رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

هیچ ...


نخست)
اول قدم از عشق سرانداختن است
(قابل توجه کسانی که مدعای عاشق شدن دارند)

آنگاه)
آی بدقولم من، پس چی شد اون تذکره حضرت رئیس؟
(مژده، مژده، تذکره در راه است ...)

پس آنگاه)
گفتم مژده یاد موضوعی افتادم. کسی پیام داد که به دیگر کس بگویم که اشارات را دریاب!
(نکته: آنکس است اهل بشارت که اشارت داند ...)

خیر الامور اوسطها)
بواسطه شغلم با مردان کسب و کار زیاد سر و کار دارم. در ایام ماضیه بازرگانان را طریقی بود که جوانمردانه ببرند و بزرگوارانه بخورند و کسان فرودست را به مال و مهر بنوازند. اینک اما بیزینس منان را مرامی است که به رندی ببرند و به تندی بخورند و فرادست و فرودست را به تیغ ناجوانمردی بزنند. گذشتگان را رسمی بود که به هر شغلی اندرند تجارت را به بازارگان سپارند و خداوندان کسب را راهی بود که پای در ورطه دیگر ننهند. در این زمانه ولی، پیشه وران را رسم شده که به هر سرائی سر بزنند و دیگران را دأب آن است که  پیشه وری در هر شغلی پیش گیرند. بر این نسق است که امورات ملک و ملت با هم به خلط آمده و ...

پیش از دیرگاه)
نک و نال زیاد است اما امید پیش راه. امیدوار باشیم و نگذاریم این شکوه ها زیبائیها را از چشمانمان بربایند.

دیرگاه)
نوشتم تا رسم همکاری بجای آورده باشم که می دانم این سخنان مرا قدر و بهائی نیست با این وزینی که دارد وبلاگ این گروه خشن!!!

ختم کلام)
آقای رئیس ماهم می توانیم استفاده ابزاری از وبلاگ بکنیم؟
(یکی نیست بگه در این صورت فرق رئیس و مرئوس چیه؟)

مخلص همه خوانندگان: محسن
نظرات 5 + ارسال نظر
پیر صبا سه‌شنبه 13 بهمن 1383 ساعت 20:19

مفهوم سرانداختن رو نفهمیدیم.
شانس آوردیم امروز درس زبان فارسی داشتیم وگرنه همین یه ذره رو هم نمیفهمیدیم!!!

منصور سه‌شنبه 13 بهمن 1383 ساعت 23:19 http://toranj

نوشته های شما وزن وبلاگ ماست.
شما از وبلاگ هر جور استفاده ای می خواهی بکن- ابزاری یا غیر ابزاری- اصلا وبلاگ رو بردار بزن تو سر ما !
مطلب اوسط بس نغز و لطیف بود. همین حکایت است در وادی شغل ما. دانش آموزانی که چه بودند و بزرگا مردا که آمد و رفت. و حال کیمیاست..

پیر خمین سه‌شنبه 13 بهمن 1383 ساعت 23:22 http://pire-harat.blogsky.com

اگر یک بار پست های شما را خوانده بودمی بر من واجب کردی الباقی را بخواندندمی و خیر خیر نکت ها را بیرون آوردمی وبر موردی که در آن کراهیتی نبود نظری گذاشته بودندمی پس چه جای آنکه ماه ها رقعت های این دبیر کافی و وافی را می خواندندمی ! (در کل به زبان ما ایول افکت)
لله دَرُّکَ

علی درویش سه‌شنبه 13 بهمن 1383 ساعت 23:36

سلام ... این گروه خشن از نبود شما رنج می برد پس نظر عنایت خود را بیشتر معطوف این جمع کرده مطلب بیشتر پابلیش فرمایید ... زت زیاد

رفیق! چهارشنبه 14 بهمن 1383 ساعت 00:10

نـــــــــکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد