رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

گداخت آن همه برف دمید این همه گل شکفت این همه رنگ


الف) آب را گل نکنیم:
شاید این آب روان ٬ می رود پای سپیداری٬ تا فرو شوید
اندوه دلی
دست درویشی شاید٬ نان خشکیده فرو برده در آب.
زن زیبایی آمد لب رود٬
آب را گل نکنیم:
روی زیبا دو برابر شده است.
چه گوارا این آب!
چه زلال این رود !
مردم بالا دست چه صفایی دارند!
----------------------------------------------------------------------
میم) امروز سر کلاس ادبیات٬ معلم گرانقدر ما ـ که عدم وجود اثری از ایشان در این سرای مجازی  مایه تاسف و کم سعادتی است - به نکته جالبی اشاره کردند:
بعضی از اشعاری که  بسیار گفته شده و در واقع لق لقه زبان ها شده است.دیگر کسی به معنای آنها توجهی نمی کند.
----------------------------------------------------------------------
ی) چو رو می کنم سوی البرز کوه
بر آن اوج٬ پیداست سیمای تو.
چو بینم چکاد دماوند را
بر او سایه افکنده بالای تو.
چه رنگین بهشتی ست رویای من.
چه دنیای پاکی ست دنیای تو.
---------------------------------------------------------------------- 
نون) تا جهان است رسم یاری باد!
دوستی باد و دوستداری باد!

محمد امین

نظرات 7 + ارسال نظر
نرگس سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1384 ساعت 00:14 http://azrooyesadegi.blogsky.com

سلام
امروز سر خاک سهراب بودم. چه تنهایی بزرگی و چه چینی نازکی دارد این تنهایی

کورش سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1384 ساعت 12:01 http://vulturek.blogsky.com/

- شعر زیادی...
- من نثرت رو دوست دارم ...

علی درویش سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1384 ساعت 14:41

سلام ...
اول در مورد جوابت به نظر من در پست قبلیت اشاره کنم :
من خواننده این وبلاگ هستم ... حق دارم هر نظری دوست دارم بدم ... تو هم وظیفه داری که فقط و فقط بشنوی ... اگر دوست داشتی عمل کنی ... من که خواننده این وبلاگ هستم تعیین می کنم که یه حرفی سیاسی هست یا نه ... رئیس هم می تونه فقط نظر بده ... درست مثل من ... چون اون هم خواننده مطلب توست ...
روابط در دنیای امروز متقابل است ولی در وبلاگت فقط باید شنونده باشی نه بیشتر ....
ممکن است سیاسی بودن مطلب تو را من تعیین نکنم ولی ادبیات نوشتاری خود را خودم تعیین می کنم ...

در مورد پست این دفعه :
سهراب را از ته دل دوست دارم ...

قرار بود رو پست رئیس بلافاصله مطلب نخورد ...

زت ریاد

این پاسخ از منصور است:
آقای علی درویش!
تند نرو پدر جان !
رئیس علاوه بر نظر خیلی کارهای دیگه هم میتونه بکنه!
ادبیات نوشتاری شما هم توسط خودتان تعیین میشود ولی نه هرچیزی که بخواهید !
فاصله ۱۲ ساعت در پست قبلی رعایت شده است . تازه رعایت نشده اصلا ! به شما چه مربوط؟!! این موضوع داخلی ماست . اگر کسی باید اعتراض کنه اون منم نه شما !!!
اگر هم از مطلبی خوشتان نمی آید ٬ نخوانید و به آن وبلاگ سر نزنید .
با تشکر

منصور سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1384 ساعت 14:47 http://toranj

بر من در وصل بسته میدارد دوست
دل را به فراق خسته میدارد دوست
زین بعد من و شکستگی بر در وی
چون دوست دل شکسته میدارد دوست

پیر صبا سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1384 ساعت 17:29

«نون» و القلم و ما یسطرون !

نصیر سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1384 ساعت 20:41 http://toranj.blogsky.com

سلام

استاد ما می گوید بعضی جملات مشهور مظلوم همین شهرتشان هستند.

روز وصل دوستداران یاد باد

علی درویش چهارشنبه 28 اردیبهشت 1384 ساعت 00:26

سلام ...
رو حرف آق منصور چیزی نمی گم چون ادب این جور حکم می کنه ... نه مثل بعضی ها که گاله را می گشایند و هر آن چه از دری ها و وری ها در آن پرسه و ناقاره می زند رها ساخته و نگاه به سنشان نمی کنند ... بر فرضی هم که متولدین ۲۷ خرداد ۱۳۶۹ به قبل حق رای داشته باشند ... !!!!

مدتیست که ....

زت زیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد