رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

استفاده تقریبا ابزاری از وبلاگ !

 

۱- آهان ! ایول ... بعضی آی اس پی ها که فیلتر رو برداشتن ، یه خورده بازدید کننده پیدا کردیم ! جیگرمون جلال پیدا کرد !

 

۲- رشته کلام از دستم در رفته. یه مدته که چیزی ننوشتم ، از فرم ایده آل دور شدم. خدارو شکر که تا حدی راه افتاده این بلاگ . بیکاری داشت مفسده ایجاد میکرد! کارمون میکشید به اکس و توهم و صحبت با سگ و گربه!

 

۳- خواهش میکنم جواب این سوال من را بدهید و با این کار به من کمک کنین:

راه برخورد با آدم احمق چیه؟ کسی که هیچ چیز – به معنای واقعی کلمه – حالیش نباشه. با این آدم چکار باید کرد؟

 

۴- دانش آموزان خیلی خوبی دارم. و اما بنعمه ربک فحدث. در طول تابستان ، پنجشنبه ها تعطیلند. این هفته ، در شرایط عسر و حرج(!) ، چهارشنبه اعلام کردم که فردا کلاس فوق العاده دارین. هیچ کس غر نزد. واقعا به داشتن همچین شاگردهایی افتخار میکنم. البته دروغ چرا ! یکی دو مورد نق و نال بود که اون هم " خورشتش " بود!

 

۵- یه شعر می آرم از مریم حیدرزاده. مناسب حال خیلی هاست. مخصوصا مناسب این است که یک فرد بخصوص این شعر رو خطاب به من بخونه! شاید هم دو نفر باشند که جا داشته باشه من رو با این شعر مورد خطاب قرار بدن !

 

با تشکر از شما می خوام بگم
محض این دلی که دربدر شده
ما رو از یاد ببرین که واسه ما
عشقتون مایه ی دردسر شده


با تشکر از شما می خوام بگم
سایه تون زیاد شده از سر ما
که دیگه بیشتر از این جا نداره
واسه این شراب غم، ساغر ما


با شما آیینه پر از ترانه نیست
با شما ترانه عاشقانه نیست
حالا خواستن شما برای ما
دیگه خوندنی ترین بهانه نیست


با تشکر از شما می خوام بگم
اگه میشه ما رو تنها بزارین
توی حال خودمون جا بزارین
بی خیال برا یه بارم که شده
محض ما رو دلتون پا بزارین


کار ما از این که بدتر نمیشه
چشم ما بیشتر ازاین تر نمیشه
دل آزرده ی ما بعد شما

دیگه هیچ عشقی رو از برنمیشه


با تشکر از شما می خوام بگم
دل دیگه به عشقتون راه نمیده
از شما درسی گرفتیم که دیگه
عاشقی به عمر ما پا نمیده


باتشکر از شما


منصور

نظرات 9 + ارسال نظر
الهه مهر جمعه 31 تیر 1384 ساعت 16:01

سلامی بعد از اندی دوری...البته می دونم که دلا نزدیکه...
۱.امیدوارم بتونید از بند مسدومیت رهایی پیدا کنید و دوباره به شرایط آرمانی برگردید...
۲.ایول که همه جا از ما خوبی می گید...
۳.بابا داره کفرم در میاد... آخه ۲ روز و ۱۰۰کیلو درس... به خدا روز ۲۴ ساعته .. شما یه چیزی به معلم راهنمامون بگید...
تازه ۵ درس از معارف و الکتریسیته تموم شده ...
۴.این شعر نمی خونم ... چون که از حال و هواش معلومه مال ما نیست ...

مسدومیت؟! مصدومیت
همینه که ادبیات کم می زنی!!!

پیام جمعه 31 تیر 1384 ساعت 22:13 http://insunset.blogsky.com

۰.Why does it feel like night today?
Something in here’s not right todaywhy am I so uptight today?
Paranoia’s all I got left
I don’t know what stressed me first
Or how the pressure was fed / but
I know just what it feels like
To have a voice in the back of my head
It’s like a face that I hold inside
A face that awakes when I close my eyes
A face watches every time I lie
A face that laughs every time I fall

۱.انصا فا دلم برا اینجا تنگ شده بود محل پیدا شدن گمشده من...
۲.هر چه بگویید ما سرا پا گوشیم...
۳.منم نمی دونم
۴.خدا رو شکر...
۵.
There’s something inside me that pulls beneath the surface,
Consuming, confusing,
This lack of self-control I fear is never ending, controlling,
I can’t seem, to find myself again
My walls are closing in
۶.I wanna heal
I wanna feel
What I thought was never real
I want to let go of the pain I felt so long
Erase all the pain till its gone
I wanna heal
I wanna feel
Like Im close to something real
I want to find something I've wanted all along
Somewhere I belong
انصافا شعر بالا خیلی قشنگه....

فارسیش رو هم مینوشتی حالیمون بشه یه چیزی

کورش شنبه 1 مرداد 1384 ساعت 00:20 http://vulturek.blogsky.com/

خب خوبه دیگه...
فقط من نمی دونم چرا قسمت نظرات آسمان سپید نمی آد مال این کار می کنه ولی !!!

ببینم میتونی این رو هم چشم کنی نیاد!

احمد شنبه 1 مرداد 1384 ساعت 14:37 http://mirror.blogsky.com

۱- جیگر ما هم جلال پیدا کرد

۲- ببخشید که جای تست زدن دارم نظر میذارم .آخه ترک عادت هم ممکنه به اکس و توهم و سگ و گربه بکشه!

۳- بی خیال بابا میگذره . همین صد سال اوله بعد اون دیگه آدم میشه

۴- چاکریم! اگه میدونستیم قراره قدر دانی بشه جمعه هم میومدیم مدرسه (البته اگه نوبت بازی بدین )

۵- ما که اصلا به این شعره نگاه هم نکردیم که یه وقت سوء تفاهم نشه .

یا علی

نه ! شعر به شما ارتباط پیدا نمی کنه !

مصطفی دوشنبه 3 مرداد 1384 ساعت 10:17

جلال ما هم جگر پیدا کرد. در مورد ادم احمق باید ببینیم چقدر احمقه در ضمن جنسیت فرد هم مورد نظر است چون دیگه نمیتونیم به شخصه فرد را تنبیه بدنی کنیم مگر اینکه محرم باشد که در موارد نادری اتفاق می افتد. اگه هم بتونید اشعار معروف مریم خانم را روی بلاگ بیارید ممنون میشم.

علیرضا دوشنبه 3 مرداد 1384 ساعت 11:55

سلام
خدا رو شکر که ترنج دوباره داره جون می گیره
آدم احمق . آدم احمق . ...
۲۰
یه پنجره با یه قفس یه حنجره بی هم نفس
سهم من از بودن تو یه خاطره ست همین و بس

پیر صبا دوشنبه 3 مرداد 1384 ساعت 14:59

خوشحالیم که شما خوشحالید که این فیلتر داره کم کم اثر خودش رو از دست میده و جلال و جیگر و این حرف ها.

خیلی دوست دارم در مورد این شعر نکاتی بنویسم ولی منصرف شدم(همش رو پاک کردم) (خواهش میکنم خواهش نکنید..)

علیرضا انصاری دوشنبه 3 مرداد 1384 ساعت 15:19

مخلصیم!!

رسول یکشنبه 16 مرداد 1384 ساعت 15:25

شعر قشنگی بود . کامران و هومن این شعر رو نخوندن؟!؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد