رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

رویای دیگر

سرمایه هر دل حرفهایی است که برای نگفتن دارد. «دکتر شریعتی»

غم من لیک غمی عمناک است

1-      رانندگی ها افتضاحه! کی گفته مردم ما خیلی چنین و چنان هستن ؟!  «یک» شون «دو » بشه شکم همدیگر رو پاره میکنن. رانندگی بعضی از این آدما ستیز آوایی دارد. چون "گاو وار" است!! رفتم زنجان و برگشتم دیدم که خدا به یکسری نعمت شعور را اعطا نفرموده است. کسی هم که درست رانندگی میکنه بعد یه مدت خراب میشه و میشه مثل بقیه. می گه همه اینطوری میرن من چرا نرم. تغییر مسیر ناگهانی ، سبقت از راست، سبقت و سرعت غیر مجاز، یه دفعه ترمز کردن توی جاده و اتوبان ، تجاوز از خط وسط جاده تنها چند مورد از خطاهای رایج رانندگان است.
درست میشه ایشالا...

 

2-      به قول سایت بازتاب ، عوام زدگی رو می بینین؟ همچنین ریاکاری و شوت بودن ! وزیر کشاورزی میاد شماره موبایلش رو میده به همه، انگار از ظرفیت مردم ما بی خبره. فرداش محدودیت وقتی میذاره ، پس فرداشم وصل میکنه به یک answer machin ! مسخره ست نه؟!

 

3-      هیات دولت میاد بره مشهد ، عوض اینکه مثل بچه آدم از پاویون تشریفات برن ، جهت مردمی بودنشان از  Gate عادی رفتن و به خاطر مسائل امنیتی یک ساعت و نیم مردم رو معطل کردن ! کدوم کارصرف میکنه ؟! برای اعضای هیات دولت، استاد اخلاق هم آوردن و کلاس اخلاق گذاشتن! آخه بابا ! کلاس اخلاق بی فایده ترین کاری ست که من سراغ دارم! اخلاق که متدیک نمیشود. ما توی مدرسه کلاس اخلاق داریم که برای دانش آموز جماعت تاثیر ندارد ٬ حالا چه کلاس اخلاقی می خواد روی وزرای عزیز که از ملزومات کارشون "گوش نکردن به حرف" می باشد ، تاثیر بذاره!!

 

4-      تلویزیون نشون داد که مداح محترم مولودی می خوند، یک نفر دستمال داد عرق پیشونیش رو پاک کنه و او به عنوان تبرک برداره! می دونستم مشابه این کارها تو هیات انجام میشه ولی تلویزیون نشون بده یه جوریه . حرفی نمیزنم . تحلیل با خودتان.

 

5-      رفتم فیلم بید مجنون رو دیدم. خوشم نیومد. در آثار مجیدی که هر کدوم از قبلی بهتر بود به نظر من یک شکست محسوب میشه. مضمونش تکراری بود. پرداخت شخصیتها هم ضعیف بود. بالا پایین شدن های روحی یوسف هم "دفعی" بود. کاش این وقت را رفته بودم "خیلی دور خیلی نزدیک"

 

6-      دیشب یک مراسم دعوت بودم . بد نبود. اشکالاتش رو اینجا نمی گم چون یکسری از طراحان و برگزار کنندگان برنامه وبلاگ رو می خونن و نمی خوام "شر" درست بشه !

 

7-      پنجشنبه روز خیلی خوبی بود. بعد مدتها "ائتلافمون" تشکیل شد و ناهار رفتیم یه جای خوب و معتبر! بعدشم اینکه غروب یک گفتگوی دلپذیر بعد از مدتها ....

 

8-       

نکنه اشک مارو تو هم بخوای در بیاری

......

ما دیگه خسته شدیم ، طاقت کوچ رو نداریم

......

بیا با ما تو یکی از ته دل یار بشو

 

منصور

نظرات 5 + ارسال نظر
نصیر شنبه 19 شهریور 1384 ساعت 23:50

سلام
ماه شعبان بر شما مبارک.
همیشه به سفر.
الباقی دعا.

[ بدون نام ] یکشنبه 20 شهریور 1384 ساعت 11:09

۵-بهتره وقتتون رو تلف نکنید چون این فیلم هم فقط کمی بهتره
البته اگه از مناظر کویر لذت میبرید میتونید به عنوان یک فیلم مستند فیلم خوبیه !

علی درویش دوشنبه 21 شهریور 1384 ساعت 16:24

سلام ...
آنقدر دیر به دیر به روز می کنید که آدم دیگر رغبت نمی کند به اینجا سر بزند ... البت با عرض پوزش !!

زت زیاد

رضا سه‌شنبه 22 شهریور 1384 ساعت 22:03 http://moghaddam.ir/weblog

من اگه بخوام به یه ائتلاف نهار بدم میرم علی آقا ...
فکر کنم مشکل تو همان جاهای خوب و معتبر...

مصطفی دوشنبه 28 شهریور 1384 ساعت 15:31

اون کسی که دستمال را میخواسته احتمالا یکی از نفوذی های سازمان های ثبت باکتری بوده و اون دستمال رو برای شناخت باکتریهای جدید از مداح پس گرفته.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد