شهریه مدرسه زیاد شده . اونوقت بعضی ها که تعدادشون کم هم نیست فکر میکنن نون مارو دارن میدن ! می بینین ؟ خیلی سخته در جایی که چنین تفکری هست بخواهی روابط انسانی برقرارکنی در سطح بالا. با بچه ها رابطه عاطفی و محبتی برقرار کنی. فکر میکنن پول دادن بیان سرویس بگیرن برن دیگه ! متاسفانه جدیدا زعمای مدرسه هم کما بیش تفکرشون اینجوری شده...
 اگر نبود عشق و علاقه زیاد من به کار در مدرسه و آموزش و پرورش دانش آموزان ٬‌واینکه تا اینجای عمرم رو صرف این موضوع کردم٬‌دوام آوردن در این کار خیلی سخت بود. پول که بیاد وسط ٬‌خیلی چیزا میره! کسی هم باور نمیکنه که بابا ! هنوز یه آدم خل پیدا میشه که تفکراتش در مورد کار در مدرسه مثل سالهای قبل باشه. گذشته ای نه چندان دور.
یک نمونه از وقایع اتفاقیه را براتون ذکر میکنم که آدم اگه بخواد از این کار ببره با این چیزا میشه این اتفاق بیفته:
یکی دو روز پیش ٬ یکی از دانش آموزان سابقم نشسته بود توی ماشین و میخواستیم بریم جایی. ماشین جلویی دنده عقب گرفت و نزدیک بود بزنه به ماشین من . این آقا یکهو داد زد: بزن ! این ماشین از شهریه ما بدست اومده! بزن ! ما راضی هستیم!
انگار با چوب زدند توی سرم. اون لحظه صد تا جواب به ذهنم رسید بگم ولی خدارو شکر که چیزی نگفتم. خیلی سنگین بود. همین آدم بره یه رستوران ۶ برابر ازش پول بگیرن موقع بیرون اومدن تشکر هم میکنه! اونوقت برای تحصیل  پول بده باید لیچار بار من بکنه که ربطی به دهنده و گیرنده شهریه ندارم ! ماشین هم از طریق شندرغاز حقوق مدرسه م... بدستم نیومده! چون موقعی که ماشین خریدم اصلا مدرسه م...نبودم! معلومه خیلی سوختم که اینقدر دارم مطلب مینویسم!

۴- فیلم گلستان رو تلویزیون نشون داد . درسته فیلم هندی بود و آبکی ولی دو سه تا پیام عالی داشت. مهمترینش اونجا بود که «صاحب جی» به «کریشنا» سیلی زد و انداخت از خونه بیرون و آوارش کرد٬ و بعد از اینکه کریشنا به پول و ثروت رسید گفت : درسته «صاحب جی» با من همچین برخوردی کرد٬‌ولی کسی که اینهمه لطف کرده در حقت و زیر بال و پر تو رو گرفته٬‌با یک بار برخورد شدید که نباید ازش ببری. ای کاش ما این توجه را داشته باشیم که یک نفر را که کلی در حق ما لطف کرده به کوچکترین علتی نرنجانیم و درصورت بروز بک نا ملایم از طرف او ٬‌طومارش را در ذهنمان بهم نپیچیم...

۵- راجع به مطلب رئیس و رئیس بازی یه مطلب دارم که متفاوت هم هست. میذارمش برای یه وقت دیگه. از این دیگه طولانی تر نشه.

منصور

نظرات 13 + ارسال نظر
محمد حسین یکشنبه 28 تیر 1383 ساعت 00:58

سلام
۱. جای اسبان را خران بگرفته اند.
۲. خوشبخت ان که کره خر امد الاغ رفت.
۳. تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس.

یاسر یکشنبه 28 تیر 1383 ساعت 02:16 http://toranj.blogsky.com

شمع کوچکی اشک ریزان می سوخت ٬ دود می کرد و در سکوت
سنگین شب ٬نور امیدی بر دل عاشقان بود٬ آینه ها خواهم ساخت
برای دل تا شمعها بسوزد برای او ٬برای عشق ... .در آینه مهر را
برای چشمانم معنا خواهم کرد تا بداند کینه مرده است برای اهل
دل تا باتمام دل پرواز کنم به آسمان آبی......

آوای من یکشنبه 28 تیر 1383 ساعت 06:05 http://avayeman.blogsky.com

سلام
۲-اتفاقا به نظر من آخر فیلم شهر زیبا خیلی واضح بود!! فیروزه دوبار حلقه‌اش رو دستش کرد و خواست به زندگی سابقش ادامه بده و منتظر آزادی برادرش بمونه و او پسره هم رفت که اون دختر معلوله رو بگیره تا دوستش آزاد بشه. . . . واقعیتی تلخ و گزنده!
۳-معلمی شغل انبیا است!! پس غر نزنید لطفا. هیچ شغلی واقعا به اندازه این شغل مقدس نیست و چندغاز حقوقش هم حلالترین پول‌هاست و واقعا هم برکت داره.
اما خوب همچین یه نمه شاگرد‌های شما رو هم درک می‌کنم. چون ما هم دبیرستان که بودیم و خیلی پول می‌دادیم زبونمون سر مسئولین مدرسه دراز بود!! احساس مالکیت می‌کردیم نسبت به مدرسه. . . . این هم از عوارض مدارس غیر انتفاعیه دیگه که بچه‌ها رو دچار توهم می‌کنه!!

خوب دیگه فکر می‌فکر کنم این آخرین نظریه که اینجا می‌زارم. تا حدودا ۳هفته دیگه خدانگهدار همه شما

[ بدون نام ] یکشنبه 28 تیر 1383 ساعت 10:57 http://zooghal.blogsky.com

یاحق
خیلی جالبه...
اینو که خودم میدونستم!

پیر هرات یکشنبه 28 تیر 1383 ساعت 11:48 http://pire-harat.blogsky.com

۱. باشد که از خزانه ی غیبش دوا کنند!!

۲. از قول کارگردان به تدوینگر:
هر چه می خواهد دل تنگت بکن!!

۳. آه! آه! از دست صرافان گوهر ناشناس
هر زمان خر مهره را با دٌر برابر می کنند!

۵. هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هر چه می خواهد دل تنگت بگو!!

پیر صبا یکشنبه 28 تیر 1383 ساعت 12:44

به نظر من هم فیلمهای ایرانی سر و ته ندارن(البته اکثرا نه همشون) یه چیزی به ذهن کارگردان و غیره میرسه میره میسازه بعد نمیتونه جمش کنه. آخرین فیلم ایرانی که دیدم و بهم چسبید «خواهران غریب» بود. خیلی حال کردم

محمد امین یکشنبه 28 تیر 1383 ساعت 13:52

۱.شاید فیلم دو قسمتی بود ویا شاید سانس سینما اجازه ادامه دادن را نمیداد.
۲. شنیده شد که این فیلم را رئیس معرفی کرده بود.
۳. در تمام شغلها بحث پول که می آید وسط همه چیز را خراب می کند مثل نمایندگی مجلس مخصوصا نمایندگی دوره ششم
۴.لطفا شکل ظاهری رئیس را توصیف کنید جالب است.

شب تاریک یکشنبه 28 تیر 1383 ساعت 18:10 http://www.shabetarik.tk

سلام آقا منصور
خیلی خوبه آدم اگه هی ایراد نگیره از همه چی از رئیسش تا فیلترینگ مخابرات
یا حق

امیرحسین یکشنبه 28 تیر 1383 ساعت 22:08 http://www.material.persianblog.com

۱-منصور میفهمم چی میگی مخصوصا از این شاگردا خیلی دیدم.
۲-در مورد فیلمها هم درست میگی دیگه شورشو دراوردن بعضی ها.
۳-در مورد فیلترینگ هم چی بگم ...این وزارت مخابرات همون وزارت خونه ای که با این وضعیت موبایل ۱۰ میلیون تا دیگه هم میخواداعراض کنه...

رضا یکشنبه 28 تیر 1383 ساعت 23:55

آقا من بد از دست این فیاترا اعصابم خورد بودش یه زمانی. یه وب جت نصب کردم خیلی از مسائل رو خودش حل کرده ها...
امتحانش ضرر نداره.
۴ مگه که فک کنم کلا...

هلمز دوشنبه 29 تیر 1383 ساعت 00:40 http://holmes.blogspot.com

از بس رو میدی به این بچه‌ها........

حسین دوشنبه 29 تیر 1383 ساعت 01:20

همه که مثل اوون شاگر شما نیستتند. نیمه ژر لیوان هم باید دید

حسین دوشنبه 29 تیر 1383 ساعت 22:46

ما که سندمون در مقابله ریسیومون هیچی نیست.
دوما پس دیگه دبیران مدرسه مادر من چی بگن که سالی ۳۰۰۰۰تومن پول می دن و همین حرفا رو میزنن!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد