رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

سومین استفاده ابزاری از وبلاگ !


در آستانه جلسه وبلاگی ٬ این دفعه سوم است که می خواهم از وبلاگ استفاده ابزاری کنم.
و بار اول است که دسترسی نظر دادن را از یک پست بر میدارم.هرچند قالب یه کم خراب میشود.
می نویسم که یک نفر بخواند و میداند که کیست !


گرم یاد آوری یا نه -  من از یادت نمی کاهم.

منصور

من آدم بهشتیم اما درین سفر...

نخست:ساقه از ریشه جدا نمیشه
ایول به همه ایرونیا که غیرت و عرق ملیشون تو دنیا بی نظیره.خلیج فارس خیلی به هم نزدیکمون کرد:
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند      سخت من عاشق این ایل و تبارم چه کنم

سپس:بابا من هنوز تو آدم و انسان و اینا گیرم!کمک!درباره اینکه انسان اشرف مخلوقات است همه توافق نظر دارند اما مشکل در انسان بودنه.
به نظر من هرچی مقاله راجع به انسان نوشتند در اجاق سرد خونه هایی بندازند تا کودکان و مادران از سرما نمیرند! انسانیت کاربردی!مقاله های به درد بخور!!!
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر           کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

بعد:درد انسانیت!!!
داشتیم! دی پارسال داشتیم!بازم ایول به همه...!
به زودی همه در زیر خاک خواهیم خفت ، خاکی که به هم مجال ندادیم دمی بر روی آن بیاساییم!(مرحوم پناهی)
یاد همه بمی ها به خیر در یاد ما! تا ابد !راستی هرکی ارگ بم رو ندیده بود ضرر کرد!راستی هر کی  انسانیت رو وقت زلزله به ندید ضرر کرد!راستی هر کی...!

دیگه: که مسیحا نفسی می آید
دیدم تولد حضرت مسیح رو کسی تبریک نگفت گفتم بگم!راستی وبلاگمون خواننده مسیحی هم داره؟نمیدونم!
یه سخن دلپذیر برای دلهای سخن پذیر:
دنیا پل است از آن بگذرید و آبادش مسازید.        عیسی مسیح

و اینکه:من آدم بهشتیم اما درین سفر               حالی اسیر عشق جوانان مهوشم
          در عاشقی گریز نباشد ز ساز و سوز        ایستاده ام چو شمع مترسان ز آتشم
                                                                                                            حافظ

آخرشم: میروی و گریه می آید مرا ، ساعتی بنشین که باران بگذرد!

     علیرضا            

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

ولادت امام هشتم را به تمامی عزیزان تبریک و تهنیت می گویم.

 




دیشب رفتم مراسم سالگرد یکی از شاگردان قدیمیم . پارسال در زمان شلوغی های زلزله بم درجریان یک تصادف از دنیا رفت. محسن مرادی. خدایش رحمت کناد. برای شادی روح آن مرحوم فاتجه ای قرائت کنید.

پارسال هم ختمش رفتم. خونه شون هم رفتم. فکر میکردم تا امسال بعد اینهمه مدت پدرش آرامتر شده باشد . ولی داغش تازه بود. تازه ی تازه.

مداح مدعو شروع کرد به خواندن روضه های آنچنانی و من نمی توانم اینچنین مجالسی را تحمل کنم. جایی هم باید میرفتم. پاشدم. و با چه زحمتی تونستم برم بیرون. پدرش نمی گذاشت. چه کلمات و جملاتی به کار میبرد برای اینکه من تا آخر و برای شام بمانم. ولی مقدور نبود. البته او تو حال و هوای خودش بود و با من حرف میزد. به زور خودم رو نگه داشتم . توی خیابون که رسیدم صورتم خیس بود.

 


به یاد هموطنان از دست رفته در فاجعه زلزله، به یاد بازماندگانشون، به یاد خانواده های فرزند از دست داده،  به یاد اینهمه کودک و نوجوان بدون پدر و مادر که شنیدن خبرشون دلم رو ریش میکنه. فاما الیتیم فلا تقهر...

 

یکی از دوستان سه روزه داره رو فکر ما کار میکنه که « بیاین تو گلدکوئیست » نمی دونم چیکار کنم. کسی اگر اطلاعات داره منو راهنمایی کنه...

 

از این جلسه در میام میرم تو اون جلسه! خدا زیاد کنه این جلسات رو...

 

سه شنبه کنسرت عصار دعوتم ، جمعه کنسرت شهرام ناظری. خدا این رفقا رو از ما نگیره الهی!!!

 

رئیس در یک اقدام تاکتیکی، یه مقداری با بقیه همراه می شود و نرمش نشان میدهد ! و احتمالا بقیه را احمق فرض مینماید !

 

منصور

شب یلدای امسال


هرسال شب یلدا ، فک و فامیل میان خونه ما. چون مادر من بزرگ فامیله. در هنگام خوردن هندوانه و آجیل ، مطابق معمول بساط فال حافظ برقرار میشه. برادرم که باشه اوستا اونه.
یک به یک برای همه مهمونها بنا به مناسبتهای مورد نظرشون فال میگیره و اغلب مصراع اول رو که میخونه بقیشو خواهرم از حفظ میخونه!

نوبت که به فال من رسید، شکی نبود که با موضوع " ازدواج" برام فال میگیرن ! و عجب غزلی اومد:

 

بیا که رایت منصور پادشاه رسید                           نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید

جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت                       کمال عدل به درگاه دادخواه رسید

.....

کجاست صوفی دجال کیش ملحد شکل                بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید

...الغزل

 

خلاصه به به و چه چه حضار که : اسمت تو غرل اومده ، نوید فتح اومده، از جمال بخت سخن رانده شده و از این حرفا.

شما چی میگین؟!

 

و بالاخره موفق شدیم زمان جلسه رو فیکس کنیم. یاسر هم اون زمان ایرانه و احتمال زیاد میتونه شرکت کنه. امروز شمردم، 14 نفر در این جلسه حضور خواهند داشت! صاحبش بیچاره شد! کی شام میده به این همه آدم! فقط به اعضاء شام میدم! اونم بعضیاشون...!!!

 

آنجا که دوست دشمن است شکایت کجا برم ...

 

منصور