رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

برف نامه

تمام وجودم همین دل است
تمام دلم بیقرار توست                   
(سیمین بهبهانی)

برفیه اول) برف میاد (ایندفعه دیگه واقعی) تعطیلی مدارس و صبح می نشینیم پای کامپیوتر و پستهای جدید به این ترنم مترنم.

 

برفیه دیٌم) نمی دونم اگه این یانی نبود صدا و سیمای ما چکار میکرد؟ مخصوصا کنسرت آکروپلیس.

 

برفیه ثالث) نوشتیم در وبلاگ و موثر افتاد گویا ! دیشب به وضوح توی تلویزیون ساز نشون میداد. موقعی که داشت اخبار جشنواره موسیقی فجر رو می خوند. تار ، تنبور ، وایولین ، سه تار... کاشکی به چیز دیگری توی وبلاگ اشاره میکردم! من که نمی دونم شاید حرمت نشون دادن ساز در زمان آقای ضرغامی از بین رفته !

 

برفیه کدخ) مادرم توی این برف ، رختهایی که روی بند پهن کرده است را جمع نمی کند. من رفتم جمع کنم ، گفت نکن، بذار برف روشون بباره . سر در نیاوردم اگر حکمتی دارد...

 

برفیه فایو) دیشب توی مدرسه م...( اگر متهم نشم به اینکه همش راجع به م... می نویسم!!!) شب شعر برقرار بود. خوشحال شدم که برای اولین دفعه این اتفاق افتاد. البته برنامه قوی نبود ولی برای بار اول خوب بود. سهیل محمودی میهمان مدعو بود. خوب حرف زد و خوب شعر خواند. یه آقای نوری نامی هم بود که شعرهاش قوی بود ولی نامناسب برای جمع و اندکی هم مستهجن . نصیر بر سکان مجری گری تکیه زده و من هم تماشاگر. از نکات جالب اینکه مثلا داشتی شعر میخوندی یکسری با هم دائماحرف میزدند. نمی دونم برای چی اومده بودن شب شعر ! برنامه اجرای موسیقی زنده و جایزه نفرات برگزیده و مرخص...

 

برفیه آلتو) بعد از شب شعر ، همراه رئیس رفتیم سینما فرهنگ برای دیدن فیلم یک تکه نان. اثر کمال تبریزی. از چهارراه شهر بازی خوردیم به یک ترافیکی که مسلمان نشنود کافر نبیند. تا خروجی صدر- شریعتی. که اون رو هم بسته بودند. با یک ربع تاخیر رسیدیم و بنده خدا این مدت زیر برف دم در سینما ایستاده بودکه مارو بفرسته تو . یک کلام بگم که فیلم عالی بود. یک اثر معنوی بسیار بالنده. پیچیده در باورها و اعتقادات عمیق ایرانیان. مارمولک و فرش باد و دوران سرکشی جای خود ولی این چیز دیگری بود. مردم از کمال تبریزی انتظار فیلم طنز داشتند حتی می شه گفت که یکسری خورد توی ذوقشون وقتی دیدند که 180 درجه با آثار قبلیش متفاوته.کاملا جدی با سوژه و مضمونی نه چندان نو ولی پرداخت و بازیهای بسیار عالی.اسماعیل خلج که خیلی عالی بود. تماشاگران عمیق به فیلم نگاه نمی کردند. حرف میزدند. می خندیدند. تبریزی میگفت این فیلم خیلی مورد توجه خارجی ها قرار گرفته و توی ایران انتظار فروش کردن نداریم.
مردم به یک قدیس که در کنارشون بود بی توجه بودند و رنج یک راه صعب العبور رو برخودشون هموار میکردند که برسند به کسی که ذره ای از معنویت اون قدیس بهش رسیده بود. که این دومی شفا میداد و کور بینا میکرد. زنی بود روستایی به نام عزیز . بی سواد .که آیات سوره مریم بر زبانش جاری شده بود. آخر فیلم حدود چهار دقیقه این خانم داشت آیات سوره مریم رو میخوند. و چقدر مضامین فیلم با این آیات منطبق بود. در این روزگار خیلی گردن کلفتی میخواد که تو فیلمت یکی قرآن بخونه اونم چهار دقیقه! فیلمت متحجرانه میشه و مخاطب هاش رو از دست می ده. عزیز قرآن میخوند و ما اشک می ریختیم . باید فیلم را ببینید.

  

برفیه انتهایی) خسته شدم ، دیگر تمام شد.

 

منصور

نظرات 14 + ارسال نظر
محمد امین سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 13:32 http://toranj.blogsky.com

راستی علیرضا هم نفر اول شد. یعنی شعرش به عنوان بهترین شعر انتخاب شد.

احتمال میدادم. اعضای ما کارشون درسته. تبریک میگم بهش. امیدوارم در عرصه های دیگر هم موفق باشه

باران سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 14:23

من که یک تکه نان رو ندیدم . ولی پیشنهاد می کنم بعد ها اگر وقت شد و اگه ندیدید قدمگاه رو ببینید ! ( البته اگه مایل بودید )

حتما- ولی فکر نکنم روی صحنه باشه

رسول سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 14:38 http://totanj.blogsky.com

به نظر میاد فیلم قشنگی باشه. برنامه ام رو یه جوری تنظیم می کنم که حتما این فیلم رو ببینم
خیلی ناراحتم از اینکه وقتیکه تو فیلمت قرآن بخونی مخاطبات رو از دست می دی!! حقیقتی است تلخ...

آوای من سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 14:50 http://avayeman.blogsky.com

در خود سریال مربوطه هم سازهای ارکستر درباری(!!) نشان داده شد. بالاخره دوره زمونه عوض می‌شه دیگه!

پیر خمین سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 15:03 http://pire-harat.blogsky.com

خیلی جرات می خواد امروزه آدم فیلی بسازه که کسی توش قرآن بخونه!

حسین سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 16:23 http://totanj

من فیلم را ندیدم ولی کارشناسه تو تلوزیون میگفت سوژه تکراریه ( مثل قدمگاه ) و بازی گیرایی هم ارائه نشده .

ولی به هر حال بهترین تبلیغ ٬ تبلیغ سنتیه
نفر به نفر از زبان مشتری!

بله سوژه نو نیست ولی پرداخت خیلی خوبی دارد. فیلم سیستمش روی کاکل بازی ها نمی چرخید که عالی باشه یا نه

صادق سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 17:26 http://restart.blogsky.com

(برای مطلع نوشته:)

بگویم اگر
چشم راستم فدای تو
لابد می‌گویی
چشم چپم را برای خودم نگه‌داشته‌ام.
با یک چشم هم
می‌گذرد زندگی.
بگویم اگر
تاب می‌آورم هزاران عذاب را در راه تو
لابد می‌گویی
در راه عشق
عذاب چیست؟ اضطراب چیست؟
من قلبم را به تو داده‌ام
بی‌انصاف
دل که دو تا نیست
یکی است
...

«رسول رضا»

ولی این دل دیگه دل نیست !

الهه مهر سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 20:26

۱.برفیو خوب اومدید ... به قول بعضی ها افکتش یا اوکتش ...
۲.می تونم درکتون کنم ... قرآن و یک پیرزن و جو فیلم و روستا و ...
۳.خیلی حیفه که فیلمی از محمد رضا فروتن تو جشنواره نیست ... مگه نه... مرد سینمای سال ۱۳۸۰.( الان شک کردم که آیا هست یا نه ...)

پیر هرات سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 21:00 http://pire-harat

واجب شد که بریم این فیلم رو ببینیم. ولی ما که هر بار خواستیم بریم سینما یه برنامه ی دیگه روش میفتاد و اون رو کنسل می کرد. نمی دونم چرا همیشه حرف های شما درست از آب در میاد. حذفش کردیم.

حاضریم اکران خصوصیش در خدمتتون باشیم. به نفر پایینی هم بگو!

رسول سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 21:30 http://totanj.blogsky.com

پیر هرات جان !هر وقت خواستی بری بگو منم بیام ! بگی حتما

م.ش سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 22:18

از این لکنته سازی که بیش از این بر نمیاد.کاش ما هم از این پارتی کلفت ها داشتیم تا اینجوری ضایع نشیم...

اختیار دارین - خود زنی میفرمایین چرا؟ اکران خصوصیش خونه کارگردان بدون شما نمی رم .خوبه؟

احمد سه‌شنبه 20 بهمن 1383 ساعت 23:34 http://mirror

اول) برا ما پایین شهری ها گل و شله نه برف شما رو نمی دونم!

دیم) یه چیز دیگه پخش می کرد

ثالث) بی زحمت در مورده مشکلات دیگه اجتماعی هم بنویسید تا اون ها هم حل بشه مثکه مستجاب الانتقاد هستید

کدخ) کاشی حکمتش رو می پرسیدید باید دلیل جالبی داشته باشه

فایو) تو هر وبلاگی میری در مورده شب شعر نوشتن ولی هیشکی یه شعر قشنگ از این شب شعر ننوشته

آلتو) از فیلم و این چیز ها یر در نمیارم ولی کمال تبریزی خوبی ببینید فایده داره!

انتهایی) من خسته نشدم!

یا علی

بابا پایین شهری!
خسته شدم بس که ترانه خوندم و برگ زمونه بر نگشت. ما رو چی به مستجاب الانتقادی.
خدا رو شکر که هنوز یکی نفس داره

سلام:
یه شعر تازه بگوشم خورد؛ شما نویسندگان و خواننده گان که در شعر و ادبیات سر رشته دارید بی زحمت بگین با خوندنش چه حسی بهتون دست میده؟ چه کلمه ایی به ذهنتون میاد؟ یا ....؟

از خدا بر گشتگان را کار چندان سخت نیست
سخت کار ما؛ کز ما خدا برگشته است

(اگر اشتبا نوشتم عذر خواهی میکنم)
ممنونم.

آقا نصیر میاد و مصراع دوم رو اصلاح میکنه.
بسیار شعر قشنگی است ولی خدا از کسی بر نمی گردد. بر گردد که یارو دود میشه میره تو زمین !
علی آقا ! اینکه از قبرس به فکر ما هستی و کامنت میذاری ممنونم.

علیرضا چهارشنبه 21 بهمن 1383 ساعت 12:40

سلام آقا من یک چیزی به ذهنم رسید می خواستم برای پست بالایی بگم ولی دیدم نمی تونم دوباره نظر بدم
میگم که به خواننده ۵۰۰۰۰ ام بلاگتون جایزه بدهید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد