رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

قصه ی مکرر

1-

شعر زیر ، دو بیت از یک غزل "حسین منزوی" شاعر توانای معاصر است که به تازگی خیلی با آثارش سروکله میزنم و حال میکنم. شعرهایش بسیار قوی ست. نافذ و در اوج احساس. 

 

این دو بیت شرح حال روزهای اخیر من است . عهدی که با خود بسته و محکم کرده بودم ، شکستم و راهی را که سوگند خورده بودم دیگر در آن گام ننهم، دوباره درنوردیدم. چون چشمش قلب مرا نشانه رفت و این بار هم توانست به هدف بزند.

 

ببینید چقدر این شعر لطیف است . مخصوصا مصراع اول. فقط امیدوارم بتوانید درست بخوانید و معنای " کلف " را هم بدانید. ( البته خدمت حاج محسن جسارت نباشه! داریم درس پس می دیم!)

 

عریان شدیّ و عطر علف زد

شب یکّه خورد و ماه کلف زد

 

چشمت نشان گرفت و نگاهت

این بار هم به قلب هدف زد

 

2-

من احمق رو بگو! واسه چه آدمایی می شینم شعر می گم! بجای قدرشناسی به آدم زرشک تعارف میکنن...واقعا که خرم ، خیلی خرم.     

                                                                  « نقل از آلبوم شهرقصه(خاله سوسکه)»

3-

توی ماشین موقع رانندگی ، وقتی تو خیابون راه میرم ، موقعی که دستم بنده، مطالب جالبی به ذهنم میرسه که توی پست بعدی وبلاگ بنویسم، ولی می شینم پای کامپیوتر یه دونشم یادم نمیاد. فکر میکردم حواس پرتی گرفتم ولی بیشتر که دقت کردم دیدم نه! من زیاد مطلب تو ذهنم میاد . یعنی بیش از متوسط افراد و طبیعی است که یه سری اش هم یادم بره. صبح تا شب مطالب ریز به ریز زیادی است که به من برخورد میکنه و بعضی وقتا هم کلافگی میاره. بعضی از همکاران من خودشون رو راحت کردن و کارشون در این قسمت سبک شده. و می رسند هی گزارش تهیه کنند و  فرم تکمیل کنن!

 

چند وقت بود که دائم احساس خواب آلودگی میکردم و ساعت هفت بعد از ظهر هر کی منو میدید و کاری داشت یا حرفی میخواست بزنه ، وقتی می دید چقدر خسته ام بی خیال می شد. وقتی می رسیدم خونه می افتادم. فکر کردم مریض شدم یا مشکلی تو این مایه ها. بعد که بیشتر دقت کردم دیدم نه بابا ! به خاطر کم خوابیه. روزی سیزده ساعت کار یکسره و خفن به طوری که اکثر روزا نمی رسی ناهار بخوری ، اونوقت شبی 5 ساعت خواب. دلیلش رو که پیدا کردم خیالم راحت شد ولی راه حلی براش نیافتم! می تونید راه حلی ارائه بدید؟

 

4-

حیف که طبق اساس نامه ، سیاسی نوشتن توی این وبلاگ ممنوعه وگرنه در مورد کابینه پیشنهادی آقای احمدی نژاد سخن بسیار است !

 

5-

چشمی به تخت و پخت ندارم ، مرا بس است

یک صندلی برای نشستن کنار تو                                        «حسین منزوی»

 

 

منصور

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد حسین دوشنبه 24 مرداد 1384 ساعت 23:15

سلام
آن که با شوق تو پا در سفر کعبه نهد
کی غم از سرزنش خار مغیلان دارد.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 8 شهریور 1384 ساعت 23:31

http://www.nedstatbasic.net/s?tab=1&link=1&id=3443459

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد