رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

بین درخت و ثانیه ی سبز/ تکرار لاجورد / با حسرت کلام می آمیزد

*به روی مو خشک کنی که اخیرآ خریدم ،نوشته شده:در حال خواب استفاده نکنید!
بر روی یک بسته غذای مرغ یخ زده،دستور طبخ:قبلآ یخش را باز کنید!
روی بسته حاوی یه دسر آماده نوشته بود:توجه:بسته را سرو ته نکنید!و بدبختانه این دستور مهم در ته بسته چاپ شده و برای خواندن اون چاره ای جز سر و ته کردن آن وجود ندارد!
روی بسته یک شکلات نوشته بود:در پاکت را باز کنید آنگاه بخورید!
روی جهبه ای حاوی یک اتوی بخار قابل حمل:لباستان را در حالی که به تنتان است اتو نکنید!
بعضی اوقات انسان دچار این وحشت میشه که نکنه بشریت از نردبان هوش و ذکاوت که طی قرون و اعصار بالا، اونم با اون همه مرارت، حالا با مخ بخوره زمین!!!

**سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
    هوا دلگیر،درها بسته،سرها در گریبان،دستها پنهان
    نفسها ابر ،دلها بسته و غمگین
   درختان اسکلت های بلورآجین
   زمین دلمرده،سقف آسمان کوتاه
   غبارآلوده مهر و ماه
   زمستان است.                                                    اخوان ثالث

***واقعآ زمستون خاصیه،این زمستون ۸۳،چهار روز تو خونه و گاهی آدم برفی ساختن و پارو کردن و باز هم برف بی امان!
هر از گاهی هم که به اینترنت وصل میشم با خودم فکر میکنم:اینترنت پرسرعت هم که وارد ایران شد ولی چه فایده که : سایت مورد نظر شما به سرعت هر چه تمام تر مسدود میباشد!!!
من دچار خفقانم! لطفآ چند سایت باز مناسب برای روزهای آتی معرفی کنید! البته اگه سراغ دارید!

****امروز ۲۲ بهمنه  و غیر از گرامیداشت و یادآوری که همه جا حتی گوشه صفحه تلویزیون هم نوشتن، ولی...!
          سکوتم از رضایت نیست                      دلم اهل شکایت نیست!

*****دیروز رفتم جشنواره،فیلم«خیلی دور،خیلی نزدیک» میرکریمی.فیلم خوب و مفهومی بود و آخرشم یه نوع مرگ باحال و سخت رو نشون میداد که نمیگم تا فیلم بیاد ،ببینید ،بی مزه نشه!یکی از دیالوگای قابل تحملش تو این مایه ها بود که:این خدای بزرگ رو هم خودتون ساختید که هر موقع گیر کردیم ،بگین:خدا بزرگه.و مشکلش اینه که زیادی بزرگه!!!(و فیلم هم می خواست بگه:و خدایی که در این نزدیکیست!)فیلم پر بود از منظره های بکر و چشم نواز کویر!  و جالبم که زیر برف یه صف طویل بود پر از جوونا و علاقه به سینمای ایران!!!

****** مرا تاب غم یک تن نباشد
             دلم ای دوست از آهن نباشد
             تو گفتی غم مخور،آخر ندانی
             که غم در اختیار من نباشد!
                                                                                          
                                                                                       علیرضا


نظرات 7 + ارسال نظر
علیرضا پنج‌شنبه 22 بهمن 1383 ساعت 13:49

سلام آقا فقط خواستم اولین نفری باشم که کامنت میزنه
در ضمن تبریک می گم اول شدنت رو تو مسابقه ی شب شعر
در ضمن www.hokm.ir آقا دیدن داره ها . من نمی دونم کی اکران میشه ولی احتمالا کار تکی ست .

آقا علیرضا
اولین نفری که جوابشو میدم شمایید!
مرسی از تبریکتون!کار تکی یعنی چی؟ببخشید!نفهمیدم۱

محمد امین پنج‌شنبه 22 بهمن 1383 ساعت 14:47 http://toranj.blogsky.com

آقا جان بند دوم اساس نامه را به شما تذ کر می دهم تا یک موقع کسی از دست شماهم عصبانی نشود

کورش پنج‌شنبه 22 بهمن 1383 ساعت 19:13 http://vulturek.blogsky.com/

http://www.golshirifoundation.org
سایت بنیاد هوشنگ گلشیری
داستان .معصوم دوم. رو حتما بخون!

پیر خمین پنج‌شنبه 22 بهمن 1383 ساعت 20:44 http://pire-harat.blogsky.com

آی کیو!!!!
برای اطلاع عرض می کنم شما اگر یه کمی ظرف ژله را بالا بیاورید می توانید زیر آن را ببینید.

* ... خطاب آمد که واقف شو به الطاف خداوندی!
* چرا انقدر نا امیدی؟

آی کیو دو جان!!!
شما ژله میل میکنید اول ظرفشو میبرید بالا سرتون بعد میخورید !مرسی از این...!
*واصل شو هم میشه گفت!
*...!

منصور پنج‌شنبه 22 بهمن 1383 ساعت 23:06 http://toranj

من فیلم را ندیدم ٬ ولی هستن کسانی که میگن خدا حتما باید برای من قابل فهم و نه چندان بزرگ باشه تا من بتونم باهاش ارتباط برقرار کنم. خدا مال منه دیگه ؟ من خدایی که اونقدر بالاباشه رو نمی خوام.باید دستم بهش برسه. در صورتیکه خدا خیلی خیلی بزرگه و ما هم دستمون بهش میرسه. نمی فهمیم که چیه ولی ازش استفاده میکنیم. به ما میرسد و ما به او میرسیم ولی قابل تسخیر و درک و فهم نیست. اینها متضاد نیستند.
تیکه امین رو هم ندید میگیرم !!!

مرسی از این تنبون و شعر و بند و ...!

پیرمغان جمعه 23 بهمن 1383 ساعت 02:03 http://pire-harat

مثل همیشه. از کجا شروع میشه و به کجا ختم میشه!
حال می کنم یه شعر بندتنبانی به شاعر برگزیده مون تقدیم کنم با عشق!!:
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد!

ببخشید انگار جواب بالا و پایین اشتباه شد !
برای آقا منصور:مرسی از این خدای ملموس و ماه!ذلم میخواد روی ماه این خداوند رو ببوسم!خدای شعبان داستان موسی که میشه پاهاش رو مالید تا خستگیش در بره و براش جای خواب انداخت و ...۱
بهترین تصور از خدای نزدیکتر از رگ گردن!

هاجر جمعه 30 بهمن 1383 ساعت 23:33 http://tiktak-h.blogsky.com

نمی دونم چرا یهوه این به ذهنم رسید بنویسم:
اگر تنهاترین تنهایان باشم
باز خدا هست
او جانشین
همه نداشتن ها من است
(دکتر علی شریعتی)
***
دلم می خواد این جمله از ته قلبم بشه و درست بهش ایمان بیارم.
موق باشی یه سری به ما بزن.
یا علی مدد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد