۱- نخست ٬ عشقی ست سبز
وعشق٬ در قلب سرخ
و قلب٬ در سینه پرنده ای می تپد
که با دل وعشق خویش
همیشه را خرم است.
پرنده بر ساقه ای
و ساقه بر شاخه ای
درخت در بیشه ای
و بیشه در ابر و مه
و ابر و مه گوشه ای ز عالم اعظم است.
کنون به دست آورید
مساحت عشق را
که چند ها برابر عالم است.
(سوال امتحان هندسه نیست!)
۲-خاک تو اگر نیست٬ جان من مباد
۳- شنیدی. من که شنیدم
محمد امین
ما که نمیفهمیم تو چی
سلام
خیلی زیبا بود.
(الکی نمیگمها!! واقعا خوشم اومد:))
jaleb bud va ziba
متفاوت بود مثل همیشه.
وبر دل به آرامی مینشست. مانند برف و همه جا را سفید پوش میکرد. سفیدی که مساحت عشق را از قسمت هاشور خورده متمایز میساخت.
شنیدی؟!!
فردا که درصد امتحان تستی امروزت اومد ۱۰ درصد یاد می گیری که نباید شب امتحان بشینی شعر بگی در مورد این پست هم فکر میکنم به موقع نظر میدم
به به
جواب هیچکدام درسته آقا !
تعطیلی مبارک!
آخه امین نگه ما بگیم؟
شوخی کردم-سر درس هندسه میگم این حرفا بسه
کاشکی زود زنگ بخوره دل به دلدار برسه
جناب رییس
شما ترجیح میدید همچین نظراتی که خوب بود .. زیبا بود .. عالی بود و الخ نوشته بشه ؟
یعنی نوشته شدنشون رو به ننوشتنشون ترجیح میدین ؟
این جوریش را ندیده بودم. نظر روی یک مطلب کس دیگه در مورد چیز دیگه و پاسخ از طرف جناب رئیس.
البته ما مطیع در بست جناب رئیس هستیم.وهر اتفاقی را که در این وبلاگ بیفد ما جزو قوانین می دانیم و پشت سر ایشان حرکت می کنیم.
بابا به خدا بعضی مطالب رو فقط اینجا می شه گفت جالب بود. آخه اصلا شان حرف زدن در موردشون اینجا نیست. حالا شما هی بیا بگو تاثیر داره یا نداره!
دوست من !
طبق اساسنامه این کار من اشکالی ندارد .یعنی جواب دادن به کامنتها ولو مستقیما در قسمت مربوط به من فرستاده نشده باشد.
بعدشم اینکه دست مریزاد ! تیکه میندازین به من؟ هر کاری که من تو وبلاگ بکنم لابد جزو قانون است؟ نه داداش ! وبلاگ اساسنامه داشته و شما که اومدی اون رو پذیرفتی و وارد شدی.
به هر حال ٬ من جوابم به باران رو پاک کردم .