1- اگر من یه چیز راجع به این صدا و سیما می گم و یا بیان می کنم یه جریانی هست که با این قضیه المپیاد و مراسم جایزه دار ٬ مردم ، دانش آموزها و خانواده هاشون رو سر کار می ذارن ، فکر میکنین با تلویزیون لج هستم و یا با المپیاد و پیشرفت علمی جوانان این مرز و بوم مخالفم و این حرفا ! اگر اینطور فکر میکنین خودتان اینجا بخوانید.
2- چند وقته راهم افتاده از اتوبان رسالت. این اتوبان هنوز به بهره برداری کامل نرسیده ، از سطح خدمت پایینی برخورداره. یعنی از افتتاحش شاید چند ماه نمی گذرد، ولی ترافیک بسیار سنگینی دارد. من نمی فهمم این چه جور طراحی است که از بدو شروع کار جواب نمیده. اصول اولیه مهندسی ترافیک رو هم رعایت نکردن. بالاخره ADT این مسیر که معلوم بوده ، نمی دونم پس این چه طراحی است؟ یاد دکتر خـ... به خیر . باهاش مهندسی ترافیک پاس کردیم. و هیچوقت نامردی(!) نصیر شب امتحان ترافیک یادم نمیره که یه مساله رو به من نگفتن و همون تو امتحان اومد و سه نمره هم داشت! یادش به خیر !
3- امشب رفتیم تئاتر "غزل کفر" تالار وحدت. گفتم کارگردانش رو می شناسیم و کار قبلیش خوب بود بریم ببینیم چه جوریاس. ضعیف بود. پرداخت ضعیف، بازیگرهای نامناسب، طراحی صحنه هول هولکی و نمایشنامه ضعیف از نظر ادبی. تقریبا پشیمون شدم از رفتنم.
4- تشکر میکنم و ممنونم از عزیزانی که سالگرد تاسیس وبلاگ رو تبریک گفتن. امیدوارم با کمک و همراهی شما وبلاگ بهتری داشته باشیم.
5- خسته شدم ، کلافه ام. زندگی سخت شده. اینو نگو. چرا اونجوری شد. به اون برنخوره. فلانی ناراحت شد . برخورد بهش. چرا اینو گفتی. چرا این کار رو کردی. قهر کرد. چرا چپ رفت. چرا راست رفت. اونجوری نگاه کردی. اینجوری خندیدی. به این توجه نکردی. به اون زیاد دقت کردی. رفتی. نرفتی. لبخند زدی. بلند حرف زدی. ساکت بودی. اینو انجام ندادی. اونو ندیدی. این تکمیل نشده. جواب این کو. این درست نشده٬محل نمی دی٬ چپ نگاه کردی٬ چرا وانیسادی٬ دیر اومدی٬ زود رفتی٬اخم کردی چرا٬ بی حوصله ای٬ عصبانی هستی انگار٬ سرت شلوغه همیشه٬دائم دور و برت شلوغه٬چرا به قضایا اینجوری نگاه میکنی ...... اوووووه. خسته ام. دوست دارم فارغ از این ماجراها یه گوشه ای بخزم . یا اینکه بمیریم و راحت شیم ! حالا توی این موقعیت که حالت گرفته ست و کلافه ای، کمکی که بهت نمیشه هیچ ، نمک هم به زخمت پاشیده میشه.
6- با این همه بارانی که باریده است
هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است
و هنوز
آن گیاه گمشده
به جستجویم نیامده است
موجی لطیف٬ بافته از جوهر جهان٬
تا عمق هفت پرده تن را زهم شکافت.
من را زتن ربود۱
ما ماند٬
راه یافته در جاودانگی!
ما هم افتادیم وسط تا بقیه ما رو تماشا کنند!
داش کوچیکه منصور... کریم آب منگل
مرام شما به همینه
ازم رو برنگردون پریشونم پریشونم
برات میمیرم آسون برات میمیرم آسون
خیلی هم از دست من ناراحت نشوید.......
حالم خوب نیست
محل نمیذارن(بعضیا)
اتفاق نزدیکه
منو با یه بوسه ببر تا ستاره
بمونو یه لحظه نگام کن دوباره
تو بودی که عشقو...........
راستی جلسه هفتگی برعکس جهادی حال داد
من ..... هستم
ولی دوست واقعی
نوش جان
سلام:
ساک ساک!
شاد باشید.
بای بای!
سلام. بیگانه جدا ... دوست جدا ... جواب پاسخ شما را هم نوشتم. یا علی
سلام ... مردنو خیلی پایم ... فقط مشکلش اینه که روز و ساعتش دست اوس کریمه .... زت زیاد
زیباترین دریا،
دریائی است که هنوز در آن نرانده ام؛
زیباترین کودک،
هنوز شیرخواره است؛
زیباترین روز،
هنوز فرا نرسیده است؛
و زیباتر سخنی
که می خواهم با تو گفته باشم
هنوز بر زبانم نیامده است.
«شاملو»
سلام
۱.خدایی با دیدن این پست از اون نظر قبلیم شرمنده شدم.
البته اون یه شوخی بود. فقط نمی دونم چرا جدیدا با هر کسی شوخی می کنم به نظر می آد دارم رو مخش مته کار می ذارم.
۲. ادم جنتلمن باشه همین دردسر هارو هم داره دیگه. این آدم های .... هستن که برای عکس العمل بقیه ارزش قایل نیستن
۳. شرابی تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
اگه خواستید سفارش بدید از شیراز با پست پیشتاز می فرستم محل کار. جواب می ده در این مواقع!!!!!
۱-اتفاقا من همین امروز میخواستم این لینک رو برای تایید حرفهای شما و روشن شدن افکار عمومی بزارم اینجا که خودتون پیش دستی کردید.
۵- اما بالاخره باید یه راهی برای رهایی از این همه آشفتگی غیر از مرگ باشه! حتما هست.
بالاخره وقت شد که بیایم عرض ارادتی بکنیم. من هم فکر می کنم لااقل یه راهی باید غیر از مرگ باشه برای رهایی از این همه آشفتگی ها! اما هنوز کشفش نکردم!
بیاور می که نتوان شد زمکر آسمان ایمن
به لعب زهره ی چنگی و مریخ سلحشورش
زیباترین لحظه زندگیم با شما رو دیروز چشیدم...
درسته که خیلی جاها نمیام ...جلسه... جهادی... کوه...ولی همین یه لحظه برای من کافی بود تا هرچه قدر با شما نبودم رو جبران کنه...(الان اشک تو چشام حلقه زده....).
یا معین.
شعر خیلی قشنگه با اجازه بهش لینک میدم میشه اسم شاعرو بنویسید؟
نباید به فکر راضی بودن همه کرد باید...یکی٫ فقط!
این خیلی خوبه که از حرف هایی که به دیگران میزنید خسته شدید.
۱- نه آقا ! ما حرف شما رو قبول داریم دیگه مدرک لازم نیست.
۲- بعد امتحان با طرف چی کار کردید ؟
۳- خوش به حال خودم که تا حالا یه بار هم خودم ٬خودم رو تئاتر نبردم
۴- مبارک باشه ...!
۵- اووووف . ما چیزی نمیگیم که یه وقت نمک رو زخمتون نپاشیم
۶- این هم دیالوگ یه فیلمه ؟!!
سلام وبلاگ خوبی داری به منم سر بزن خدا نگهدار
شما میخوای از این به بعد فقط همون بند شماره ۶ رو بنویس ... بیخود چرا خودت رو خسته میکنی و سر بقیه رو درد میاری؟
ما در پی چیزهایی بی منطق برای خود می دوییم ومی دوییم
.....
برای توجیه خود از اعمالمان خود را بیش از پیش غرق می کنیم
گویی که ما همین هستیم ....
اما زمانی خواهد رسید که این من همچون آتش از میان خاکستر خود را نمایان می کند ..
اگر بخت با ما باشد هنوز دیر نشده است
پیروز باشید