رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

بهترین خبر همین حضور تو

  خبر حادثه ی عبور تو

تشکر میکنم از همه دوستان و عزیزانی که حضوری ٬ تلفنی٬
‌SMS ی (!)‌ ٬ ای میلی ٬ کتبی ٬ شفاهی ٬ تو اورکات ٬‌در قسمت نظرات وبلاگ ٬ با گذاشتن آف لاین و از طرق دیگر به من تبریک تولد گفتند.

از تمامی دانش آموزان عزیزم تشکر میکنم که با دادن هدایا و دو دفعه مراسم گرفتن به من ابراز لطف و محبت کردند و حسابی مرا خجالت زده.

بعضی از دوستان خیلی بمن لطف و محبت داشتن و هدایای ارزشمندی دادند. شعری که خودش سروده ٬ جملات عمیق و کوتاه (خوراک وبلاگه!!) ٬ کارت تبریکهای زیبا همراه نوشته های زیباتر ٬ کتابهای عالی و چقدر خوب سلیقه های منو میدونستن. شعرهای شهیار قنبری٬ اردلان سرفراز ٬ ایرج جنتی عطایی ٬ چند کتاب از صادق هدایت . همچنین یکسری هدایایی که از لحاظ ارزش مادی بالا بود و شرمندگی فزون کرد! و بالاخره اینکه رئیس هم هدیه داد!

امان از دیشب! ساعت نه و نیم شب ماشین توی اتوبان شیخ فضل الله خاموش شد و موند. پنج نفر از دوستان باهام بودن که رفتن خونشون. زنگ زدم امداد خودرو  اومد .بعد از کلی معطلی و منت و سین جیم کردن. گفت بنزین نداری و درحالی که داشتم. بنزین ریخت . روشن نشد که نشد. هوا خیلی سرد بود. پاهام بی حس شده بود. گفت پمپ بنزین ماشین خراب شده و من ندارم . میتونی گیر بیاری من برات ببندم؟ و ساعت
۱۱ شب بود! گفتم ممنون. رفت. ساعت ۱۱:۳۰ برادرم اومد ماشین رو بکسل کردیم . ساعت ۱۲:۳۰ رسیدیم خونه و سرد بودو خیلی سرد. صبح مکانیک همراه یک پمپ بنزین آوردم بالا سر ماشین که درستش کنه . یه استارت زدم که ببینه ٬‌ ماشین روشن شد ! نمی دونم. دوستان میگفتن قسمت بوده. شاید قرار بوده جلوتر تصادف کنی و اینجوری ماشین نرفته اونجا. اگه این نظر درست باشه ٬ این دفه علل و عوامل غیر مادی به نفعم کار کردن !

روز گذشت ، هفته تمام شد ، ماه سر آمد ، لب به سخن بگشا...


منصور

بمباران گوگلی!!

Arabinan Gulf: The Gulf You Are Looking For Does Not Exist. Try Persian Gulf.
The gulf you are looking for is unavailable. No body of water by that name has ever existed. The correct name is Persian Gulf, which always has been, and will always remain, Persian.

چگونگی شرکت در بمباران گوگلی را اینجا بخوانید

آوای من

فردا


فردا سوم آذر روز تولد منه ! شنبه سوم آذر ۱۳۵۲ ساعت ۱۱:۳۰ صبح
نمی دونم باید خوشحال باشم یا ناراحت!
خوشحال باشم که اومدم روی زمین یا ناراحت باشم از اینکه یک سال به آخر خط نزدیک شدم!

تا آذر مه بگذرد و آید آزار

نمی دونم فردا چه روزی باشه ولی امروز اصلا روز خوبی نبود برام. اصلا...
چیزی نیست دیگه - تمام

منصور

چت با کانادا (۳)


آخرین قسمت مطالب چت با کانادا رو مینویسم و خوشحالم که نظرات مختلف عزیزان در این مورد اومد. از گوینده اش هم تشکر میکنم. این دوست عزیز خودش هم وبلاگ رو می بینه و نظرات رو خونده بود و ابراز رضایت کرد. یه مدت هم کله ام استراحت کرد در مورد مطلب دادن!

نوید اضافه شدن یک عضو جدید به تیم وبلاگ "رویای نیمه کاره " را به خوانندگان عزیز میدهم. یک دوست عزیز و فرهیخته. درانتظار مطالبش باشید.

 

قسمت آخر:

 

/من مهربونی میکنم بهشون/همچنان مشی خودم رو ادامه میدم/اینجا منصور نمیتونم برات توصیف کنم/ولی رفاقت هامون خیلی می ارزه/یه معرفت از رفیق شیرینی داره/که هیچ چی نداره/خیلی وقتا/این رفاقت های ما/قدسی هستند/به فریاد هم رسیدنها/اینجا یه روز سیستم حمل و نقل/شهری اعتصاب بوده/مردم سرسوار شدن/همدیگر رو جر میدادند/ منصور/نه اینکه همه چی فت و فراوون بوده/هار نشدند/گشنگی نکشیدند/خود به خود /تو آدم nice میشی/ولی اون توت هنوز محک نخورده/یعنی اگه نباشه/همه رو جر میدی/ خلاصه کاری که کردند/اومدندامکانات رو ردیف کردند/آدما رو کاری به کارش ندارند/یعنی سراغ سایر اجزاء رفتند/تو شیکمت سیر باشه/برا تخلیه روانی/میری یه سری کار volunteer  هم میکنی/یا مثلا تو مترو پا می شی/یکی دیگه بشینه/ولی در همین حد/یعنی اگر مسیر باشه 10 ساعت/عمرا کسی برات پاشه/جاشو بده به تو

 

/انتقال تجربه را دوست دارم/ولی نمیدونم/مخاطبهای وبلاگ شما کیا هستند/یعنی دوست دارم/انتقال تجربه برا کسایی/باشه که من رو میشناسند/ چیزهایی که جالبند/ دوست دارم انتقال بدم/منصور جان/فقط امید باید تو ماها زنده شه/ما ها یه چیزایی داریم/اینا حالا حالاها/طول میکشه اصلاً/اون تئوریها رو بفهمند/دین یه چیزایی یاد ما داده/ که خیلی عظیمه/مفاهیم توحیدی که ما داریم و.../خیلی ارزشمندند/اصلاً اینجا اعتقادت بهشون چندین برابر میشه/میراث شعر و ادبیات ما/همه و همه/به ما یه چیزایی دیگه یاد داده/پر حرفی کردم/سرت درد اومد

/مدرسه اوضاع ردیفه؟/منصور/خیلی می ارزه کارهاتون/قابل ارزش گذاری نیست/تو این وانفسا/منصور اگر اون امیدواریه باشه/خیلی مشکلت رو تحمّل میکنیم/شاید بگی مثبت نگر شدم/
میدونم چی میگی
/خدا به خیر کنه/ولی کاشکی میفهمیدند/اگه به این سمت بیان/هیچی نمیشن/چون ما/اصلاً اون ارزشها رو بلد نیستیم/از پیش بازنده ایم/خیلی بده/اینجوری از پیش باخته اند/اینا یه چیزای تقلیدی و .../استفاده میکنند/که از محتوا و source  اون هم اطلاع ندارند/یعنی اون ارزشها اگر بریم سمتش/خیلی چیزا رو باید قبول کنیم/که اصلاً با پارامترهای ما جور در نمیاد/یعنی کل سیستم رو باید accept  کنی/منصور اینجا/یه آدم رو که میشناسی/ ممکنه یه روز بهت سلام کنه/فردا می بیندت سلام نکنه/مثلا شب قبلش مشروب زده باشه و رو مدنباشه


/حالا ببینیم میتونیم تحمل کنیم/دانش آموزانمون اینطوری باشند یا نه/خلاصه تحمل خیلی چیزا رو نداریم/بعد میاییم/قلنبه سلنبه حرف میزنیم/از روشهای نوین و ...حرف میزنیم/که خودمون هم نمیدونیم چی میگیم/کاشکی می شد 2-3 ماه/میومدند اینجا زندگی میکردند / ما باید سنتها رو حفظ کنیم/روز به روز ارزش بیشتری بدیم/خودمون رو مقید کنیم/بچه ها از ما یاد میگیرند/متاسّفانه
/خود آقایون بعضیهاشون هنوز به ثبات نرسیدند

/ خلاصه فقط خواستم/بگم منصور جان/غصه نخور
/این دغدغه هات خیلی می ارزه/خیلی باحاله/یه موقع خودت توشون شک نکنی/حرف ندارند/منصور قوّت مدرسه به یک چیزای دیگه بود/نقطه قوّت رو نشناختند/قوّت مدرسه به معلّمهاش بود/به روابط معلّم و دانش آموز بود/نه اینکه ...(سانسور)/ قدیم رو این چیزا خیلی دقته بیشتری بود/ولی/با همه ی این حرفا/نذار این سنّت خاموش بشه

 

/به پیر قافله از ما رسان دعا و بگو                    که گرچه راه همان است کاروان دگر است

 

/خلاصه راه همان است  /کاروانیان متفاوت شده اند

 
منصور