رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

سفری به دنیایی دیگر


یکشنبه رفتیم یه جایی تو ژوهانسبورگ بنام
  Monte Casino. (خیلی به اسمش نگاه نکنید.) یکی از قشنگترین جاهایی که من تا به حال تو عمرم دیدم. یه مجموعه تفریحی عظیمی ساختند که همش مصنوعیه. یعنی داخله مجموعه حتی آسمانشم رنگ شده. وقتی از در اصلی وارد مجموعه میشید آسمان رنگش آبی پررنگه. مثله بعدازظهر. هر چی جلوتر میریم فضا تاریک تر میشه تا به شبش میرسیم. (اکثر غذاخوری ها تو این قسمت هستند.) به سمت در خروجی که میریم دوباره آسمان رنگش روشن میشه. خلاصه یه کاری کردند که من تا حالا تو عمرم ندیدم.

 

داخل مجموعه سعی کردند که یه احساس قدیمی بودن ایجاد کنند. ساختمان ها اکثرا دو طبقه هستند و طوری ساخته شده که آدم فکر میکنه رنگشون رفته، یا چوبین و یا هم از کاهگل درست شدن. طبقه اول ساختمان ها مغازه های توپ ساختند و طبقه دوم را سعی کردند تا حد ممکن قدیمی جلوه بدهند، مثلا ، پنجره ها را چوبی کردند و تو ایوان ها لباسهایی پهن شده که این روزها دیگه وجود نداره. درست مثل فیلم های قدیمی. در داخل مجموعه تیکه تیکه ماشین ها و موتورهای قدیمی گذاشتند.

 

یه رود مصنوعی درست کردند که از وسط این مجموعه می گذره و اطرافش با درختهای مصنوعی تزیین شده. خلاصه اینقدر رو این مجموعه کار شده که به نظر من یکی از بزرگترین شاهکارهای هنری، مجموعه های تفریحی و نشانی از خلاقیت آدم میتونه خوانده بشه.

 

در کنار هم گذاری جدیدترین محصولات در شیک تیرن فروشگاه ها و قدیمی ترین ماشین ها و سبک های معماری چشم همه را خیره میکنه.

 

نمی خوام طولانی بشه،‌ اما دقیقا در کنار این مجموعه یه باغ پرندگان ساختند یه چیزی شبیه باغ پرندگان ما تو اصفهان. همه پرنده ها تو یه قفس بزرگ آزادند و مردم بینشون راه میرند. چیزی که جلب توجه میکنه طوطی های سخنگوی باغ وحش هستند که میشه باهاشون حرف زد(البته فقط چند کلمه)،‌ اگر کسی چیزی گفت که در مجموعه کلمات آنها نبود محل سگم بهش نمیزارند.

 

آخرش بگم که داشتن مرکزی به این عظمت فقط معجزه هنر و سرمایه گذاری دولت را نمی طلبه، بلکه شاید فرهنگ بالای مردم را اثبات بکنه. چیزی که متاسفانه ما هنوزم بهش نرسیدیم. شاید چیزی که نداریم‌ (اگرچه ادعای داشتن میکنیم) یه زره احساس مسئولیته. احساسی که ما را از نابود کردن تدریجی دارایی های خودمان باز بداره. احساسی که به ما بفهمونه تک تک امکانات موجود، گرچه اندک ، مال ماست، دارایی ماست و حفاظت از آنها بیشک وظیفه ماست. هنوز سال ها فاصله است تا روزی که بفهمیم مشکلات موجود با خرابی اموال عمومی حل نمیشوند. آن روز شاید بتوانیم سرمان را بالا بیاوریم و بگوییم که بالغ شده ایم، که آماده هستیم و ظرفیت داریم. پس آفرین به این دولت برای فراهم سازی این امکانات و آفرین به این مردم برای داشتن شعور اجتماعی!!!

 

شرمنده، طولانی شد.


نظر نمیشه گذاشت الان٬ اما تسلیت میگم به آقای رئیس. ان شا الله خدا همه را رحمت کنه. چه اونایی که هستند چه اونایی که رفتند٬ به خصوص مادربزرگ شما را.

صادق

نظرات 2 + ارسال نظر
منصور شنبه 19 دی 1383 ساعت 00:32 http://toranj

ممنونم از مطلبی که دادی و ممنونم از تسلیت شما. خدا شما را نگه دارد...

ممنون از اینکه وقت گذاشتید و مطلبم را خوندید.

تلاش دوشنبه 21 دی 1383 ساعت 20:51

بابا ول کن. مگه قرار نیست ما همیشه تو زندگی بی خیالی طی کنیم. اموال عمومی! احساس مسولیت! فرهنگ بالا! شعور اجتماعی! وظیفه! این حرفها و توجه به اونا و یه ذره پایبندی به اونا آدمو تو دردسر میندازه تا چه رسه به اینکه ما بخواهیم واقعا نگران این حرفا باشیم. اگه میخوایم آدم این حرفا بشیم و از این حرفا بگیم باید اول از خودمون شروع کنیم. این پاسخ آقا منصور هم هست و اون جریان تصادفش. بیا یه خورده با خودمون خلوت کنیم ببینیم ما اصلا آدم این حرفا هستیم یا ما هم به قول صادق مثل بقیه ادعا میکنیم. صادق توام ما رو گرفتیا نمیخاد مثل آدمایی که یعنی میفهمن فقط از دیگرون ایراد بگیری. من تو و اون همه مون میتونیم مال این حرفا بشیم بشرطی یه ذره همت یه ذره تلاش کنیم. میدونی چرا همه فقط خوب حرف میزنن چون خیلی خیلی خیلی راهت. تازه خیلیا هم از آدم تعریف میکنن. ببینم کسی حرفی داره جواب بده یا همه همچنان راحت طلبی رو ... ؟!

سلام
من هیچ وقت ادعا نکردم که میفهمم.
با حرفی که زدی که آدم باید از خودش شروع کنه ۱۰۰٪ موافقم اما اشکالی هم نمی بینم که آدم اگه نظری برا بهتر شدن بگه. شاید به درد یکی دیگه هم خورد.
با اینکه آدم باید بی خیالی بگذرونه ۱۰۰٪ مخالفم.
ممنون از اینکه وقت گذاشتی و مطلبم را خوندی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد